استاد فاطمه طاهایی بنیانگذار حوزه علمیه نرجس مشهد و شعبات
دکتر اعظم رحمتآبادی؛ دکترای تاریخ و تمدن و ملل اسلامی و استادیار مؤسسه علمی تحقیقی مكتب نرجس(سلام الله علیها) (a_rahmatabady@yahoo.com).
مقدمه
نیمقرن، زمانی است به بلندایِ عمرِ بسیاری از مردم و اگر ملاکِ زیستن، فرمانبردن از خالق و خدمترساندن به مخلوق باشد، چهبسا که عمر بیشتر مردم از پنج و ده در نگذرد و حتّی کمتر از این باشد. نیمقرن، یعنی پنج دهه، طول یک زندگی بابرکت که در راه خدمت به مردم و آگاهاندن آنان به معارفِ دین سپری شد و جلوهای است از عشقی همراه با اخلاص در تربیتِ نسلهایِ آینده جامعه اسلامی.
بانوی با فضیلت، فاطمه سید خاموشی مشهور به طاهایی،(1) طی بیش از پنجاه سال، فعالیتهای مختلفی در عرصههایِ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی داشتند که مروری بر زندگینامه ایشان گواه این مدّعا خواهد بود. وی از همان آغاز مهاجرت به مشهد، دغدغهای در سر داشت و آن آشنا کردن بانوان با معارف اسلامی و تحکیم اعتقادات این بخش از جامعه بود، ضرورتی که سالها کسی به آن نمیپرداخت. این فکر با راهاندازی کلاسهای آموزش قرآن و آشنایی با تفسیر آغاز گردید و آنگاه در پی استقبال بینظیر بانوان و حمایتِ مراجع آن روزگار به تأسیسِ حوزه علمیه مکتب نرجس(سلام الله علیها) انجامید. فعالیتهای سیاسی ایشان نیز از همان دوران آغاز گردید و تلاش در آگاهیدادن به مردم درباره رژیم ستمشاهی تا تبیین چند و چونِ حکومت اسلامی آن، چنان چهرهای از ایشان پدید آورد که دستگاه امنیت رژیم پهلوی پروندهای قطور برای مدرسه نرجس(سلام الله علیها) و خانم طاهایی گشود و در نهایت فعالیت این مؤسسه را تاب نیاورد و حکم به تعطیلی آن داد.(2) هرچند مبارزه انقلابی ایشان هیچگاه متوقف نشد و به شکلهای دیگر ادامه یافت.
در زمینه فرهنگی و اجتماعی فعالیتهای مشخص ایشان و مدرسه علمیه نرجس گستردهتر از آن است که بتوان حتی فهرستوار بدان اشاره کرد. حضور در عرصههای مختلف فرهنگی - اجتماعی، تربیت بانوانی آگاه و با ایمان برای حضور در اجتماع و بسیاری خدمات دیگر؛ حتّی کوششهای برای بهبود معیشت طلاب ایرانی و خارجی و خانوادههایی که با مجموعه ایشان در ارتباط بودند، تنها بخشی از فهرست بلند خدمت ایشان در طول این سالهاست.
این نوشتار قصد مرور بر همه آنچه گذشت را ندارد؛ چه این امر از عهده یک مقاله خارج است؛ بلکه در تلاش است به فعالیتهای علمی - اجرایی استاد طاهایی از منظر یک استاد حوزه بنگرد. آنچه بخش مهم شخصیت ایشان را تشکیل میداد و ابتکار اصلی ایشان، یعنی تأسیس مدرسه دینی برای بانوان نیز در همین راستا میگنجد. در حقیقت، هر آنچه از تربیت طلاب، اعزام مبلغ به جلسهها و مراسم مذهبی، تدوین مجله و کتاب و پایاننامه در مکتب نرجس و شعبههای آن صورت میگیرد، گوشهای از کارنامه علمی ایشان بهشمار میرود.
اما میراث علمی - آموزشی ایشان تنها در جنبه اجرایی و تأسیس و مدیریت نهادهای علمی - فرهنگی خلاصه نمیشود، بلکه در گنجینه مدرسه علمیه نرجس مجموعه گرانبهایی از درسگفتارهای ایشان باقی است که البته بخشی از آن در قالب کتاب و مقاله در اختیار عموم قرار گرفته است، امّا پیشینه آن در این مجموعه محفوظ است و به خواست خدا در آینده به چاپ و نشر سپرده خواهد شد.
این نوشتار مروری است بر میراث علمی بهجا مانده از ایشان که حاصل دهها ساعت مطالعه و بررسی آرشیو اسناد مدرسه علمیه نرجس و مصاحبه با کسانی است که زمانی از محضر استاد استفاده کردهاند و هماکنون خود از اساتید و مدیران حوزه و مراکز فرهنگی هستند و هدف آن در یک جمله چیزی نیست، جز آنکه نشان دهد این بانوی با ایمان، در طول نیمقرن جهادِ فرهنگی، جلوهای از همراهی علم و عمل را به نمایش گذاشت که درسی برای همه مشتاقانِ راهِ علم دین است.
الف) تحصیلات و هجرت به مشهد
در سنت آموزشی حوزههای دینی همواره میپرسند که فلان عالم در محضر چه استادانی کسب فیض کرده است؟ این پرسش جدای از احترام به مقام استاد، نشانگر رویکرد حوزه به اهمیت فراگیری دروس از چهرههای شناخته شده است؛ یعنی استادان به اصطلاح صاحبِ کرسی. استاد طاهایی بهدلیل برنامه اجباری بیحجابی در رژیم پهلوی، از تحصیلات مرسوم مدارس محروم بود، اما پدر ایشان با استفاده از معلم خصوصی زمینه اولیه رشد نهال علم را در وجود ایشان فراهم کرد.(3) هجرت استاد طاهایی به مشهد، زمینه تلمذ و بهرهگیری از علوم حوزوی را برای ایشان بیشتر فراهم ساخت. استاد از هر فرصتی برای تعلیم از پدر همسرشان حاج آقای طاهایی بزرگ که مردی عالم و فاضل بود بهره میبردند، اما روحیه بانشاط ایشان در کسب علم و دانش توجه برادر ایشان را جلب کرد و بابی تازه به روی ایشان گشود.
آن زمان منزل استاد طاهایی در مشهد در نزدیکی منزل آیتالله خامنهای قرار داشت. با وساطت و معرفی آقای سیدمحمدتقی خاموشی، آیتالله خامنهای پذیرفتند تا برنامه درسی برای استاد طاهایی در نظر بگیرند و نزدیک به سه سال استاد طاهایی بهطور خصوصی از محضر ایشان بهره بردند؛ بهطوریکه این کلاسها و جلسات مکرر، تأثیری عمیق در استاد طاهایی و برداشت و بینش جدید از مسائل، بهویژه سیاست برای ایشان فراهم آورد.(4)
وی در تمام این مدت از محضر آیتالله میلانی(5) و آیتالله قمی(6) نیز بهره میبردند و آیتالله میلانی استاد طاهایی را برای بعضی از فعالیتهای تبلیغی به نقاط مختلف میفرستاد.(7) آیتالله نهاوندی نیز برای مدتی از اساتید موردتوجه ایشان بودهاند؛ بهطوری که وقتی ایشان برای سفر تبلیغی به زاهدان میرفتند، آیتالله میلانی و آیتالله نهاوندی از استاد طاهایی حمایت معنوی کردند.(8) آیتالله میرزاجواد طهرانی که دایی استاد طاهایی بودند، در جلسات خصوصی برای ایشان آموزش حکمت و معارف عالیه میگذاشت و استاد طاهایی در معارف الهیه و اخلاق از این الگوی متعالی مدتها بهرهها بردند.
از دیگر اساتید که این بانوی گرانقدر از محضر آنان بهره بردند، سیدجلالالدین طاهایی (همسر استاد)، شهید هاشمینژاد و شیخ غلامحسین تبریزی (عبدخدایی) بودند که از دامن هرکدام از این بزرگواران، شاخهای از گل علم و معرفت را چیدند و در زمینه فقه، اصول، سیاست، اخلاق، تفسیر، ادبیات عرب در عصر خود فردی دارای علم و بصیرت شدند.
همزمان با تحصیل علوم دینی در حدود سال 1330ش، همزمان با رواج بیحجابی در میان زنان، در منزلشان کلاسهای تفسیر قرآن را برگزار میکردند.(9)
ب) فعالیتهای اجرایی استاد طاهایی
1. افتتاح حوزه علمیه مکتب نرجس(سلام الله علیها)
از اواخر دهه 1330ش استاد طاهایی در منزلش کلاسهای درس تفسیر، عربی، احکام و اخلاق را برپا میکرد و البته در نیمه شعبان و ماه رمضان برنامهها متفاوت بود. بهطوری که جشن نیمه شعبان و برنامه تفسیر قرآن در ایام رمضان گروه زیادی از مستمعین را به خود جذب میکرد، در آن ایام برای زنان هیچ مکانی برای تحصیل دروس حوزوی نبود و حتی برپایی چنین کلاسهایی با ممانعت دستگاه پهلوی روبهرو بود.(10)
استقبال زنان و دختران از سخنرانیهای استاد طاهایی و فعالیتهای تبلیغی موفق ایشان، آیتالله قمی را بر آن داشت که به استاد طاهایی پیشنهاد اجاره خانهای بزرگتر دهد، تا جمعیت بیشتری بتوانند از محضر استاد استفاده کنند، اما ایشان بهدلیل مناعت طبع این پیشنهاد را نپذیرفتند، اما درخواستهای زیاد مردم باعث شد تا آیتالله میلانی که در آن زمان از علمای مشهور مشهد بود، زمینی را برای ساخت و استفاده در تبلیغ معارف دینی به خانم طاهایی بخشید.
در فاصله سال 1342 تا سال 1345ش که مکتب نرجس در حال ساخت بود، کلاسها طبق روال سابق در منزل استاد طاهایی برگزار میشد و البته تبلیغ در مساجد نقاط مختلف شهر مشهد، خصوصاً در ایام رمضان، محرم و صفر و برنامه سخنرانی طبق روال ادامه داشت. در سال 1345ش با اتمام ساختمان مکتب نرجس(سلام الله علیها) استاد طاهایی در سن 36 سالگی حوزه علمیه را تأسیس کرد و ثبت نام از طلاب آغاز شد و در همان سال اول 900 نفر در این مدرسه ثبتنام کردند. استاد، روزهای سهشنبه را برای بانوان متأهل و روزهای یکشنبه را برای بانوان مجرد در نظر گرفتند.(11)
در آن ایام طلاب افزونبر عربی، درس عقاید آیتالله تبریزی و تفسیر هم میخواندند.(12) رفتهرفته کلاسهای درس رونق بیشتری گرفت؛ بهطوریکه آوازه آن به شهرهای دیگر هم کشیده شد. با گسترش کلاسها استاد طاهایی در ابتدا برنامه درسی یکساله را پایهگذاری کردند و چنانکه طلاب توانایی و علاقه داشتند وارد دورههای سهساله و چهارساله میشدند و درسها براساس پایه گسترش مییافت؛ در زمینه ادبیات عرب، فقه، تفسیر، عقاید و اخلاق و تاریخ اسلام. عمدتاً کلاسها جوابگوی تمام طلاب نبود. در کنار هر ستون در سالن اجتماعات نام درس و استاد نوشته شده بود؛ طلاب حلقهوار اطراف ستون مینشستند و استاد درس را به آنها میگفت.(13)
استاد طاهایی از عربی گرفته تا عقاید و فقه و اخلاق و تفسیر را تدریس میکردند. هدایه و مغنی در ادبیات، در فقه و اصول؛ اصول مرحوم مظفر، معالم و شرح لمعه و در عقاید شرح باب حادی عشر از درسهایی بود که استاد طاهایی خود تدریس میکرد.(14) ایشان در زمینه تفسیر قرآن با مراجعه به نظرات مفسرین مختلف آرای آنان را به آسانترین روش بیان میکردند و این، زمانی بود که هنوز تفسیر نمونه که مفاهیم تفسیری را به زبان آسان در اختیار نسل جوان قرار داده منتشر نشده بود. استاد طاهایی در این زمینه میگفتند: «هر زمان پای قرآن مینشستم، به ائمه(علیهم السلام) متوسل میشدم که آنچه برای جامعه و مردم مفید است را بر زبانم جاری کند».(15)
دروس سطوح بالاتر را حاج آقای طاهایی میگفتند، اما بهمرور که دامنه درسها گستردهتر شد، از اساتید دیگر مثل شهید هاشمینژاد، استاد محسن قرائتی، استاد نوقانی و استاد اعتمادی در تدریس استفاده میشد. مطالب درسها و بحثهای عقاید، اخلاق و تفسیر را استاد بهصورت جزوه تهیه میکردند و در اختیار طلاب قرار میدادند. گفتنی است که در آن ایام، حوزه علمیه دیگری برای خواهران که برنامه مدون درسی داشته باشد، نبود؛ ازاینرو تمام فعالیتها با برنامهریزی، مدیریت و ابتکار استاد طاهایی هدایت میشد.
2. هدایتگری نسل جوان
در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی در مشهد، جریانهای فکری مختلفی مشغول بهکار بودند. تفکرات و تبلیغات کمونیستی و فعالیتهای سازمانیافته منافقین زمینه گرایش دختران تحصیل کرده دانشگاهی را به سمت تفکر مارکسیست فراهم ساخته بود؛ ازاینرو استاد طاهایی توجه ویژه بهمباحث اعتقادی در این ایام داشتند و مباحث کلامی را با تحلیلهای عمیق در جلساتی که خصوصاً با دختران دانشجو هفتهای یکبار برگزار میکردند مطرح میکردند؛ بهطوریکه گروه زیادی از این دختران تحتتأثیر آموزههای اسلام قرار گرفته و به آغوش اسلام بازگشتند.(16)
روش استاد در جذب دختران جوان به دین و علاقهمند ساختن آنها بهمباحث دینی، برگرفته از سیره معصومین بود؛ بهطوریکه به دختران دبیرستانی و دانشجویان که در آن ایام (قبل از انقلاب) بدون پوشش مناسب و بیحجاب به جلسات میآمدند، با خوشرویی برخورد میکردند و حتی به اطرافیانشان میگفتند: «برای حجاب آنها ایراد نگیرید، وقتی مباحث وحی و تفسیر آیات را بشنوند، خود به خود هدایت میشوند». عملاً گروه زیادی از این دختران که با چهره باز استاد، تحتتأثیر کلام ایشان قرار میگرفتند، از مستمعین دائمی میشدند و نخستین تغییر در رفتارشان، گذاشتن حجاب و اقامه نماز بود.(17)
بسیاری از این دختران جوان بعدها جذب آموزش و پرورش، تربیت معلم و حتی دانشگاه و... شدند و بهعنوان نیروهایی که هماکنون لذت دین را چشیده بودند، توانستند تأثیرات ژرف بر روی کودکان و نوجوانان نسل بعد، بهویژه در دهه 60 بگذارند.
3. روش تدریس استاد طاهایی
مهمترین شاخصه در روش تدریس استاد طاهایی، آسانسازی و فهمپذیرکردن متون دینی بود. باتوجه به اینکه استاد طاهایی زمانی کلاسهای تفسیر و احکام و عقاید اسلامی را پایهگذاری کردند که حوزه علمیهای که برای خواهران باشد وجود نداشت و مطالب کتابها عمدتاً مغلق و دشوار بود و همین مسئله باعث شده بود تا گروههای زیادی بهویژه نسل جوان امکان استفاده از متون دینی را نداشته باشند ازاینرو، روش استاد در آسانسازی متون و حتی آمادهسازی سخنرانیها بهصورت جزوه و در اختیار شاگردان قراردادن زمینه فهم درست را برای آنان فراهم میساخت.
حتی زمانی که استاد طاهایی به سیستمهای الکترونیکی و امکانات چاپ و پرینت برای آموزشهای خود دسترسی نداشت، اسلایدهایی را تهیه کرده بودند که به روی دیوار میانداختند و مخاطب بدینوسیله مطالب را بهتر و سریعتر یاد میگرفت. ایشان همواره به شاگردانشان که کلاسهای عمومی برای مخاطبین عام برگزار میکردند، میفرمودند: «برای مخاطبین عام بهصورت ساده و روان صحبت کنید و برای اینها در فقه اصطلاحات فقهی را عربی نگویید؛ فارسیاش را بگویید تا خوب متوجه شوند، تخمیس: خمس بده، هبه: هدیه، مخاطب چه میداند تخمیس یعنی چه؟ ولی برای گروههای تخصصی، علمی و تخصصی صحبت کنید».(18)
توجه ایشان به پیشرفت علمی شاگردانشان، از دیگر ویژگیهایی بود که استاد در تدریس بدان توجه میکردند و برای اینکه زمینه برای رشد و پویایی آنها فراهم باشد و از سویی اشکالها و توان علمی خود را بهتر بفهمند، زمینه شرکت در المپیادهای علمی را برای آن فراهم میکرد. بهطوری که رشد علمی و اخلاق، در کنار هم از اولویتهای استاد طاهایی در تدریس بود. ایشان هر ساله از اساتید مجرب حوزههای علمیه آقایان و حتی اساتید دانشگاه مشهد مثل دکتر صانعی، برای ارزیابی طلاب و یا برگزاری بعضی از جلسات علمی دعوت به عمل میآوردند و زمینه تعامل حوزه و دانشگاه را در دهه 60-70 با جدیت دنبال میکردند.
از دیگر مشخصههای استاد طاهایی، توسل ایشان به ائمه معصومین(علیهم السلام) در تدریس و شروعکردن درس با نام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و هدیه به ایشان بود. بهطوری که تمام جلسات درسی ایشان مزین به نام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود؛ بهطوریکه طلاب از ابتدای جلسه نوعی الفت با امامان معصوم(علیهم السلام) پیدا میکردند و خود را در محضر آنان میدانستند. استاد میکوشیدند تا شاگردانشان در کنار تعلیم علوم دینی نسبت بهجامعه بیتفاوت نباشد و همزمان با تحصیل در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشته باشند؛ ازاینرو همواره در کنار مباحث و متون فقهی، اخلاق و تفسیر اشاراتی بهمباحث روز هم داشتند و مداوم به طلاب پیروی از خط ولایت را توصیه میکردند.
از دیگر مسائلی که استاد در تدریس توجه داشتند، فراهمآوردن امکان بحث و پرسش بود. ایشان برای اینکه طلاب توانایی بیان مباحث را پیدا کنند، هر جلسه از طلاب میخواستند که درسهای جلسه قبل تفسیر را در قالب سخنرانی ارائه کنند و خود با حوصله تمام مینشستند و بهمباحث گوش فرامیدادند.
4. برنامهریزی درسی
استاد طاهایی در اواخر دهه 1330 و 1340ش به تشکیل حوزه علمیه خواهران دست زدند. در این زمان مکانی در کل کشور به نام حوزه خواهران شناخته نمیشد و فقط چند مکتب خانه محدود در گوشه و کنار کشور مشغول فعالیت بود. گرچه بانو امین در اصفهان خدماتی در زمینه آموزش دینی زنان انجام داده بودند؛(19) ولی فعالیت آن محدود به اصفهان و اساتید و برنامه درسی آن محدود میشد. در قم و شرق کشور نیز، زنان و دختران از چنین نعمتی برخوردار نبودند. حال اگر زنان و دختران میخواستند در علوم حوزوی پیشرفت کنند و در تفسیر و فقه و اصول به جایگاهی برسند، باید نظام آموزشی مطلوب حوزوی براساس نیازهای خواهران طرحریزی میشد.
جو فرهنگی حاکم بر اجتماع نیز دختران جوان را بیشتر بهسوی منورالفکری و نگاه بدبینانه به دروس سنتی و دینی کشانده بود؛ ازاینرو، هم جرأت و شجاعت و هم اخلاص و هم ابتکار در عرضه علوم دینی را برای جامعه زنان میطلبید تا آنان را جذب خود کند و از وسوسهها و تهاجم فرهنگی و فرهنگ برهنگی که به شدت توسط هیأت حاکمه، ترویج میشد دور نگه دارد.
یکی از نکات مهم مدیریت حوزوی استاد طاهایی استفاده از تجربیات ایشان توسط حوزه علمیه قم، و بهویژه حوزه علمیه خراسان است که با تأسیس واحد خواهران از برنامهها و نظامنامه و جزوات درسی که استاد طاهایی برای طلاب مکتب نرجس(سلام الله علیها) تدوین کرده بودند، بهره بردند و بهعنوان الگو استفاده کردند.(20)
5. دقت در گزینش اساتید و نظم و برنامهریزی
باید گفت سبب موفقیت استاد، اخلاص، توکل و اخلاق شایسته بود و چون خود به این اخلاق آراسته بودند در انتخاب اساتید نیز به این مهم توجه داشتند. گرچه اساتید مبرز علمی به ایشان معرفی میشد، اما ایشان مقید بودند اساتید باید در زمینه اخلاق به شایستگیهای کافی رسیده باشند. یکی از اساتید در این زمینه میگوید: «همراه جمعی از طلاب پایههای بالاتر مشغول مباحثه بودیم. استاد طاهایی به شخصه نزد ما آمدند و گفتند میخواهم به حوزه نرجس قوچان استاد بفرستم. هرکدام آمادگی دارید بیایید، ولی کسی بیاید که قبلاً در زمینه اخلاق خودسازی را شروع کرده باشد و دیگر اینکه یک استاد حوزه باید خوشرو و گشادهچهره باشد».(21)
چون استادی فاضل مییافتند از هر فرصتی برای بهره گیری از او سود میجستند، چنانکه از میرزاجوادآقا تهرانی عارف فاضل خواسته بودند تا بعد از ظهرها ساعتی را به طلاب اختصاص دهند. این استاد فاضل هر هفته بعد از ظهر پذیرای طلاب خوابگاه نرجس در منزل خود بود و یک دوره معارف عالیه و اخلاق را به آنان بازگو کرد.(22)
استاد طاهایی در سه موضوع تفسیر موضوعی قرآن، سیری در دعاها و زیارات رسیده از معصومین و تربیت اسلامی سخنرانیهای برجستهای داشتهاند. در هریک از این عناوین، صدها ساعت سخنرانی و یادداشت از ایشان بهجا مانده است که همه شایسته بازبینی، بررسی و انتشار برای آشنایی نسل جوان بهویژه بانوان با معارف دینی هستند. ایشان درباره علاقه خود به تفسیر قرآن میگویند: «وقتی میخواهم تفسیر بنویسم، توسّل پیدا میکنم، میگویم خدا آنچه به درد مردم و به درد اسلام میخورد بر زبان بران، من خوشایند مردم را در نظر ندارم. دعوت به شخص نیست، دعوت به خداست».
6. برپایی شعبات در سراسر کشور
اخلاص و پایداری استاد طاهایی در برابر سختیها و دامنه نفوذ کلام ایشان، علاقهمندان به دانش دینی را روزبهروز برای شرکت در کلاسهای مکتب نرجس(سلام الله علیها) بیشتر ترغیب میکرد؛ بهطوریکه گروههایی از زائران که در کلاسهای تابستانه مکتب نرجس شرکت میکردند، زمانی که میخواستند به شهر خود مراجعت کنند با خواهش از استاد طاهایی میخواستند تا زمینه تحصیل دخترانشان را یا در مشهد فراهم سازد یا در شهر آنها هم حوزه تأسیس کنند.
از آنجاییکه در آن زمان برای مکتب نرجس(سلام الله علیها) امکان تأسیس خوابگاه و پذیرش طلبه از شهرستانها وجود نداشت، استاد طاهایی تصمیم گرفتند برنامه تأسیس حوزه در مناطق مستعد را پیگیری کنند.
در آن ایام استاد طاهایی همزمان با تدریس در مکتب نرجس(سلام الله علیها) با توصیه آیتالله میلانی سالی چندبار برای سفر تبلیغی به زاهدان، زابل و مناطق اطراف آن میرفتند و مردم این مناطق از ایشان استقبال میکردند. به ويژه در اوایل دهه50 که محرومیت در این مناطق مضاعف بود؛ ازاینرو با درخواست مردم منطقه، آیتالله کفعمی یکی از علمای زاهدان، زمینی را در اختیار استاد طاهایی برای تأسیس حوزه علمیه قرار داد و خود مسئولیت احداث ساختمان آن را برعهده گرفت و از استاد طاهایی خواست برنامه درسی مناسب و موردنیاز برای منطقه را خصوصاً با نگاه تقریبی تدوین نمایند. افتتاح شعبه مکتب نرجس(سلام الله علیها) و رونق آن در زاهدان چنان بود که چند ماه بعد توسط گروههای مذهبی بیرجند از استاد طاهایی درخواست شد باتوجه بهموقعیت این شهرستان و همجواری با اهلسنت، برای سفرهای تبلیغی این شهرستان را موردتوجه قرار دهند.
گشادهرویی، دانش، فضل، تواضع، اخلاص و تقوای عملی استاد طاهایی در سفرهای تبلیغی و در مواجه با اهلسنت و شیعیان در منطقه بیرجند زمینهساز پافشاری گروهی از اهل فضل این شهرستان برای تشکیل حوزه در بیرجند شد. استاد طاهایی موافقت کرد تا با تعدادی طلبه بهمشهد بیایند و درسهای حوزه را بیاموزند و اینگونه اجازه تأسیس حوزه مشهد داده شود. پس از فارغالتحصیلی اولین گروه بیرجندی از حوزه نرجس مشهد، سنگ بنای تأسیس اولین حوزه علمیه در بیرجند با نام مقدس نرجس زده شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و فراهمشدن شرایط برای پذیرش طلبه از سراسر کشور، مکتب نرجس آمادگی خود را برای پذیرش طلبه در خوابگاه اعلام کرد. این اعلام آمادگی که با استقبال قابلتوجهی از شهرهای مختلف از جمله: کرمانشاه، صحنه، دامغان، شهرهای شمال، شیراز، بندرعباس و شهرهای مختلف خراسان روبهرو شده، زمینه تربیت و پرورش طلبههای خواهر را از سال 1360ق برای کل کشور فراهم ساخت.
برنامههای عمیق درسی، اساتید خوب، همجواری با امام رئوف (علیبن موسیالرضا(علیه السلام)) و برنامهریزی دقیق استاد طاهایی و همسرشان، زمینه پیشرفت سریع و چشمگیر طلاب را فراهم ساخت؛ بهطوریکه همین فارغالتحصیلان در بازگشت به وطنشان، مبلغینی توانا و مدرسینی مبرز شده بودند و با کمک استاد طاهایی توانستند در نقاط مختلف کشور، از جمله تربت جام، سبزوار، کاشمر، چمنآباد، فریمان، خواف، زابل، ایرانشهر، قوچان، صحنه کرمانشاه، دامغان شعبههایی از مکتب نرجس(سلام الله علیها) افتتاح کنند.
7. جذب طلاب غیرایرانی و تبلیغ در صحنه بینالملل
پیشرفت قابلملاحظه طلاب فارغالتحصیل مکتب نرجس مشهد و توانایی آنها در تدریس و تبلیغ به سرعت نظر محافل علمی و حوزوی را به خود جلب کرد. از سویی، دعوتهایی که از شیعیان کشورهای مختلف برای امر تبلیغ از استاد طاهایی صورت میگرفت و اثر عمیق آن بر مخاطبان، زمینهساز ورود طلاب غیرایرانی بهمکتب نرجس(سلام الله علیها) شد.
این طلاب که عمدتاً سنی و بعضاً مسیحی بودند و گاه نیز شیعیان غالی، نیاز به آموزشهای ویژه داشتند. البته استاد در آموزشها بحث شیعه و سنی را مطرح نمیکردند و کسی ملزم به پذیرش مذهب شیعه نبود، اما در خلال درسها و مباحث خود به خود به اصول و مبانی مذهب شیعه آشنا میشدند و عمدتاً شیعه و همچنین مبلغانی توانا میشدند.
یک گروه از طلاب غیرایرانی طلبههایی از چین بودند که همراه با همسرانشان از چین بهمشهد اعزام شدند، همسران این گروه در دانشگاه رضوی مشغول تحصیل شدند و زنان بهمکتب نرجس برای تحصیل پیوستند. ازآنجاکه این طلاب چینی بسیار متعصب در مذهب اهلسنت بودند، شیوه برخورد استاد طاهایی با آنان قابلتأمل است. استاد طاهایی در زمینه میگویند:
خودم مباشرت با آنها را برعهده گرفتم، روز اول کنارشان بودم و نهار را با هم خوردیم. بعد از ظهر اتاقهای اینها در خوابگاه معلوم شد، ولی من تا غروب پیش آنها ماندم و زمانی که میخواستم بروم به طلاب ایرانی خوابگاه و سرپرست خوابگاه که خواهرم بود، سفارشهای لازم را کردم. باتوجه به اینکه ماه رمضان شروع شده بود، روزها برنامه درسی داشتند و بعد از ظهر استراحت و شبها اینها را حرم میبردم. در بارگاه امام رئوف، خیلی مختصر امینالله میخواندم و بعد بهجای زیارت خواندن، مینشستم با صدای بلند قرآن میخواندم، چون اینها عربی میدانستند به آیات مختلف که میرسیدیم از جمله آیه ولایت از آنها میپرسیدم چه معنایی دارد، بعد خودم معنی میکردم و گاه تا خانه که برمیگشتیم با هم مباحثه میکردیم. سال اول آنها حاضر نبودند تعصب را کنار بگذارند، مثلاً عاشورای سال اول با اینکه ما گفتیم براساس فرهنگمان ما عزاداریم و حتی لباس مشکی دوختیم و در اختیار آنان گذاشتیم، اما آنها لباس قرمز میپوشیدند، اما حوصله و بحثهای آزاد علمی و اجازه برای بیان نظرات و دیدگاهها و ارائه پاسخهای مستدل و بدون تعصب در برابر سؤالات آنها زمینهساز شد که کمکم اینها امامشناس شدند.(23)
استاد طاهایی نهتنها برای برنامههای آموزشی و عقیدتی آنها برنامهریزی داشتند، بلکه آموزش ارزشهای اخلاقی و تربیتی موردتوجه استاد بود. زینب که یکی از همین طلاب چینی است، از خاطرات خود در آن ایام میگوید:
مکتب نرجس(سلام الله علیها) آن موقع از پاکستان، عراق و آفریقا شاگرد داشت. در خوابگاه ایرانیها از شهرهای مختلف هم جمع بودند؛ اما در ایام تعطیلات، ایرانیها برمیگشتند پیش خانوادههایشان و ما میماندیم. استاد طاهایی، برای اینکه ما تنها نباشیم سفر نمیرفتند و برای ما برنامههای تفریحی را برنامهریزی میکردند، ولی همه اینها همراه با تربیت اخلاقی و آموزش مفاهیم دینی بود. ما که از اول ورودمان حاضر به پذیرش حجاب نبودیم و همواره آرایش میکردیم. استاد طاهایی بهمرور و خیلی آرام بهما حجاب را یاد دادند و هیچوقت در انجام اعمال دینی ما را مجبور نمیکردند، همین مسئله باعث شده بود هم به استاد طاهایی علاقه خاصی پیدا کنیم و هم به حجاب؛ بهطوری که در سال1992 که اولینبار به کشورم بازگشتم، با حجاب مانتو و مقنعه رفتم.(24)
روش استاد در جذب شاگردان بهگونهای بود که حتی آنهایی که هیچ انگیزه تحصیلی نداشتند، به سرعت تحتتأثیر قرار میگرفتند و نهتنها در درس، بلکه اخلاق و تربیت اسلامی پیشرفت میکردند.
ج) تألیفات استاد طاهایی و نقش آن در گسترش علوم
همگامی با تاریخ و درک ضرورت زمانه، از ویژگیهای همه بزرگان اندیشه است؛ بهطوریکه استاد طاهایی باتوجه به نیازهای نسل جوان و در جهت تبیین مباحث مختلفی در شرح دعاها، مقام زن و حضور اجتماعی و فرهنگی او و تعلیم و تربیت و... مطرح کردهاند که بعضی از این مباحث بهصورت کتاب تنظیم و نشر شده است. از آثار استاد طاهایی میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
1. رهنمودهای تربیت دینی
کتاب حاضر با استفاده از آیات شریفه قرآن و سخنان گوهربار معصومین(علیهم السلام) درسهایی را درباره تربیت اسلامی و فنون و مهارتهای لازم برای فرزندپروری ارائه کرده است. «فنون تربیت اسلامی کودک از هنگام تولد»، «سفارشهای تربیتی اسلام در تربیت کودک» و «برخی از مسائل و مشکلات روانی کودکان و راه درمان آنها»، «اصول و ضوابط لازم در تربیت صحیح جوان براساس قرآن و حدیث» و «نحوه تعامل و ارتباط مناسب با جوانان»، مهمترین عناوین این کتاب را تشکیل میدهند. این کتاب نقش تأثیرگذاری در روشهای تربیت کودک از دیدگاه اسلامی در میان بانوان داشته است.
2. معیار شناخت شیعه
این كتاب از سلسله درسهای اخلاقی استاد طاهایی، درباره روایتی از امام باقر(علیه السلام) است كه در 12 درس تنظیم شده است. در این دروس، با استفاده از آیات كریمه و روایات شریفه، اصول مهم و اساسی كه معیار شناخت شیعه است، بیان و در انتها روایتی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) بازگو میشود. این كتاب در 12 درس تدوین شده است كه شامل عناوین معیار شیعه، حقیقت تقوا، تقوا در قرآن، تواضع چیست؟، خشوع و امانت، ذكر و انواع آن، نماز، نیكی به پدر و مادر، همراهی با همسایگان، تلاوت قرآن، نگهداشتن زبان مگر به خیر، فرق شیعه و محب از دیدگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. این اثر توسط انتشارات پارسیران، در 128 صفحه به چاپ رسیده است. از نقش این کتاب در شیعهشناسی توسط بانوان نمیتوان غفلت کرد. این بانوی دانشمند با نگارش این کتاب، معیارهای شیعیان حقیقی از زبان معصومین بیان کرده است.
3. سیری در خطبه فدک
این کتاب از دیباچه و چهار بخش تشکیل شده که در بردارنده سلسله درسهای استاد خاموشی است. دیباچه، مباحث توحیدی و بیان فلسفه آفرینش، خدا یگانه حقیقت هستی، پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و عترت مرزبانان قلمرو وحی، فلسفه احکام الهی و استدلال بر حقانیت، بخشهای اصلی این کتاب را تشکیل میدهند.
گفتنی است، سیری در خطبه فدک، شرحی است روان و کوتاه بر مشهورترین خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها)، ایشان در این خطبه، پس از ذکر مباحث توحیدی و جایگاه نبوت و عترت در در پاسداری از وحی، به کوتاهی فروع دین و فلسفه احکام را بیان میکند و سپس با دفاع از حریم ولایت، همه کسانی را توبیخ میکند که حقوق آلعصمت را بهجای نیاوردهاند. ایشان برای اثبات حق خود به آیات و سیره نبوی استشهاد میکند و از سر درایت و بینش، به آسیبشناسی جامعهای میپردازد که پس از رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله وسلم) واماند و با تضییع حقوق خاندان نبوت روزگار گذراند. این کتاب به سفارش مدرسه علمیه نرجس مشهد، در شمارگان دو هزار نسخه، از سوی انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده است. شناخت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و نقش حضرت زهرا در گونههای مختلف علوم از مواردی است که استاد طاهایی با شناساندن آن بهجامعه علمی بانوان، تأثیرگذار بوده است.
4. سیری در دعای مکارم الاخلاق
دعای مکارمالاخلاق، دربرگیرنده معارف والای اخلاقی و آموزش بهترین ارزشهای انسانی است. امام سجاد(علیه السلام) آراستگی به اخلاق ستوده و دوری از خلقیات ناپسند را از خدا درخواست میکنند که سعادت ابدی از این طریق حاصل میآید. فرازهای این دعا سرشار از عبارتهایی پرمعرفت و درخواستهایی است که زیربنای حیات طیبه انسانی بر محور توحید را تشکیل میدهند. این خواستهها نشاندهنده علم لدنی، درک کامل و نگرش جامع امام به هستی، هدفمندی خلقت جهان و انسان و معرفت صفات باریتعالی است. کتاب حاضر جلد دوم از شرح دعای مکارمالاخلاق از سلسله درسهای استاد فاطمه سید خاموشی است. این کتاب مشتمل بر شرح فراز هشتم تا پایان دعاهاست. استاد طاهایی با نگارش این کتاب در شرحنویسی بر ادیه وارده از معصومین تأثیرگذار بوده است.
5. سیری در زیارت عاشورا
مجموعه حاضر، شرحی است بر زیارت عاشورا، از سلسله درسهای استاد فاطمه طاهایی كه در سال 1381-1380 بیان و در ده فصل تنظیم شده است.
6. درسهایی از محضر امام عسکری(علیه السلام)
این کتاب مجموعهای است که سلسله درسهای استاد طاهایی را در شرح احادیثی از امام حسن عسکری(علیه السلام) در خود گرد آورده است. این کتاب در سال 1388ش توسط آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است.
7. ویژگیهای عبادالرحمن
بخشی از آیات سوره مبارکه فرقان با تعبیر زیبای «عبادالرحمن» حالات و صفات بندگان خوب خدا و گروه ممتاز مؤمنان را بیان میکند. این کتاب در بردارنده خصوصیات این بندگان است که توسط استاد طاهایی به نگارش درآمده است. این کتاب توسط مدرسه علمیه نرجس(سلام الله علیها) در شهر مقدس مشهد در سال 1389ش به چاپ رسیده است. استاد طاهایی با ترسیم ویژگیهای بندگان خداوند، در نگارش تفسیر موضوعی نقش کلیدی داشته است.
8. ویژگیهای معلم شایسته
در آغاز این کتاب جایگاه و فضیلت علما بیان شده است. استاد در توضیح این جایگاه با استناد به قول امام حسن عسکری(علیه السلام) میفرمایند: «... فمن هداه و أرشده و علّمه شریعتنا کان معنا فی الرفیق الاعلی»؛ کسی که جاهلی را راهنمایی کند و شریعت را به او بیاموزد، همراه با ما نزد خدای بزرگ خواهد بود. آنگاه ابزار تدریس و تبلیغ و تعلیم را از زبان قرآن معرفی نموده و سپس ویژگیهای یک معلم را برمیشمارد:
آگاهی: آگاهی از افراد تحت تربیت خود، آگاهی نسبت به جریانات زمان و فرهنگ خود، آگاهیهای جانبی؛ به هدف خود ایمان داشته باشد؛ در عمل پیشگام باشد؛ اخلاص داشته باشد که در توضیح آن با استناد به آیه 36 سوره یس 36 میفرماید: «اتَّبِعُوا مَن لاَّ یسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ» دو شرط برای یک معلم ذکر میکند: اول خودساخته باشد، دوم اجر و مزد نخواهد؛ دارای سعه صدر باشد؛ پشتکار در عمل و ادامه تحصیل داشته باشد. استاد خاموشی سیزده صفت را برای معلم برشمرده و در آخر کتاب پرسش و پاسخ از زبان ایشان آورده شده است. این کتاب توسط مدرسه علمیه نرجس(سلام الله علیها) در شهر مقدس مشهد در سال 1388ش به چاپ رسیده است.
9. شرحی بر دعای عهد
این مجموعه شرح دعای عهد بهوسیله استاد عالیقدر فاطمه سید خاموشی (طاهایی) که در جمع طلاب مدرسه علمیه نرجس بیان فرمودهاند گردآوری شده است. همچنین مطالب ارزشمندی درباره موضوع انتظار و وظایف منتظران از دیگر مباحث استاد در ضمیمه آن قرار دارد. این مجموعه توسط مدرسه علمیه نرجس در سال 1390ش گردآوری شده و در قطع پالتویی توسط انتشارات آستان قدس رضوی (بهنشر) منتشر گردیده است.
این کتاب از شروح مهم بر دعای عهد است که در شناساندن مفاهیم عالی ادعیه معصومین میان بانوان تأثیرگذار بوده است.
10. حج، پالایشگاه روح
کتاب حج؛ پالایشگاه روح، اثری تازه از مرحوم طاهایی است که به همت انتشارات آستان قدس رضوی در دست چاپ و انتشار قرار گرفته است. این کتاب در ششگفتار شامل اهمیت و قداست کعبه؛ حج، یادگار ابراهیم خلیلالرحمان(علیه السلام)؛ اهمیت و وجوب حج؛ اسرار و آثار حج از منظر امام رضا(علیه السلام)؛ مراحل سفر حج در کلام امام صادق(علیه السلام)؛ و نیز زیارت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه(علیهم السلام) مراحل پالایش روح را در سرزمین وحی شرح داده است. از دیگر کتابهای وی میتوان به عناوین کیمیای هستی، مؤمنین همراه با پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، رنج و گنج (بازار و بازاری در اسلام) اشاره کرد.
استاد طاهایی شخصیتی چند بعدی داشت که پرداختن به همه این ابعاد با ذکر مصادیق آن، مستلزم تألیف یک کتاب است. در سیره علمی استاد طاهایی رویکرد اصولی بهمباحث دینی نقطه اتکا و قوت اوست؛ گوهر کمیابی که حوزههای علمیّه خواهران باید آن را دریابند و با الگو پذیرفتن از آن، به جنگ خرافههای دینی و راه و رسمهای بیپایه این روزگار بروند و افزونبر پند و وعظ، اعتقادات نسلِ جوان را تعمیق بخشند و به ریشهدار کردن باورها بیندیشند. چیزی که راهی جز گسترش علمِ دین ندارد و استاد طاهایی در این زمینه پیشگام هستند و الفضل للمتقدّم.
تلاش علمی استاد فقط به یکجا و منطقه محدود نشد. او میکوشید آثار جهل و خرافه را از چهره زنان مسلمان بزداید. ازاینرو مرز نمیشناخت. مشهد و 13 شهر دیگر در ایران، از کوثر وجود او و شاگردانش بهره بردند، اما تلاش او برای هدایتگری و علمآموزی به ایران نیز محدود نشد و در زمان حیاتش بیش از 20 ملیت را برای آموزش دین پذیرا شد. چنانکه بعضی از آنان اکنون در کشورهایشان خود حوزه علمیه را تأسیس کردند و میکوشند اسلام را بیپیرایه بهجامعه عرضه کنند؛ ازاینرو، کارنامه علمی استاد طاهایی مجموعهای است گرانبها از شاگردان تربیت یافته که خود مبلغان و مدرسانی مبرز هستند و از سویی مجموعه گرانبها از کتب، جزوات، دستنوشتهها و سخنرانی که اگر نه همه، پیشینه آن در خور بازنگری و نشر است و این یادداشت افزونبر معرّفی این آثار، فراخوانی است بر نگاهی دیگر بار به این بعد از شخصیّت استاد طاهایی؛ زیرا زندگی این بانوی بافضیلت جلوهای از درآمیختن دانش و بینش و کوشش خستگیناپذیر در راه دین بود که تندیسی است با شکوه از بانویِ مسلمان؛ آگاه و بیدار، فعال و عفیف، کوشا و متعّهد، و مؤمن و استوار.
با توجه به تألیفات مهم این بانوی دانشمند که در زمنیههای متعدد علوم اسلامی به نگارش درآمده است، از نقش تأثیرگذار او در تبیین معارف اصلی شیعی و شرح ادعیه نمیتوان چشمپوشی کرد. این بانوی دانشمند در طول حیات 50ساله خود خدمات علمی - اجرایی و تأثیرات فراوانی در تدوین و تألیف و مدیریت موفق حوزههای علمیه داشته است.(25)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.