نقل‌هاي تاريخي در مورد حركت امام حسين(ع) به كوفه

نقل‌هاي تاريخي در مورد حركت امام حسين(ع) به كوفه چه مي‌گويند؟

امام حسين(ع) پس از فرستادن مسلم به كوفه، به سمت كوفه حركت كرد. حضرت مسلم بن عقيل، نماینده رسمی امام حسين(ع)، آمادگی مردم کوفه را تأیید کرده بود و دیگر جای تأمل نبود؛ چرا که به طور مطمئن با توجه به نامه‌ها و نامه مسلم، شرایط برای قیام علیه بنی امیّه آماده شده بود. امام در رفتن تسریع کرد، به طوری که در هشتم ذیحجه، یعنی در بحبوحه مراسم حج، با تبدیل عمره تمتع به عمره مفرده عازم عراق گردید. لحظه‌ای تأخیر می‌توانست وضع عراق را دگرگون کند. اضافه بر این احتمال ترور امام در مکه وجود داشته و ماندن حضرت در مکه به هیچ صورتی مصلحت نبود. در طول راه فرزدق شاعر به امام(ع) رسيد و گفت: «قلوب مردم با شما و شمشيرهايشان عليه شماست». در بطن الرّمه نامه‌ای توسط قیس بن مسهر به كوفيان نوشت. در منطقه ذات عرق خبر شهادت هانی و مسلم را دريافت كرد. بعد از مدت كوتاهي خبر شهادت قیس بن مسهر و عبدالله بن یقطر، به امام(ع) رسید.

همراهی یاران امام حسین(ع) با ایشان، با علم به شهادت

آیا یاران امام حسین(علیه السلام) از عاقبت قیام عاشورا و شهادتشان آگاه بودند؟

امام حسین(ع) برای این که فقط یاران مخلص، همراه ایشان باشند، اقداماتی انجام دادند، از جمله ضمن خطبه ای که قبل از حرکت از مکه به سوی عراق ایراد فرمودند، درباره مرگ و لقاء خداوند سخن گفتند و فرمودند: «هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود». همچنین در یکی از منزلگاه پس از اعلام خبر کشته شدن مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر بیعت را از همراهان خود برداشتند، در نتیجه همه جز همان عدّه از یاران آن حضرت که از مدینه با او همراه بودند، رفتند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ السجّادُ عليه السّلام :

اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ.

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنکه بخاطر آن ، چشمانم اشکبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109