پاسخ اجمالی:
عهد الهی معنى وسیعى دارد و هر گونه رابطه با پروردگار، معرفت و اطاعت او، پیوند با مکتب اولیاى حق و هر عمل صالح را در بر می گیرد. ولو اینکه در هر روایت به مصداقی مثل؛ توحید، ولایت ائمه، نماز های پنج گانه و... اشاره شده باشد.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 87 سوره «مریم» به دست آورد. خداوند مى فرماید: «لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْد»؛ (آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسى که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد).
در این که منظور از «عهد»، در این آیه چیست؟ مفسران بحث هاى فراوانى کرده اند:
بعضى گفته اند: «عهد» همان ایمان به پروردگار، اقرار به یگانگى او و تصدیق پیامبران خدا است.
بعضى دیگر گفته اند: «عهد» در اینجا به معنى شهادت به وحدانیت حق و بیزارى از کسانى است که در برابر خدا پناهگاه و قدرتى قائلند و همچنین امید نداشتن به غیر «اللّه».
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ یکى از دوستانش که از تفسیر آیه فوق سؤال کرد فرمود: «مَنْ دانَ بِوِلایَةِ أَمِیْرِ الْمُؤْمِنِیْنَ وَ الأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَهُوَ الْعَهْدُ عِنْدَ اللّه»؛ (کسى که به ولایت امیر مؤمنان و امامان اهلبیت(علیهم السلام) بعد از او عقیده داشته باشد، آن عهد نزد خداست).(1)
در روایت دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ أَدْخَلَ عَلى مُؤْمِن سُرُوراً فَقَدْ سَرَّنِى وَ مَنْ سَرَّنِى فَقَدْ إِتَّخَذَ عِنْدَ اللّهِ عَهْداً»؛
(کسى که سرور و شادى در دل مؤمنى ایجاد کند، مرا مسرور کرده، و هر کس مرا مسرور کند، عهدى نزد خدا دارد).(2)
در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: محافظت بر عهد، همان محافظت بر نمازهاى پنجگانه است.(3)
از بررسى روایات فوق که در منابع مختلف اسلامى آمده، و همچنین کلمات مفسران بزرگ اسلام، چنین نتیجه مى گیریم که: عهد نزد خدا ـ همان گونه که از مفهوم لغوى آن استفاده مى شود ـ معنى وسیعى دارد که، هر گونه رابطه با پروردگار، معرفت و اطاعت او، و همچنین ارتباط و پیوند با مکتب اولیاى حق، و هر گونه عمل صالح در آن جمع است، هر چند در هر روایتى به بخشى از آن یا مصداق روشنى اشاره شده است.
لذا در حدیث دیگرى که در بیان چگونگى وصیت کردن، از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده، تقریباً تمام مسائل اعتقادى جمع است، آنجا که فرمود: «مسلمان باید در آستانه مرگ چنین وصیت کند، بگوید: پروردگارا! توئى که خالق آسمان ها و زمین هستى، داناى پنهان و آشکارى، رحمان و رحیمى من در این دنیا با تو پیمان مى بندم، و شهادت مى دهم که معبودى جز تو نیست، یگانه اى، شریکى ندارى، محمّد(صلى الله علیه وآله) بنده و فرستاده تو است، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است.
دین همان گونه است که تو بیان کردى، و اسلام همان است که تو تشریع نمودى، و سخن همان است که تو گفته اى، قرآن همان گونه است که تو نازل کردى، تو خداوند حق و آشکارى.
پروردگارا! محمّد(صلى الله علیه وآله) را از ما به بهترین پاداشى پاداش ده، و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست.
پروردگارا! تو سرمایه من در مشکلاتى و یار من در شدت ها، تو ولىّ نعمت منى، تو معبود من و معبود پدران منى، به اندازه یک چشم بر هم زدن، مرا به خود وامگذار که اگر واگذارى به بدى ها نزدیک، و از نیکى ها دور مى شوم.
اى خداى من! تو مونس من در قبر باش! و براى من عهدى قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم.
سپس فرمود: بعد از اعتراف به این حقایق، آنچه را که لازم مى بیند، وصیت مى کند و تصدیق این وصیت در سوره «مریم» است در آیه «لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» این است عهد و وصیت... .(4)
بدیهى است منظور، این نیست که: مطالب فوق را به عربى و فارسى همچون اورادى بخواند یا بنویسد، بلکه با تمام قلب به آن ایمان داشته باشد، ایمانى که آثارش در تمام برنامه زندگى او آشکار گردد. (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.