پاسخ اجمالی:
قرآن در پاسخ به کسانی که برای خداوند فرزند قائل شدند، می فرمايد: «آنان که به خدا دروغ مي بندند، هرگز رستگار نمی شوند». اصولا دروغ با رستگارى جمع نمى شود، به خصوص اگر دروغ بر خدا و پيامبران الهى باشد. علاوه بر اینکه فرزند داشتن در نظام آفرينش، علاوه بر بقاء نسل، نيازی فطرى و طبيعى است. از این رو، فرزند براى خداوندى كه ازلى، ابدى و قادر بر هر كارى است، مفهومی ندارد.
پاسخ تفصیلی:
آيه 69 سوره يونس، ناظر به شاخه معيّنى از شاخه هاى كذب، و آن دروغ بستن به خدا است، این آیه خطاب به پيامبر(صلى الله عليه وآله)، مى فرمايد: «قُلْ اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ»؛ (بگو آنها كه دروغ به خدا مى بندند [هرگز] رستگار نمى شوند).
اصولا دروغ با رستگارى جمع نمى شود، به خصوص اگر دروغ بر خدا و پيامبران الهى باشد. منظور از دروغ بر خدا در اين آيه [به قرينه آيات پيش از آن] آن است كه مشركان، فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند، و گاه گفته شده است منظور، ادعاى مسيحيان نسبت به حضرت مسيح(عليه السلام) و يهود نسبت به حضرت عُزير(عليه السلام)، است که آنها را فرزند خدا مى دانستند. در هر حال چنين نسبتى به خداوند، دروغی ظاهر و آشكارى است، زيرا نه خداوند جسم دارد و نه عوارض جسمانى بر او چيره مى شود، و نه همسر و فرزندى. اصولا فلسفه وجود فرزند در نظام آفرينش، نياز فطرى و طبيعى انسان ها به كمك فرزندان و احتياج به بقاء نسل از طريق آنها است. لذا فرزند براى خداوندى كه ازلى وابدى و بى نياز از همه چيز و قادر بر هر كارى است مفهوم ندارد.
اين نكته نيز قابل دقت است كه عمل مشركان در آيه فوق، مصداق دروغ و افترا می باشد، زیرا دروغ مفهومى گسترده تر از افترا دارد (و به تعبير معروف، نسبت ميان آنها نسبت عموم و خصوص مطلق است) دروغ آن است كه انسان سخنى بر خلاف واقع بگويد خواه درباره شخص، يا چيزى، ولى تهمت و افترا طرح نسبتى ناروا و غير واقعى به فردی است كه در اين صورت هم دروغ است و هم تهمت. مضمون همين آيه در آيه 116 نحل نيز آمده است آنجا كه مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ».(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.