پاسخ اجمالی:
عربها تا نيمه قرن اوّل، خطوط سریانی و نبطی را بدون نقطه مى نوشتند؛ اما «حجاج بن يوسف ثقفى» مردم را با كاربرد نقطه آشنا کرد و حروف نقطه دار را از بى نقطه مشخص ساخت؛ زیرا سرزمين اسلامى پر بود از كسانى كه با لغت عرب بیگانه بودند. این در حالی است که برخى از آنان در زمره دانشمندان و قرّاء به شمار مى آمدند، از اين رو تغييراتى در قرائت رخ مى داد كه جامعه اسلامى را نگران ساخت. استاد زرقانى مى گويد: «اولين كسانى كه نقطه را در مُصحف به كار بردند، يحيى بن يعمر و نصر بن عاصم، شاگردان ابوالاسود دئلى بودند».
پاسخ تفصیلی:
خطى را كه عربها از سريانى و نبطى اقتباس كردند بدون نقطه بود و خطوط سريانى تا امروز نيز بدون نقطه است. عربها تا نيمه قرن اوّل، خطوط اقتباسى را بدون نقطه مى نوشتند. از اين پس خط عربى دوره جديد خود را آغاز مى كند. دوره اى كه نقطه و علايم حركاتِ كلمه وارد خط مي شود. زمانى كه «حجاج بن يوسف ثقفى» از جانب «عبدالملك بن مروان»(75 ـ 86) حاكم عراق بود، مردم با كاربرد نقطه آشنا شدند و حروف نقطه دار را از بى نقطه مشخص ساختند. اين كار به وسيله «يحيى بن يعمر» و «نصر بن عاصم»، شاگردان «ابوالاسود دُئلى» متداول گرديد.(1) علت اين عمل وجود «موالى»(2) بود كه در اين زمان تعداد آنان رو به گسترش نهاده بود و سرزمين اسلامى پر بود از كسانى كه با لغت عرب بیگانه بودند. برخى از آنان در زمره دانشمندان و قُرّاء به شمار مى آمدند؛ در حالى كه زبان آنان عربى نبود و ناگزير انحرافاتى در تلفظ آنان وجود داشت. از اين رو تغييراتى در قرائت رخ مى داد كه جامعه اسلامى را نگران ساخت. «ابو احمد عسكرى»(3) گزارش مى دهد: «مردم چهل و اندى سال تا زمان عبدالملك بن مروان با قرآنِ عثمانى سر و كار داشتند. سپس تغييرات فراوانى در قرائتِ قرآن رخ داد، اين تغييرات بيشتر در عراق گسترش يافت. حجاج بن يوسف، نگرانى خود را از اين امر به كُتّاب و نويسندگان خود اظهار كرد و از آنان خواست كه براى حروف مشابه هم، علائم و نشانه هايى وضع كنند تا تشخيص آنها از يكديگر ممكن باشد. گفته شده است كه «نصر بن عاصم»، اين امر را به عهده گرفت و نقطه گذارى را در حروف به كار برد».(4) استاد «زرقانى» مى گويد: «اولين كسانى كه نقطه را در مُصحف به كار بردند، يحيى بن يعمر و نصر بن عاصم، شاگردان ابوالاسود دئلى بودند».(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.