آمیختگی حق و باطل، دلیلی بر پذیرش پلورالیسم!

آیا آمیختگی حق و باطل می تواند بعنوان دلیلی بر پذیرش پلورالیسم مطرح شود؟

اولا: آیا این اختلاط و آمیختگی و ناخالصی حتی در بدیهیات و ضروریات دینی هم جاری است؟ آمیختگی حق و باطل در بسیاری موارد، از جمله ضروریات دینی، مانند اصل وجود خدا و واجباتی مانند نماز و روزه جاری نیست.

ثانیا: اختلاط حق و باطل تا قیامت، اصلا پلورالیسم دینی را اثبات نمی‌ کند، بلکه ثمره اش شکاکیت و نسبیت است. ولکن واضح است که همه معارف دینی مشکوک نیستند.

ثالثا: اگر واقعاً اختلاط حق و باطل نازدودنی باشد، پس فلسفه بعثت پیامبران و فرستادن کتاب های آسمانی چیست؟! اساسا پیامبران آمده اند که در همین دنیا بین اختلافات داوری کنند و حق و باطل را جدا سازند.

اشتراک معنوی ادیان الهی در «تسلیم»، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا آیه 19 سوره آل عمران: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، با توجّه به تفسیری که علامه طباطبایی از واژه «اسلام» دارند، تاییدی بر پلورالیسم نیست؟!

اولا: واژه اسلام در همه جای قرآن به معنی تسلیم نیامده بلکه در آیه 3 سوره مائده «وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»؛ به معنی شریعت محمدی(ص) آمده است.
ثانیا: علامه طباطبایی اساسا قائل به تعدّد ادیان نیست؛ بلکه دین را امری واحد و ثابت و مشترک بین همه ی شرایع می ‌داند که در طول تاریخ نزول وحی در قالب شرایع متعدد ظهور کرده و در حال تکامل بوده است تا به آخرین و کاملترین شریعت یعنی اسلام محمدی(ص) رسیده است.
ثالثا: ایشان با توجه به ادامه آیه، بیان می کنند که لازمه «حقیقت تسلیم»، پذیرفتن اسلام محمدی(ص) هست.
رابعا: ایشان می افزاید آیه نه تنها در مقام تایید اسلام اهل کتاب نیست، بلکه در مقام تهدید آنان به عذاب اخروی است.

تکثر و اختلافات متعدّد انسان ها، دلیل بر لزوم ادیان مختلف و اعتبار پلورالیسم!

آیا آیه 118 سوره هود: «و اگر پروردگارت مى‌ خواست، همه مردم را یک امّت قرار مى‌ داد ولى آنها همواره مختلفند»، تاییدی بر حقانیت و نجات بخشی همه ادیان و آیینها(پلورالیسم) است؟!

اولا: اختلاف گاهی پسندیده است که اختلاف طبیعی در امور زندگی است و خواسته خداوند است؛ و گاهی اختلاف ناپسند که اختلاف در دین است و منشأ آن طغیان اختلاف کنندگان است.
ثانیا: انسانها یک وجه مشترک ثابت یعنی فطرت الهی دارند که همه شرایع کاملا منطبق بر این فطرت یگانه اند؛ بنابراین در عین تکثرشان، یک نحوه یگانگی هم دارند.
ثالثا: شریعت هر عصری کاملتر از شریعت قبلی و ناسخ آن است و شریعت محمدی(ص) کاملترین شرایع و ناسخ همه آن هاست؛ و همه مردم هر عصری در همه پهنه ی جغرافیا، باید به شریعت آن عصر درآیند.

به رسمیت شناختن کتب آسمانی پیشین، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا اینکه قرآن کتب آسمانی پیشین را تصدیق می کند، می تواند تاییدی بر پلورالیسم باشد؟

با توجه به اینکه قرآن بعضی از عقاید شرایع گذشته را انحرافی و کتب آنها را تحریف شده می داند و با توجّه به اینکه اسلام دیگران را فقط به سوی خویش دعوت می کند، روشن می شود که تصدیق کتب آسمانی گذشته به معنای مشروعیت کنونی آنها نیست.
معنی تصدیق کتابهای پیشین نیز به معنی تصدیق اصول کلی و مشترک بین همگان است، مانند ایمان به حق تعالی و معاد و رسالت و تایید اصول عام فقهی و اخلاقی مانند صداقت و نیکی و اصل نماز و روزه و مثلا حرمت سرقت و زنا و شراب خواری.

 

کثرت «صراط های مستقیم»، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا کثرت «صراط های مستقیم» در قرآن تأییدی بر پلورالیسم است؟!

خطوط کلی دین در همه شرایع مشترک و ثابت است که همان «الصراط المستقیم» بصورت معرفه است؛ اما فروعات و خطوط جزئی دین که همان «شریعت» و «منهاج» باشد، تغییر کرده است. هر پیامبر دارای کتاب، اگرچه اصول کلی کتابهای پیشین را تصدیق می ‌کند؛ لیکن خودْ شریعت و دستورهای جزئی جداگانه ‌ای دارد که ناسخ شریعت گذشته است.
تعبیر «صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» به صورت نکره، اشاره به شرایع گوناگونی است که صراط مستقیم خاص مردم هر عصری بوده و در طول تاریخ بصورت تکاملی ارائه شده اند، و در واقع مقاطع و مراحل همان صراط مستقیم واحد است.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله(صلى الله عليه وآله)

ظُلمُ الأجِيرِ أجرَهُ مِن الکبائِر

کم دادن مزد مزدبَر (کارگر) از گناهان بزرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 38