پاسخ اجمالی:
گرايش بعضى از اشاعره به نفى عدالت ممكن است از اينجا ناشى شده باشد كه چگونه ممکن است انسانى كه فى المثل پنجاه سال گناه كرده و كافر و مشرك بوده بايد تا ابد در آتش غضب الهى بسوزد؟ و چون پاسخى براى اين سوال نداشتند اصل مسأله عدالت را انكار كرده اند! در واقع آنان مسأله مجازات الهى را با مسأله مجازات هاى قراردادى اشتباه گرفته اند. در مسأله خلود باید گفت: اعمال انسان در اين عالم نابود نمى شود؛ و آثار عمل در تمام عوالم با انسان همراه است؛ درست مثل كسى كه در مشروب خوارى افراط مى كند، در مدت كوتاهى گرفتار زخم معده و ناراحتى قلب و اعصاب مى شود و گاه اين بيمارى ها در تمام طول عمر با او است و او را آزار مى دهد.
پاسخ تفصیلی:
گرايش بعضى از اشاعره به نفى عدالت ممكن است از اينجا ناشى شده باشد كه در ارتباط با مسائل مربوط به معاد و عذاب و مجازات كفّار اين سؤال برایشان پيش آمده که چگونه انسانى كه فى المثل پنجاه سال گناه كرده و كافر و مشرك بوده بايد تا ابد در آتش قهر و غضب الهى بسوزد؟ اين چگونه با اصل عدالت سازگار است؟! و چون پاسخى براى اين مطلب نداشته اند اصل مسأله عدالت را انكار كرده اند!
مشكلات بحث هاى مربوط به معاد احياناً سبب ترديد در مسأله عدل الهى مى شود هنگامى كه براى گروهى از گنهكاران، سخن از مسأله خلود و عذاب جاويدان دوزخ به ميان مى آيد فوراً اين سؤال مطرح مى گردد كه مگر عمر اين گروه در مجموع چقدر بوده؟ 50 سال، 70 سال يا 100 سال؛ عدالت ايجاب مى كند كه جرم و جريمه برابر هم باشد؛ پس در مقابل اين عمر كوتاه، عذاب جاويدان چه معنا دارد؟
ولى در اين تنگناها بايد در فكر راه حل منطقى مسائل بود، نه انكار مسائل واضح و بديهى و اتفاقاً حل مشكل خلود، راه هاى روشنى دارد؛ زيرا اشكال بالا عمدتاً از اينجا ناشى شده كه مسأله مجازات الهى را _كه از آثار اعمال خود انسان است_ با مسأله مجازات هاى قراردادى اشتباه كرده اند. توضيح اين كه: آن گونه كه از آيات، روايات و شواهد عقلى برمى آيد مجازات هاى قيامت شباهت زيادى به آثار طبيعىِ اعمالِ انسان در اين دنيا دارد. فى المثل كسى كه در مشروب خوارى افراط مى كند، در مدت كوتاهى گرفتار زخم معده و ناراحتى قلب و اعصاب مى شود و گاه اين بيمارى ها در تمام طول عمر با او است و او را آزار مى دهد.
حال اگر كسى بگويد آيا اين عدالت است كه در برابر يك ماه مشروب خوارى كسى شصت سال مبتلى به زخم معده و ناراحتى قلب و اعصاب باشد؟! در پاسخ به او گفته مى شود: اين، اثرِ عمل خود او است، نه يك مجازات قراردادى، به خصوص اين كه به چنين شخصى قبلا هشدار داده شده و اين عواقب دردناك به او گوشزد گرديده است. حال اگر اين شخص عمر جاويدان در دنيا داشت بايد تا ابد با اين بيمارى ها دست به گريبان باشد، بى آن كه خدشه اى به مسأله عدل الهى وارد گردد.
در مورد مسأله خلود در عذابِ دوزخ نيز مطلب همين گونه است، اعمال انسان در اين عالم نابود نمى شود و باقى مى ماند؛ در روح او نيز آثار و ملكاتى بر جاى خواهد گذشت، سپس اين ملكات و آثار عمل در تمام عوالم با انسان همراه است و آن اعمال نيز در قيامت تجسّم مى يابد و با او خواهد بود و او را شكنجه و آزار خواهد داد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.