پاسخ اجمالی:
در جنگ صفين امام علی(ع) به اصحابشان درباره امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) با تاکید زیاد سفارش فرموده و مى گويد: «اين جوان [امام حسن(ع)] را از طرف من بگيريد و نگاه داريد [تا به ميدان جنگ پا نگذارد] مبادا [مرگ او] مرا درهم بكوبد، زيرا من از مرگ اين دو بسيار دريغ دارم، مبادا نسل رسول خدا(ص) با مرگ آنها قطع شود». امام(ع) با اینکار می خواستند آنها را حفظ نمایند تا هر چه بيشتر، نسل پيامبر(ص) فزونى يابد، زيرا با وجود دشمنان بسيار، اين نسل با بركت از جوانب مختلف در خطر بوده است.
پاسخ تفصیلی:
در خطبه 207 نهج البلاغه، سفارش اكيد امام علی(عليه السلام) در جنگ صفين به اصحابش درباره امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) آمده، ایشان مى فرمايد: (اين جوان [امام حسن(عليه السلام)] را از طرف من بگيريد و نگاه داريد [تا به ميدان جنگ پا نگذارد] مبادا [مرگ او] مرا درهم بكوبد، زيرا من از مرگ اين دو ـ يعنى امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) ـ بسيار دريغ دارم، مبادا نسل رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با مرگ آنها قطع شود)؛ «أَمْلِكُوا عَنّي هذَا الْغُلاَمَ لاَ يَهُدَّنِي(1)، فَإِنَّنِي أَنْفَسُ(2) بِهذَيْنِ ـ يَعْني الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(عليهما السلام) ـ عَلَى الْمَوْتِ لِئَلاَّ يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله)».
تعبير به «املكوا» از ريشه «ملك» در واقع تأكيدى است براى جلوگيرى كردن از شتاب امام حسن(عليه السلام) به سوى ميدان جنگ، زيرا انسان هنگامى كه مالك چيزى مى شود آن را به تمام معنا در اختيار مى گيرد و اين بالاترين تأكيدى است كه در مورد بازداشتن كسى از چيزى مى توان به كار برد. به همين دليل مرحوم سيّد رضى(رحمه الله) در ذيل اين كلام مى گويد: «اين تعبير از فصيح ترين و برترين تعبيرات است». جمله «لا يَهُدَّني» تأكيد ديگرى بر اين معناست، زيرا مى فرمايد: اگر او و برادرش حسين(عليه السلام) به شهادت برسند وجود مرا در هم مى كوبند.
امام(عليه السلام) براى اينكه تصوّر نشود اين تأكيدات تنها از مهر فرزندى سرچشمه مى گيرد، در پايان فرموده: من هدف بزرگى را دنبال مى كنم و آن اين است كه نسل پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) هر چه بهتر و بيشتر از طريق اين دو، در جهان باقى بماند كه اين خود يكى از اسباب پايندگى اسلام است. در اینجا دو سوال پیش می آید:
1. امام حسن و همچنين امام حسين(عليهما السلام) در آن زمان بيش از سى سال سن داشتند [زيرا فاصله آن دو بزرگوار يك سال يا كمتر از يك سال بود] و قاعدتاً در آن زمان صاحب همسر و فرزند بودند با اين حال، چگونه امام مى فرمايد: مى ترسم با شهادت اين دو، نسل رسول خدا قطع شود؟
در پاسخ مى گوييم: منظور اين بوده كه آنها بمانند و هر چه بيشتر نسل پيامبر(صلى الله عليه وآله) فزونى يابد، زيرا با وجود دشمنان بسيار اين نسل با بركت از جوانب مختلف در خطر بوده است.
2. چگونه امام(عليه السلام) بقاى نسل پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به بقاى آن دو بزرگوار و فرزندانشان دانسته، در حالى كه معمول عرب اين است كه نسل را از طريق پسر مى دانستند، نه از طريق دختر؟ و مى دانيم كه امام حسن و امام حسين(عليه السلام) نوه هاى دخترى پيامبرند!
در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه اين طرز تفكّر به عصر جاهليت باز مى گردد كه آنها مطلقاً زنان را به حساب نمى آوردند و فرزندان دختر را فرزند به حساب نمى آوردند و مى گفتند:
بَنُونا بَنُو أبْناءِنا وَ بَناتُنا *** بَنُوهُنَّ أبناءُ الرِّجالِ الأَباعِدِ
فرزندان ما تنها فرزندان پسران ما هستند و دختران ما فرزندانشان فرزندان مردان بيگانه و دورند.
لذا در آيه مباهله كه مى فرمايد: «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ»(3) مفسّران در اين مسئله اتفاق نظر دارند كه واژه «ابناءنا» در اين آيه شريفه اشاره به امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) است و «نساءنا» اشاره به حضرت فاطمه(عليها السلام)، و خطاب «يابن رسول الله» به امامان اهل بيت(عليهم السلام) در روايات، بسيار است. همچنین در آيه شريفه 85 سوره انعام «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ... * ... عِيسى» حضرت مسيح از ذريّه حضرت ابراهيم شمرده شده، در حالى كه از ناحيه مادر (مريم) به حضرت ابراهيم منتهى مى شود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.