تعارض شأن نزول آيه مباهله با ضمائر جمع در «انفسنا» و «نسائنا» و «ابنائنا»!

اگر آيه مباهله در شأن اهل بيت(ع) نازل شده است چرا ضمائر در «انفسنا» و «نسائنا» و «ابنائنا» به صورت جمع آمده است؟

عده‌اي گفته اند كلمات «ابنائنا»، «انفسنا»، «نساءنا» جمعند و بر يك يا دو نفر اطلاق نمي‌شوند؟ پاسخ اينکه اولا: پيغمبر(ص)، تنها امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) و دو فرزندشان را به مباهله برد. ثانیا: در قرآن و غیر آن اطلاق صيغه جمع بر مفرد يا تثنيه زیاد دیده شده است. ضمن اینکه بسيار مى شود كه به هنگام تنظيم يك قرارداد، حكم به صورت كلى و به صيغه جمع آورده مى شود تا بر همه مصاديق منطبق گردد؛ ولى در مرحله اجرا، ممكن است مصداق منحصر به يك فرد باشد و اين انحصار در مصداق، منافات با كلى بودن مسئله ندارد.

استعمال صیغه جمع در مفرد در قرآن

چرا در قرآن صیغه جمع در مواردی برای مفرد استعمال شده است؟ آیا این با فصاحت کلام سازگار است؟

در ادبیات عرب مکرّر دیده مى شود که لفظِ جمع در مورد مفرد به کار برده شده، این تعبیر در قرآن، یا به خاطر این است که اهمیت و موقعیت آن فرد و نقش مؤثرى که در این کار داشته روشن شود؛ و یا به خاطر آن است که حکم صادره، در شکل کلّى آن عرضه شود، اگر چه مصداق آن منحصر به یک فرد بوده باشد. در بسیارى از آیات قرآن ضمیر جمع به خداوند، به عنوان تعظیم گفته شده است.

شبهه کاربرد ضمیر جمع، در آیه ولایت

اگر آیه شریفه ولایت در مورد حضرت على(علیه السلام) است، پس چرا ضمیر جمع به کار رفته است؟

در ادبیات عرب «لفظ جمع» در مورد «مفرد» بارها به کار برده شده. از جمله: کلمه «نِسائَنا» و «أَنْفُسَنا» در آیه «مباهله»؛ یا آیه: «اَلَّذِیْنَ قالَ لَهُمُ النّاسُ»؛ و یا آیه: «یَقُولُونَ نَخْشى» و... که در همه آنها لفظ جمع در مورد مفرد به کار رفته و علت آن، گاهی تعظیم آن مورد است و گاهی بیان یک موضوع به شکل کلی است با اینکه مصداق یک فرد بوده و...؛ لذا این کار با وجود قرینه مانعی ندارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293