پاسخ اجمالی:
به روايت «سلمان فارسى»، زمانی كه امام علي(ع) مورد بى مهرى مردم قرار گرفت، در خانه نشست و به جمع آورى قرآن پرداخت، و پس از اِتمام، آن را به مسجد آورد؛ در حالى كه مردم پيرامون ابوبكر گرد آمده بودند، به آنان گفت: بعد از مرگ پيامبر(ص) تاكنون به جمع آورى قرآن مشغول بودم، تمام آنچه بر پيامبر(ص) نازل شده است جمع آوري كرده ام. آن گاه يكى از سران گروه با ديدن آنچه امام(ع) فراهم كرده بود، گفت: به آنچه آورده اى نيازى نيست. امام(ع) فرمود: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد، و دیگر كسى آن را نديد.
پاسخ تفصیلی:
«سُليم بن قيس هلالى»(متوفاى 90) كه از اصحاب خاص اميرمؤمنان علي(عليه السلام) بود، از «سلمان فارسى»(رضوان الله عليه) روايت مى كند: موقعى كه امام على(ع) بى مهرى مردم را نسبت به خود احساس كرد، در خانه نشست و از خانه بيرون نيامد تا آنكه قرآن را كاملا جمع آورى كرد. پيش از جمع آورى حضرت، قرآن روى پاره هاى كاغذ و تخته هاى نازك شده و ورقها نوشته شده و به صورت پراكنده بود. امام علي(ع) پس از اِتمام، طبق روايت يعقوبى آن را بارِ شترى كرده به مسجد آورد؛ در حالى كه مردم پيرامون ابوبكر گرد آمده بودند، به آنان گفت: بعد از مرگ پيامبر(صلی الله علیه و آله) تاكنون به جمع آورى قرآن مشغول بودم و در اين پارچه آن را فراهم كرده، تمام آنچه بر پيامبر(ص) نازل شده است جمع آورده ام. نبوده است آيه اى مگر آن كه پيامبر(ص)، خود بر من خوانده و تفسير و تأويل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگوييد: از آن غافل بوده ايم». آن گاه يكى از سران گروه به پا خاست و با ديدن آنچه علي(ع) در آن نوشته ها فراهم كرده بود، بدو گفت: به آنچه آورده اى نيازى نيست و آنچه نزد ما هست ما را كفايت مي كند. امام علي(ع) گفت: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد. آن گاه داخل خانه خود شد و كسى آن را پس از آن نديد.(1)
در دوران عثمان، كه ميان طرفداران مصاحف صحابه اختلاف شديد رخ داد، «طلحة بن عبيدالله» به مولى اميرمؤمنان(علیه السلام) عرض كرد: به ياد دارى آن روزى را كه مُصحف خود را بر مردم عرضه داشتى و نپذيرفتند، چه مى شود امروز آن را ارائه دهى تا شايد رفع اختلاف گردد؟ حضرت از جواب دادن سرباز زد. طلحه سؤال خود را تكرار كرد. حضرت فرمود: «عمدا از جواب سرباز زدم». آن گاه به طلحه گفت: «آيا اين قرآن كه امروزه در دست مردم است، تمامى آن قرآن است يا آنكه غير از قرآن نيز داخل آن شده است؟» طلحه گفت: البته تمامى آن قرآن است. امام(ع) فرمود: «اكنون كه چنين است، چنانچه به آن اخذ كنيد و عمل نماييد، به رستگارى رسيده ايد». طلحه گفت: اگر چنين است، پس ما را بس است و ديگر چيزى نگفت.(2) حضرت با اين جواب خواستند تا علاوه بر حفظ وحدت، صلابت و استوارى قرآن محفوظ بماند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.