پاسخ اجمالی:
در روايات متعدّدى که از طریق اهل بيت(ع) و اهل سنت وارد شده است تعداد اسماءِ حُسنى 99 اسم شمرده شده است. البتّه در بعضى از روايات عدد اسماءِ الهى بيش از اين ذكر شده، و حتّى در بعضى از دعاها مانند دعاى جوشن كبير عدد نامهاى مقدّس او به 1000 بالغ شده است، و منافاتى ميان اين روايات نيست؛ زيرا همان گونه كه اشاره كرديم عدد 99 به اسماء و صفاتى اشاره مى كند كه ويژگى و اهميّت بيشترى دارد.
پاسخ تفصیلی:
در روايات متعدّدى كه از طرق اهل بيت(عليهم السلام) و اهل سنت رسيده، تعداد «اسماءِ حُسنى» نود و نه شمرده شده است. از جمله در روايت معروفى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «اِنَّ للّهِ تِسْعَةٌ وَ تِسْعينَ اسماً - مِاةً الاّ واحداً - مَنْ اَحْصاها دَخَلَ الْجَنَّةَ، اِنَّه وَتْرٌ يُحِبُّ الوَتْرَ»(1)؛ (خداوند نود و نه اسم - يكصد الا يك اسم - دارد، هركس آنها را شمارش كند وارد بهشت مى شود، خداوند فرد است و فرد را دوست دارد).
در روايت ديگرى در توحيد صدوق همين معنا ـ با تفاوت مختصرى از على(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)ـ نقل شده است، پس در شرح آن مى فرمايد: «وَ هِىَ اللهُ الألهُ، الْواحِدُ، الاْحَدُ، الصَّمَدُ، الاَّوَّلُ، الآخِرُ، السَّميعُ، الْقَديرُ، القاهِرُ، العَلِىُّ، الاْعْلى، اَلْباقى، اَلْبَديعُ، البارِىءُ، اَلاْكْرَمُ، الظّاهِرُ، اَلْباطِنُ، اَلْحَىُّ، اَلْحَكيمُ، اَلْعَليمُ، اَلْحَليمُ، اَلْحَفيظُ، اَلْحَقُّ، اَلْحَسيْبُ، اَلْحَميدُ، اَلْحَفِىُّ، اَلرَّبُ، اَلرَّحْمانُ، اَلرَّحيمُ، الذّارِىءُ، اَلرّزّاقُ، اَلرّقيبُ، اَلرَّئُوفُ، اَلرّائى، السَّلامُ، الْمُؤْمِنُ، اَلْمُهْيمِنُ، اَلْعَزَيزُ، اَلْجَبّارُ، اَلْمُتَكَبِّرُ، اَلسَّيِدُ، اَلسُّبُوحُ، الشَّهيْدُ، الصّادِقُ، اَلصَانِعُ، اَلطّاهِرُ، اَلْعَدْلُ، اَلْعَفُوُّ، اَلْغَفُوْرُ، اَلْغَنِىُّ، الغِياثُ، اَلْفاطِرُ، اَلْفَرْدُ، اَلْفَتّاحُ، اَلْفالِقُ، اَلْقَديمُ، اَلْمَلِكُ، اَلْقُدُّوسُ، اَلْقَوِىُّ، اَلْغَريبُ، اَلْقَيُّومُ، اَلْقابِضُ، اَلْباسِطُ ، قاضِىُ الْحاجاتِ، اَلْمَجيدُ، اَلْمَؤلى، اَلْمَنّانُ، اَلْمُحيطُ، اَلْمُبينُ، اَلْمُقيتُ، اَلْمُصَوِّرُ، اَلْكَريمُ، اَلْكَبيرُ، اَلْكافِىُ، كاشِفُ الضُّرِّ، اَلْوِتْرُ، اَلنُّورُ، اَلْوَهّابُ، اَلنّاصِرُ، الْواسِعُ، اَلْوَدُوْدُ، اَلْهادِى، الوقى، الوكيل، اَلْوارِثُ، اَلْبَّرُّ، اَلْباعِثُ، اَلتَّوابُ، اَلْجَليلُ، اَلْجوادُ، اَلْخَبيرُ، اَلْخالِقُ، خَيْرُ النّاصِرِينَ، اَلدّيانُ، اَلشَّكُوْرُ، اَلْعَظيمُ، اَللَّطيفُ، اَلشّافى».(2)
نكته مهمّى كه توجه به آن در اينجا لازم است اين كه منظور از «احصاءِ» و شمارش اسماءِ حسنى تنها به اين معنا نيست كه هركس اين نود و نه اسم را بر زبان جارى سازد بدون گفتگو وارد بهشت مى شود؛ بلكه منظور اين است كه به محتواى اين اسماء ايمان و معرفت داشته باشد، و خدا را به اين اوصاف بشناسد، و علاوه بر معرفت، متخلّق به اين اوصاف الهى نيز گردد. يعنى شعاعى از علم و قدرت و رحمت و رأفت الهى و غير اين صفات در وجود او پرتو افكن گردد؛ چراكه لازمه ايمان به اين اوصاف كماليّه چنين بازتاب و تخلّقى است.
در روايت ديگرى كه در توحيد صدوق از امام على ابن موسى الرضا(عليه السلام) از پدرانشان از على(عليه السلام) نقل شده، مى فرمايد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه): لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةٌ وَ تِسْعُونَ اسْماً مَنْ دَعَا اللَّهَ بِهَا اسْتَجَابَ لَهُ وَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ»(3)؛ (خداوند نود و نه اسم دارد كه هركس خدا را به آن بخواند دعاى او را مستجاب مى كند، و هركس آنها را شمارش كند داخل بهشت مى شود). مرحوم صدوق بعد از ذكر اين روايت مى گويد: «منظور از احصا كردن، همان احاطه به آنها و آگاهى از معانى اين اسماء است؛ و معنى احصا تنها شمارش آنها نيست».
البتّه در بعضى از روايات عدد اسماءِ الهى بيش از اين ذكر شده، و حتّى در بعضى از دعاها مانند دعاى جوشن كبير عدد نام هاى مقدّس او به يك هزار بالغ شده است، و منافاتى ميان اين روايات نيست؛ زيرا همان گونه كه اشاره كرديم عدد نود و نه به اسماء و صفاتى اشاره مى كند كه ويژگى و اهميّت بيشترى دارد. مرحوم صدوق شرح مفصّلى در كتاب توحيد در تفسير اين نام هاى نود و نه گانه ذكر كرده است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.