پاسخ اجمالی:
بر اساس آیات قرآن، ظلم خداوند نسبت به تمام جهانیان نفی شده است. در واقع نه تنها ظلم بلکه اراده ظلم هم نمی كند. لذا قرآن می فرماید: «خداوند [هيچ گاه] ستمى بر [احدى از] جهانيان روا نمى دارد». از این رو اگر «عالمين» را به معناى جمع عاقل بگيريم تمام موجودات عاقلِ جهان را اعم از انسان ها و جنّ ها و فرشتگان شامل مى شود. همچنین تعبير به «ظلماً» به صورت مفرد نكره آن هم بعد از نفى، براى عموميت است، که كمترين ظلم را نیز شامل مى شود.
پاسخ تفصیلی:
در سوره آل عمران، ظلم خداوند نسبت به تمام جهانيان نفى شده است. نه تنها ظلم بلكه اراده ظلم هم نمى كند. قرآن مى فرمايد: (و خداوند [هيچ گاه] ستمى بر [احدى از] جهانيان روا نمى دارد)؛ «وَ مَا اللهُ يُريدُ ظُلْماً لِلْعالَمينَ». اگر «عالمين» را به معناى جمع عاقل بگيريم تمام موجودات عاقلِ جهان را اعم از انسان ها و جنّ ها و فرشتگان شامل مى شود و اگر حمل بر تغليب كنيم همه موجودات عالم هستى اعم از جاندار و بى جان را در بر مى گيرد و عدل الهى را به معناى قرار دادن هر چيزى در محل مناسب خود، درباره آنها تثبيت مى كند. تعبير به «ظلماً» به صورت مفرد نكره آن هم بعد از نفى، براى عموميت است و كمترين ظلم و كوچكترين ستم را شامل مى شود. در تفسير «الميزان» آمده است كه تعبير به «عالمين» بيانگر اين حقيقت است كه ظلم هرچه باشد و بر هر كس باشد اثرش در همه جهان ظاهر مى شود (چرا كه جهان، يك واحد به هم پيوسته است).(1)
قابل توجّه اين كه جمعى از دانشمندان به اين آيه براى ابطال مذهب جبر و آنچه از آن سرچشمه مى گيرد تمسك جسته اند. آنها مى گويند: اگر اعمال بندگان فعل خدا باشد و از ذات پاك او سرچشمه گيرد، بايد ظلم هايى را كه به يكديگر مى كنند يا به خويشتن روا مى دارند، فعل خدا باشد. هنگامى كه آيه فوق مى گويد خدا هيچ ظلمى را نسبت به عالميان نمى كند دليل بر آن است كه اين مظالم و بيدادگرى ها فعل خداوند نيست، بلكه كار خودشان است؛ زيرا اگر فعل خداوند بود حتماً آن را اراده كرده بود، وقتى [خداوند] مى فرمايد: اراده [هيچ] ظلمى نمى كند مفهومش اين است كه ذات پاكش از اين مظالم مُبرّا است. عجب اين كه «فخر رازى» اين سخن را كه با عقيده او در باب جبر و اختيار سازگار نيست نقل مى كند بى آن كه جوابى براى آن داشته باشد.(2) به هر حال اين آيه از سه جهت عموميّت دارد: از جهت «عالمين»، «ظلم» و «اراده» و جامع ترين آيات نفى ظلم از خدا است.
آيات ديگري از سوره آل عمران، تأكيد بر اثبات قسط و عدل دارد، آن هم به عنوان يك سنت دائمى و هميشگى. مى فرمايد: (خداوند، [با ايجاد نظام هماهنگ جهان هستى] گواهى مى دهد كه معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش، [نيز بر اين مطلب] گواهى مى دهند؛ در حالى كه [خداوند] قيام به عدالت دارد؛ معبودى جز او نیست، اوست توانا و حکیم)؛ «شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلّا هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ».
قابل توجّه اين كه يكى از شرايط «شهود»، عادل بودن او است تا آنها را از هر گونه انحراف از مسيرِ حق باز دارد و در اينجا نيز تكيه بر عدالت خداوند، براى تكميل شهادت او شده است. اين عدالت با يك نگاه عميق به جهان هستى به وضوح ثابت مى شود؛ چرا كه هر چيز را در جاى خود مى بينيم و نظام جارى در جهان را در نهايت دقّت و استحكام مشاهده مى كنيم و اگر در بعضى از حوادث و اشياءِ جهان، ناهنجارى هايى به چشم ما بخورد، با دقّت بيشتر و پيشرفت علم و دانش ما، اسرار آن آشكار مى شود و اگر موارد نادرى آشكار نشود، با در نظر گرفتن حوادث شناخته شده جهان، مى دانيم كه اين، از جهل و كمى دانش ما است.
از سوى ديگر عدالتِ خداوند، نيز دليلى بر وحدانيت او است؛ چرا كه اگر غير از او، خالق و حاكمى در جهان بود جهان به دو گانگى تدبير و در نتيجه به فساد كشيده مى شد، بنابراين نظم موجود و وحدت تدبير، بهترين دليل بر يگانگى او است. به اين ترتيب توحيدش، دليل بر عدالت و عدلش، دليل بر وحدانيت او است. اين، مطلبِ لطيفى است كه از آيه فوق به دست مى آيد.(3)
جالب اين كه «زمخشرى» در «كشاف» اين آيه را از دلايل نفى جبر گرفته؛ چرا كه جبر با عدالت خداوند سازگار نيست. چه ظلمى از اين بالاتر كه شخص، ديگرى را مجبور به كار مى كند بعد، او را به خاطر آن، مؤاخذه و مجازات مى نمايد؟! ولى «فخر رازى» روى تعصّب خاصى كه در مسأله جبر دارد حمله شديدى نسبت به صاحب «كشاف» كرده و بارها او را به عنوان مسكين يا ناآگاه از تمام رموز علم معرفى نموده است سپس به اشكال معروف علم خداوند در مسأله جبر، توسّل جسته كه اگر معصيت كاران، عصيان نكنند و گناهانى را كه در علم خدا از ازل گذشته انجام ندهند، علم خدا جهل مى شود!(4) در حالى كه پاسخ اين اشكال بقدرى روشن است كه امروز تمام كسانى كه در مسأله جبر و تفويض مختصر اطلاعى دارند، آگاهند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.