پاسخ اجمالی:
متکلفان کسانى هستند که از جاده حق و عدالت و راستى و درستى بیرون رفته، واقعیت ها را نادیده مى گیرند، به پندارها روى مى آورند، از امورى که آگاهى ندارند خبر مى دهند، و در امورى که نمى دانند دخالت مى کنند، ظاهر و باطنشان دوتاست، و حضور و غیابشان متضاد است، خود را به رنج و زحمت مى افکنند، و نتیجه اى جز سرشکستگى و بدبختى به دست نمى آورند.
پاسخ تفصیلی:
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) یکى از افتخارات خود را این مى شمارد که از متکلفین نیست، چنانکه این مطلب در آیه 86 سوره «ص» به آن اشاره شده است. در این آیه آمده: (من از متکلفین نیستم)؛ «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ».
در روایات اسلامى بحث هاى فراوانى درباره نشانه هاى «متکلفین» و علائم آنها آمده است:
در حدیثى که در تفسیر «جوامع الجامع» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده، مى خوانیم: «لِلْمُتَکَلِّفِ ثَلاثُ عَلامات: یُنازِعُ مَنْ فَوْقَهُ، وَ یَتَعاطى ما لایَنالُ، وَ یَقُولُ ما لایَعْلَمُ!»؛ (متکلف سه نشانه دارد: پیوسته با کسانى که مافوق او هستند نزاع و پرخاشگرى مى کند، به دنبال امورى است که به آن هرگز نمى رسد، و سخن از مطالبى مى گوید که از آن آگاهى ندارد)!.(1)
همین مضمون، به عبارت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) در کلمات «لقمان حکیم» نیز آمده است.
در حدیث دیگرى از وصایاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) مى خوانیم: «لِلْمُتَکَلِّفِ ثَلاثُ عَلامات: یَتَمَلَّقُ اِذا حَضَرَ، وَ یَغْتابُ اِذا غابَ، وَ یَشْمَتُ بِالْمُصِیْبَةِ»؛ (متکلف سه نشانه دارد: در حضور تملق مى گوید؛ در غیاب غیبت مى کند؛ و به هنگام مصیبت زبان به شماتت مى گشاید)!.(2)
باز در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «متکلف خطاکار است هر چند ظاهراً به حقیقت رسد.
متکلف در عاقبت کار، جز پستى و خوارى نتیجه اى نخواهد گرفت، و امروز نیز جز رنج و زحمت و ناراحتى بهره اى ندارد.
متکلف ظاهرش ریا، و باطنش نفاق است، و پیوسته با این دو بال پرواز مى کند!
خلاصه تکلف، از اخلاق صالحین و شعار متقین نیست، تکلف در هر چه بوده باشد، خداوند به پیامبرش مى فرماید: بگو من از شما پاداشى نمى طلبم و از متکلفان نیستم».(3)
از مجموع این روایات به خوبى استفاده مى شود، متکلفان کسانى هستند که از جاده حق و عدالت و راستى و درستى قدم بیرون نهاده، واقعیت ها را نادیده مى گیرند، به پندارها روى مى آورند، از امورى که آگاهى ندارند، خبر مى دهند، و در امورى که نمى دانند دخالت مى کنند، ظاهر و باطنشان دوتاست، و حضور و غیابشان متضاد است، خود را به رنج و زحمت مى افکنند، و نتیجه اى جز سرشکستگى و بدبختى به دست نمى آورند، و پرهیزگاران و صالحان از این «صفت» به کلى پاک و منزهند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.