امام هادی(ع) و مساله حدوث و قدم «قرآن»

امام هادی(عليه السلام) در مورد مساله حدوث و قدم «قرآن» چگونه به تبيين حقيقت پرداختند؟

درباره مسأله «حدوث» و «قدم» قرآن در روایات ائمه(ع) بحثی نشده است و تنها نامه ای از امام هادی(ع) به یکی از شیعیان وجود دارد كه تاكيد می كند نبايد جانب «حدوث» یا «قدم» قرآن را گرفت. در قسمتی از نامه چنين آمده است: «به عقیده ما جدال و گفتگو درباره قرآن بدعت است و در گناه و مسئولیت آثار زشت ناشی از آن، سؤال کننده و جواب دهنده هر دو شریکند ... قرآن کلام خدا است؛ از پیش خود اسمی بر آن نگذار که در این صورت از ستمگران خواهی بود...».

مواضع کلامی امام كاظم(ع) در برابر اهل حدیث

اهل حديث چه كسانی بودند و امام كاظم(عليه السلام) در برابر اين افراد چه موضعی اتخاذ نمودند؟

پس از رحلت پيامبر(ص) و منع نشر حديث توسط خلفا به تدريج اختلاف در حوزه فقه، كلام و ... گسترش يافت و راه ورود احاديث جعلی باز شد. كم كم جامعه پر از احادیث جعلی شد و «اهل حدیث» شكل گرفت. تلاش‌ امام كاظم(ع)، ايستادگی و مبارزه با احادیث جعلی و اهل حديث بود. ايشان با تفسير درست احاديث، راه فهم اشتباه را به روي مردم می بستند. از این رو امام(ع) حديث نزول خداوند به آسمان دنيا را به نزول فرشته الهی تفسير كرده و حديث ايمان را به شناخت قلبی، اقرار زبانی و عمل تفسير نمودند و صرف اعتراف زبانی را رد کردند.

عامل پیدایش سلفى گرى

چه عاملى باعث شد تا خط سلفى گرى به وجود بیاید؟

اصحاب حدیث وقتى دیدند معتزله عقل را در مسائل اعتقادى و آیات و روایات دخالت می دهد و این کار را خلاف سنت سلف پنداشتند، لذا احمد حنبل و جماعتی از ائمه سلف برای دوری از این کار گفتند: ما به آنچه که در قرآن و سنّت وارد شده ایمان مى آوریم، بدون آن که متعرّض تأویل شویم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554