پاسخ اجمالی:
ایشان خود مى فرمايد: «گويا مى بينم گوينده اى از شما چنين مى گويد: هرگاه اين [دو قرص نان] تنها خوراك فرزند ابوطالب باشد، بايد ضعف جسمى، او را از مبارزه با شجاعان باز داشته باشد؛ ولى آگاه باشيد! درخت بيابانى [كه آب و غذاى كمترى به آن مى رسد] چوبش قوى تر است اما درختان سرسبز [كه همواره در كنار آب قرار دارند] پوستشان نازك تر [و كم دوام ترند] و گياهان و بوته هايى كه جز با آب باران سيراب نمى شوند چوبشان قوى تر و آتششان شعله ورتر و پردوام تر است».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از نامه 45 نهج البلاغه، پس از آن که فرموده بود غذای من دو قرص نان است، به اِشكال مقدّرى پاسخ مى گويد و مى فرمايد: (گويا مى بينم گوينده اى از شما چنين مى گويد: هرگاه اين [دو قرص نان] تنها خوراك فرزند ابوطالب باشد، بايد ضعف و ناتوانىِ جسمى، او را از پيكار با هم آوردان و مبارزه با شجاعان باز داشته باشد)؛ «وَ كَأَنِّي بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ: إِذَا كَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِب، فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الاَْقْرَانِ وَ مُنَازَلَةِ(1)الشُّجْعَانِ».
اين يك ذهنيت همگانى است كه مردم در ميان نيروى جسمانى و غذاهاى چرب و شيرين رابطه اى قائل هستند، بنابراين اگر كسى تنها به نان جو و مانند آن قناعت كند بايد ضعف، وجود او را فرا گيرد و نتواند در ميدان نبرد هنرنمايى كند. امام(عليه السلام) با ذكر دو مثال پاسخ زيبا و گويايى به اين اشكال مى دهد و مى فرمايد: (ولى آگاه باشيد! درخت بيابانى [كه آب و غذاى كمترى به آن مى رسد] چوبش قوى تر است اما درختان سرسبز [كه همواره در كنار آب قرار دارند] پوستشان نازك تر اند و گياهان و بوته هايى كه جز با آب باران سيراب نمى شوند چوبشان قوى تر و آتششان شعله ور تر و پر دوام تر است)؛ «أَلاَ وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ(2)الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْيَةَ(3)أَقْوَى وَقُوداً(4)وَأَبْطَأُ خُمُوداً(5)».
«شجره» اشاره به درختان و «نابتات» اشاره به بوته هاست؛ هر دو اگر در بيابان هاى خشك و كم آب پرورش پيدا كنند بسيار مقاومند در حالى كه هر يك از آنها اگر بر لب نهرها برويد و دائما از آب كافى برخوردار باشد بسيار كم دوام تر است. به همين دليل افرادى كه در ناز و نعمت پرورش پيدا مى كنند سست و ناتوانند و افرادى كه در لابه لاى مشكلات بزرگ مى شوند قوى و نيرومندند.
ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست *** عاشقى شيوه رندان بلا كش باشد
به همين دليل امروز براى بالا بردن سطح قدرت سربازان، آنها را به تمرين هاى شاقّ و مشكل فرا مى خوانند تا كاملا در لابه لاى سختى ها پرورش يابند. يكى از فلسفه هاى روزه ماه مبارك رمضان نيز همين است كه روح و جسم انسان را با تحمّل مشكلات روزه تقويت مى كند. البته اين بدان معنا نيست كه انسان غذاى كافى به بدن خود نرساند و همچون مرتاضان به بادامى قناعت كند؛ بلكه منظور اين است كه در لابه لاى عيش و نوش و بر سر سفره هاى رنگين پرورش نيابد. آن گاه امام(عليه السلام) در تأييد سخنان گذشته مى فرمايد: ([به علاوه جاى تعجب نيست كه من در عين سادگىِ غذا، شجاع باشم، چرا كه] من نسبت به پيامبر همچون نورى هستم كه از نور ديگرى گرفته شده باشد و همچون ساعد نسبت به بازو)؛ «وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ».
او همواره ساده مى زيست؛ ولى در نهايت شجاعت بود و در ميدان نبرد از همه نزديك تر به دشمن قرار داشت و در روز اُحد كه ديگران فرار كردند او هرگز فرار نكرد. من هم پيرو همان مكتب و ذراع همان بازو هستم. همان گونه كه در كلمات قصار نهج البلاغه فرمود: «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ»(6)؛ (هنگامى كه آتش جنگ شعله ور مى شد ما به رسول خدا پناه مى برديم و هيچ يك از ما به دشمن از او نزديك تر نبود).
شاهد گوياى اين گفتار امام(عليه السلام) آيه مباهله است كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) را به منزله نفس پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) مى شمرد و رواياتى است كه از خود رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده است آنجا كه طبق نقل گنجى شافعى، يكى از اصحاب از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) سؤال كرد: در ميان تمام صحابه چه كسى نزد شما محبوب تر است فرمود: على بن ابى طالب. عرض كرد چرا؟ فرمود: «لاَِنَّه خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ نُور وَاحِد»؛ (زيرا من و على از نور واحدى آفريده شده ايم) و در همان كتاب از معجم طبرانى نقل مى كند كه پيغمبر فرمود: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ الاَْنْبِيَاءَ مِنْ أَشْجَار شَتَّى وَ خَلَقني وَ عَلِيّاً مِنْ شَجَرَة وَاحِدَة»(7)؛ (خداوند پيامبران را از شجره هاى متعدّدى آفريد؛ ولى من و على را از شجره واحدى خلق كرد).
داستان فرستادن سوره برائت با ابوبكر براى قرائت بر حاضران مكّه در موسم حج و سپس گرفتن آن از ابوبكر و دادن به حضرت على(عليه السلام) در كتب تاريخ، معروف است. هنگامى كه ابوبكر خدمت پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) برگشت و عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت باد آيا چيزى درباره من نازل شده كه آيات برائت را از من گرفتيد؟ فرمود: نه «وَ لَكِن لاَ يُبَلِّغْ عَنِّي إِلاَّ أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنِّي»(8)؛ (ولى بايد پيام مرا خودم يا كسى كه از من است برساند). اين روايت در مسند احمد حنبل به صورت گوياترى نقل شده كه پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم) در جواب ابوبكر فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفته است: «لَن يُؤَدِّيَ عَنْكَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْكَ»(9)؛ (پيام سوره برائت را تنها خودت يا كسى كه از توست بايد به مردم برساند).
تعبير به «كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ» اشاره به اين است كه نور ايمان و قوّت و قدرت من از نور ايمان و قدرت پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم) گرفته شده و تعبير به «وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ» اشاره به اين است كه هر گاه بازو محكم باشد ذراع نيز محكم خواهد بود. سپس براى تأكيد بر شجاعت خود مى فرمايد: ([و به حول و قوّه الهى چنان شجاعم كه] به خدا سوگند اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، من از ميدان مبارزه با آنها روى بر نمى گردانم [و در برابر آنها مى ايستم تا پيروز شوم يا شربت شهادت بنوشم])؛ «وَ اللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا».
مانند اين سخن از كسى شنيده نشده است و به يقين امام على(عليه السلام) مرد مبالغه نيست و آنچه مى گويد عين واقعيّت است. در ميدان هاى نبرد هم اين حقيقت را اثبات كرده است؛ از ميدان بدر گرفته تا احد و خندق و غزوات ديگر. على بن ابى طالب(علیه السلام) كسى بود كه هرگز پشت به دشمن نكرد و از فزونى لشكر دشمن نترسيد تا آنجا كه «كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّار» لقب گرفت. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) اين سخن را در داستان فتح خيبر بعد از آنكه ديگران رفتند و كارى براى فتح قلعه هاى خيبر انجام ندادند فرمود: «لَاُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَداً رَجُلاً يُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَهُ كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّار لاَ يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللهُ عَلَى يَدَيْهِ»(10)؛ (فردا پرچم را به دست كسى خواهم داد كه خدا و پيامبرش او را دوست دارند پيوسته به دشمن حمله مى كند و هرگز فرار نخواهد كرد و خداوند به دست او اين قلعه ها را فتح مى كند).(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.