پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) عدل را اداره کننده عموم می داند و در نظام علوی هيچ مصلحتي بالاتر از اقامه عدل نبود. ایشان به جنبه اجتماعي عدالت توجه بيشتري داشتند. زیرا آن را مایه پيشرفت و گسترش جامعه در امور مادی و معنوی، عامل پيشگيري از فساد اخلاقی و ناراحتی هاي روحی، عامل وحدت و اتحاد مردم با يكديگر، رعايت انصاف نسبت به بندگان خدا، توجه به نيازمندان، اجرای قانون براي همه و تساوی همه در برابر قانون، تجاوز نكردن به حقوق ديگران مخصوصا مظلومين و ... می دانست. سرانجام نیز در راه گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد.
پاسخ تفصیلی:
جایگاه عدالت در اسلام
هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال است و برای رسیدن به این مقصد عوامل متعددی چون کار و تلاش و همت بلند و آبادانی و غیره نقش دارند؛ اما آنچه می تواند «جامعه انسانی» را به سوی این هدف سوق دهد و نقش اساسی ایفا کند، «عدالت اجتماعی» است. به همین دلیل اسلام براى عدالت ارزش فراوانى قائل است. عدالت از اصول راهبردى اسلام است و اسلام اجازه نمى دهد با هيچ بهانه اى ناديده گرفته شود و در پاى هيچ منفعتى قربانى گردد.
قرآن در آيه 135 سوره نساء به طور صريح به اقامه قسط و عدل دستور مى دهد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد كاملا قيام به عدالت كنيد)، و در آيه 90 سوره نحل به عدل و دادگرى امر مى كند: «إِنَ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ»؛ (خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مى دهد).
همچنين قرآن در آيه 25 سوره حدید اقامه قسط و عدل را از اهداف بعثت انبيا مى شمرد: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ (همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن، کتاب و میزان نازل کردیم، برای اینکه مردم قیام به تحقق عدالت نمایند).(1)
پس از انبیا جانشین آنها ادامه دهنده راه آنها بوده اند. امام علی(علیه السلام) به عنوان جانشین پیامبر اسلام(ص) از جمله کسانی بود که در عمل بر عدالت اجتماعی تاکید داشت و روایات فراوانی نیز درباره عدالت از ایشان به یادگار مانده است.
به عنوان نمونه به برخی از روایات ایشان اشاره می کنیم:
1) در كلام اميرمؤمنان على(ع) عدالت اساس قوام عالم معرّفى شده: «الْعَدْلُ أَسَاسٌ بِهِ قِوَامُ الْعَالَم».(2)
2) در روایت دیگری از ایشان عدالت قوى ترين بنيان و اساس دانسته شده است: «الْعَدْلُ أَقْوَى أَسَاس».(3)
3) از دیدگاه ایشان در سياست و ملك دارى نيز بهترين سياست عدل پيشگى است: «الْعَدْلُ أَفْضَلُ السِّيَاسَتَيْن».(4)
4) در روایت دیگری از ایشان اصلاح رعيت در پناه عدالت به حساب آمده است: «بِالْعَدْلِ تَصْلُحُ الرَّعِيَّة».(5)
5) آبادانى شهرها با عدالت ممكن است: «مَا عُمِّرَتِ الْبُلْدَانُ بِمِثْلِ الْعَدْل».(6)
6) بركات الهى نيز با اجراى عدالت فزونى مى يابد و به سوى مردم سرازير مى شود: «بِالْعَدْلِ تَتَضَاعَفُ الْبَرَكَات».(7)
سیره اميرمؤمنان(ع) نیز بر اجرای عدالت بود و سرانجام نیز در راه گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد. ایشان همیشه به نمایندگان خود بر اجرای عدالت تاکید داشت. به عنوان مثال به محمد بن ابى بكر (والى مصر) فرمان مى دهد كه به گونه اى عمل كن كه ضعيفان از عدالت تو مأيوس نشوند: «وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِم».(8)
همچنين آن حضرت با قاطعيت تمام هر نوع ظلم و بيدادگرى را رد مى كند و مى فرمايد: «وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَاد»(9)؛ (به خدا سوگند اگر شب را به بيدارى بر روى خار سعدان به روز آورم، و با قرار داشتن غل ها بر بدنم، روى زمين كشيده شوم، پيش من محبوب تر است از اينكه خدا و رسولش را در قيامت ملاقات كنم در حالى كه به بعضى از مردم ستم كرده باشم).(10)
البته برای اجرای درست عدالت مردم نیز نقش مهمی دارند و والی و رعیت با کمک هم می توانند عدالت اجتماعی را در جامعه عملی کنند. امام علي(ع) در خطبه اي كه در صفين ايراد فرمود به اين مطلب چنين اشاره فرمود: «پس وقتي رعيت حق والي را ادا كرد و والي حق او را ادا نمود، حق در ميان آنها عزت مي يابد و راه هاي دين بر پا مي گردد و نشانه هاي عدل اعتدال مي يابد، پس زمانه به آن [يعني عدل] آباد مي گردد و به بقاي دولت اميد مي رود و مطامع دشمنان به نوميدي مي گرايد. اما اگر رعيت بر وليّ خود غلبه كند يا والي بر رعيت ستم روا دارد اختلاف كلمه روي مي دهد و نشانه هاي ستم و ظلم آشكار گردد و دغلبازي در دين بسيار شود و احكام دين معطل ماند و فساد و منكر ميان مردم بسيار گردد پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزيز و وظايفي كه خدا براي مردم مقرر فرموده است در نظرشان بزرگ و دشوار آيد».(11)
امام علي(ع) برای رسیدن به عدالت اجتماعي راهکارهای ویژه ای را نیز ارائه می دهند:
الف) رعايت انصاف نسبت به بندگان خدا:
امام علي(ع) در فرمان خود به مالك اشتر چنين فرمود: (نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود و از جانب افراد خاص خاندانت و از جانب رعايائي كه به آنها علاقمندي، انصاف به خرج ده! كه اگر چنين نكني، ستم نموده اي! و كسي كه به بندگان خدا ستم كند، خداوند پيش از بندگان، دشمن او خواهد بود و كسي كه خداوند دشمن او باشد، دليلش را باطل مي سازد و با او به جنگ مي پردازد تا دست از ظلم بردارد يا توبه كند. و بدان، هيچ چيز در تغيير نعمت هاي خدا و تعجيل انتقام و كيفرش، از اصرار بر ستم سريع تر و زودرس تر نيست، چرا كه خداوند دعا و خواسته مظلومان را مي شنود و در كمين ستمگران است)؛ «نَصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًی مِنْ رَعِیَّتِکَ فَإِنَّکَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِمْ وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّی یَنْزِعَ أَوْ یَتُوبَ وَ لَیْسَ شَیْ ءٌ أَدْعَی إِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَی ظُلْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَ هُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَاد».(12)
ب) ظلم نكردن نسبت به مردم:
امام علي(ع) به استاندار فارس فرمود: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْف»(13)؛ (عدالت را پيشه خود نما و از تعدي و ظلم به مردم، دوري گزين، زيرا كه تجاوز و تعدي، سبب فرار و دوري مردم از تو خواهد شد و ظلم و ستم سبب قيام مردم و توسل آنها به شمشير عليه تو مي شود).
ج) توجه به نيازمندان:
در اين رابطه امير مومنان علي(ع) مي فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك»(14)؛ (خداوند سبحان قوت فقراء را در اموال توانگران واجب كرده و هيچ فقيري گرسنه نماند، مگر آن كه ثروتمند از حق او بهره مند شده است و خداي تعالي از اين مطلب از آنان بازخواست كند).
آن حضرت در فرمان خود به مالك اشتر نيز چنين مي فرمايد: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى»(15)؛ (خدا را! خدا را! در مورد طبقه پايين، آنها كه راه چاره ندارند، يعني مستمندان و نيازمندان و تهيدستان و از كار افتادگان).
د) برابری فرصت ها:
امام علي(ع) در اين باره موضع گيري سرسختانه نموده، و به مجرّد اينكه به خلافت دست يافت، عنوان نمود تمام امتيازات سياسي و اقتصادي كه به نزديكان و دوستان و فاميل خليفه سابق به ناحق داده شده است را از آنها خواهد گرفت، و در اين باره فرمود: (به خدا سوگند! آنچه بيهوده از بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده، اگر بيابم، به صاحبش باز مي گردانم، گرچه زناني را به آن كابين بسته و يا كنيزاني را با آن خريده باشند، زيرا عدالت گشايش مي آورد، و آن كس كه عدالت بر اوگران آيد، تحمل ظلم و ستم بر او گران تر خواهد بود)؛ «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَق».(16)
هـ) اجراي قانون براي همه و تساوي همه در برابر قانون:
در حكومت ناعادلانه قانون به اجراء در نيايد مگر براي مستضعفين، اما صاحبان مقام و ثروت، در مقابل قانون مصونيت داشته باشند. امام علي(ع)، با اين شيوه از ظلم و ستم قاطعانه و سرسختانه، مبارزه نمود. چنانكه در اين باره فرموده است: «ستم ديدگاني كه در نظرها ذليل و پست هستند، از نظر من عزيز و محترمند، تا حقشان را بگيرم، و نيرومندان ستمگر در نظر من حقير و پستند، تا حق ديگران را از آنها بستانم)؛ «اَلذَّليـلُ عـِنـْدى عـَزيـزٌ حَتّى آخُذَ الْحقَّ لَهُ والقَوىُّ عِنْدى ضَعيفٌ حَتّى آخُذَ الحَقَّ مِنْهُ رَضينا عَنِ اللّهِ قَضائَهُ وَ سَلّمنا لِلّهِ اَمْرَه».(17)
و) تجاوز نكردن به حقوق ديگران مخصوصا مظلومين:
امام(ع) مي فرمايند: (ستم بر ناتوان، بدترين ستم است)؛ «ظُلْمُ الضَّعِیفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ»(18) و نيز مي فرمايد: (بدا به حال آن كه فقرا و مساكين، خصم او باشند)؛ «وَبُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَاللهِ الْفُقَرَاءُ وَالْمَسَاکِینُ».(19)
کاملا آشکار است، که الگو قرار دادن حضرت علي(ع) در تمام شئون و عرصه هاي زندگي، خصوصا عدالت خواهي و عدالت جويي بعنوان پیشوا یک الزام است و همه ما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه تنها در سايه عدالت و عنايت است كه مي توان رشد، پویایی و بالندگي را در جامعه انتظار داشت، هر چند رسيدن به اين مرتبه همتي عالي و عزمي قوي و اراده اي پولادين مي طلبد كه دور از دسترس نيست.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.