پاسخ اجمالی:
این آیه به رد عقاید نصاری و یهود و مشرکان عرب می پردازد. چون نصاری، مسیح را و یهودیان، عزیر را پسر خدا می دانستند و مشرکان عرب نیز، ملائکه را دختران خدا می دانستند. مطابق روایات، «لم یلد و لم یولد» معنای وسیع تری دارد و خروج اشیاء مادی مثل فرزند و...، و یا لطیف مثل خواب و... را از او و نیز خروج آن ذات مقدس از اشیاء مادی و لطیف را نفی می کند.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در این آیه به نفى عقائد «نصارى»، «یهود» و «مشرکان عرب» که براى خداوند فرزندى، یا پدرى قائل بودند پرداخته مى فرماید: (نزاد و زاده نشده)؛ «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ».
در مقابل این بیان، سخن کسانى است که معتقد به «تثلیث» (خدایان سه گانه) بودند، خداى پدر، خداى پسر، و روح القدس!
نصارى، «مسیح» را پسر خدا، و یهود، «عزیر» را پسر او مى دانستند: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسیحُ ابْنُ اللّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللّهُ أَنّى یُؤْفَکُون»؛ (یهود گفتند: عزیر پسر خدا است! و نصارى گفتند: مسیح پسر خدا است! این سخنى است که با زبان خود مى گویند که همانند گفتار کافران پیشین است، لعنت خدا بر آنها باد! چگونه از حق منحرف مى شوند؟!). (1)
مشرکان عرب نیز، معتقد بودند: ملائکه دختران خدا هستند! «وَ خَرَقُوا لَهُ بَنینَ وَ بَنات بِغَیْرِ عِلْم»؛ (آنها براى خدا پسران و دخترانى به دروغ و از روى جهل ساختند!). (2)
از بعضى روایات استفاده مى شود: تولد در آیه «لم یلد و لم یولد» معنى وسیع ترى دارد، و هر گونه خروج اشیاء مادى و لطیف را از او، و یا خروج آن ذات مقدس از اشیاء مادى و لطیف دیگر را نفى مى کند.
چنان که در نامه اى که امام حسین(علیه السلام) در پاسخ اهل «بصره» در تفسیر «صمد» مرقوم فرمود، جمله «لم یلد و لم یولد» چنین تفسیر شده: «لَمْ یَلِدْ» یعنى چیزى از او خارج نشد، نه اشیاء مادى مانند فرزند، و سایر اشیائى که از مخلوق خارج مى شود (مانند شیر از پستان مادر) و نه چیز لطیف، مانند نفس، و نه عوارض گوناگون، مانند خواب و خیال و اندوه و حزن و خوشحالى و خنده و گریه و خوف و رجاء و شوق و ملالت و گرسنگى و سیرى، خداوند برتر از این است که چیزى از او خارج شود.
و نیز «لَمْ یُولَدْ» یعنى: برتر از آن است که او متولد از شىء مادى و لطیف گردد... مانند خارج شدن موجود زنده اى از موجود دیگر، و گیاه از زمین، و آب از چشمه، و میوه از درختان، و خارج شدن اشیاء لطیف از منابعش، مانند دیدن از چشم، و شنیدن از گوش، و استشمام از بینى، و چشیدن از دهان، و سخن از زبان، و معرفت و تشخیص از دل، و جرقه آتش از سنگ. (3)
مطابق این حدیث، «تولد» معنى گسترده اى دارد که هر گونه خروج و نتیجه گیرى چیزى از چیزى را شامل مى شود، و این در حقیقت معنى دوم آیه است و معنى اول و ظاهر آن همان بود که در آغاز گفته شد، به علاوه، معنى دوم با تحلیل روى معنى اول، کاملاً قابل درک است؛ زیرا اگر خداوند فرزند ندارد، به دلیل آن است که: از عوارض ماده بر کنار مى باشد، همین معنى درباره سایر عوارض ماده صادق است (دقت کنید). (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.