روشهای علم تاریخ در بررسی وقایع تاریخی

علم تاریخ با چه روشهایی به بررسی وقایع تاریخی می پردازد؟

تاريخ سه گونه است: «تاريخ نقلى» كه گزارش مجموعه حوادث جزئى گذشته است و حکمی کلی درباره گذشته یا امروز ندارد. «تاريخ علمى [یا تحلیلی]» كه بیان گر قواعد و سنّت هاى حاكم بر زندگى انسان هاست؛ و تاریخی قابل تعمیم، علمی و روشن گر راه آینده است. «فلسفه تاريخ» كه با جنبه های عقلی و کلی اش تبیین کننده تحول جامعه ها از گذشته تاریخ تا آینده است. قرآن مجيد تنها به نقل حوادث تاريخى قناعت نكرده بلكه با اشاره به قوانين كلّى حاكم بر جامعه ها از تغيير و تحوّل هاى تاريخى و پيشرفت و سقوط جامعه ها پرده برمی دارد.

اهمیت تاریخ تحلیلی

ريشه يابى و نتيجه گيرى از حوادث تاریخی، از چه اهمیتی برخوردار است؟

آنچه در تاريخ اهميّت فراوان دارد يافتن ريشه هاى حوادث و نتايج آنها است. ولى تاريخ نويسان متأسّفانه بيشتر به ذكر وقايع تاريخى، آن هم در مرحله ظهور و بروز قناعت كرده و كمتر به سراغ ريشه ها و نتيجه ها رفته اند و در تجزيه و تحليل مسايل اثر چشمگيرى از خود نشان نداده اند. ولى جالب اين كه قرآن مجيد نقل حوادث تاريخى را با ريشه يابى و نتيجه گيرى توأم مى كند.

ثمره مطالعه سرگذشت پیشینیان از دید قرآن

مطالعه سرگذشت پیشینیان از دید قرآن چه ثمراتی در پی دارد؟

سوره «یوسف» پى گيرى آثار و سرگذشت پیشینیان را موجب عبرت صاحبان اندیشه دانسته و سوره «اعراف» آن را موجب معرفت و بيدارى افكار مردم می داند؛ در سوره «نازعات» نیز عذاب فرعون عبرتی برای خداترسان شمرده شده است. در سوره های «حج، محمد، آل عمران و عنکبوت» بر مسأله سير در ارض تكيه شده و آن را موجب بیداری قلب و عقل و پی بردن به عاقبت تکذیب کنندگان پیامبران و ... دانسته است. در سوره های «بقره، فجر و فیل» نیز بر «رؤيت» قلبی تاریخ و سرگذشت وقایع آن تکیه شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

عندَ الإيثارِ على النَّفْسِ تَتَبيّنُ جَواهِرُ الکُرَماءِ

هنگام ايثار است که گوهر بزرگواران آشکار مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24