پاسخ اجمالی:
همه علمای عقائد اتفاق نظر دارند كه خداوند «صادق» است. دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت ترين كارها محسوب مى شود؛ پس مسلّماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه العياذ بالله سخنى به دروغ گويد يا وعده اى نادرست دهد. آری اگر كسى چنين احتمال نامعقولى را درباره ذات مقدّس خداوند بدهد تمام مبانى مذهبى او فرو مى ريزد؛ چرا كه قسمت عمده اين مبانى از طريق وحى گرفته شده و لذا ديگر اعتمادى بر وحى و اخبار الهى باقى نخواهد ماند.
پاسخ تفصیلی:
به گفته علمای عقائد تمام مسلمانان در اين مسأله اتّفاق نظر دارند كه خداوند «صادق» است، منتها اشاعره از آنجا كه قائل به حسن و قبح نيستند نمى توانند اين مطلب را ثابت كنند، چرا كه نه دليل عقلى آنها کارایی دارد و نه در مورد بحث ما دليل نقلى كارساز است، چرا كه اگر به آيات قرآن كه دلالت بر صدق خداوند دارد استناد كنند نقل كلام به خود اين آيات مى شود كه از كجا اين آيات توأم با صدق باشد و به تعبير ديگر استدلال به اين آيات مستلزم دور است. اينجا است كه آنها پاسخى ندارند و از اثبات مدّعا عاجز مى مانند؛ ولى از آنجا كه مسأله حسن و قبح عقلى، قطع نظر از تعصب ها و كج سليقگى ها، از مسلّمات است، بهترين راه براى اثبات صدق خداوند، استناد به همين مسأله است.
بر طبق این استدلال دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت ترين كارها محسوب مى شود، بلكه سرچشمه غالب زشتى ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصيت است، پس مسلّماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه «العياذ بالله» سخنی به دروغ گويد يا وعده اى نادرست دهد. اگر كسى چنين احتمال نامعقولى را درباره ذات مقدّس خداوند بدهد تمام مبانى مذهبى او فرو مى ريزد؛ چرا كه قسمت عمده اين مبانى از طريق وحى گرفته شده و اگر احتمال دروغ و خلافِ واقع در آن راه يابد اعتمادى بر وحى و اخبار الهى و وعده ها و وعيدها باقى نخواهد ماند و همه اعتقادات مذهبى دستخوش تزلزل و نيستى مى گردد و اين امر به قدرى واضح است كه نياز به توضيح ندارد؛ زیرا سرچشمه هاى دروغ يعنى «جهل» و «نياز» در ذات پاك او راه ندارد و اين خود دليل ديگرى است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.