پاسخ اجمالی:
از نظر قرآن رسیدن به مقام امامت و نبوت در کودکی، امری ممكن بوده و واقع نيز شده است. خداوند درباره حضرت يحيى(ع) مى فرمايد: «ما به او در كودكى مقام نبوت داديم» و در مورد حضرت عيسى(ع) مى فرمايد: «همانا من بنده خدايم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود».
پاسخ تفصیلی:
از نظر قرآن، امامت، نبوت و ولايت در سنين كودكى نه تنها امرى ممكن است بلكه از وقوع آن نيز خبر داده است.
الف: خداوند متعال خطاب به حضرت يحيى(عليه السلام) مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»(1)؛ (اى يحيى تو كتاب آسمانى ما را به قوت فرا بگير و به او در كودكى مقام نبوت داديم). فخر رازى درباره حكمى كه خداوند متعال به حضرت يحيى(عليه السلام) داد مى گويد: «مراد از حكم در آيه شريفه همان نبوت است؛ زيرا خداوند متعال عقل او را در كودكى محكم و كامل كرد و به او وحى فرستاد، چرا كه خداوند حضرت يحيى و عيسى(عليهما السلام) را در كودكى به پيامبرى برگزيد، بر خلاف حضرت موسى و حضرت محمد(صلى الله عليه و آله) كه آنان را در بزرگسالى به رسالت مبعوث نمود».(2)
ب: و نيز در مورد حضرت عيسى(عليه السلام) مى فرمايد: «فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا * قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا»(3)؛ (مريم [در پاسخ ملامت گران] به طفل اشاره كرد. آن ها گفتند: چگونه با طفل گهواره اى سخن بگوييم؟ آن طفل گفت: همانا من بنده خدايم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود).
قندوزى حنفى بعد از ذكر ولادت امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) مى نويسد: «گفته اند كه خداوند تبارك و تعالى او را در سن طفوليت حكمت و فصل الخطاب عنايت نمود، و او را نشانه اى براى عالميان قرار داد، همان گونه كه در شأن حضرت يحيى(عليه السلام) فرمود: «يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا». و نيز در شأن حضرت عيسى(عليه السلام) فرمود: «قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا * قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا». خداوند عمر حضرت مهدى(عليه السلام) را به مانند عمر حضرت خضر طولانى گردانيد».(4)
قطب راوندى و ديگران با سند از يزيد كناسى نقل كرده اند كه از حضرت ابى جعفر(عليه السلام) سؤال كردم: «أَكَانَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ حِينَ تَكَلَّمَ فِي الْمَهْدِ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ زَمَانِهِ؟ فَقَالَ كَانَ يَوْمَئِذٍ نَبِيّاً حُجَّةَ اللَّهِ غَيْرَ مُرْسَلٍ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ حِينَ قَالَ: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا * وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» قُلْتُ فَكَانَ يَوْمَئِذٍ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى زَكَرِيَّا ع فِي تِلْكَ الْحَالِ وَ هُوَ فِي الْمَهْدِ؟ فَقَالَ كَانَ عِيسَى فِي تِلْكَ الْحَالِ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ لِمَرْيَمَ حِينَ تَكَلَّمَ فَعَبَّرَ عَنْهَا وَ كَانَ نَبِيّاً حُجَّةً عَلَى مَنْ سَمِعَ كَلَامَهُ فِي تِلْكَ الْحَالِ ثُمَّ صَمَتَ فَلَمْ يَتَكَلَّم حَتَّى مَضَتْ لَهُ سَنَتَانِ وَ كَانَ زَكَرِيَّا ع الْحُجَّةَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ صَمْتِ عِيسَى ع بِسَنَتَيْنِ ثُمَّ مَاتَ زَكَرِيَّا ع فَوَرِثَهُ ابْنُهُ يَحْيَى الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ هُوَ صَبِيٌّ صَغِيرٌ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» فَلَمَّا بَلَغَ عِيسَى(عليه السلام) سَبْعَ سِنِينَ تَكَلَّمَ بِالنُّبُوَّةِ وَ الرِّسَالَةِ حِينَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ فَكَانَ عِيسَى الْحُجَّةَ عَلَى يَحْيَى وَ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ لَيْسَ تَبْقَى الْأَرْضُ يَا بَا خَالِدٍ يَوْماً وَاحِداً بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ مُنْذُ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ(عليه السلام) ...»(5)؛ (آيا عيسى(عليه السلام) هنگامى كه در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: عيسى در آن روز دارای مقام نبوت و حجت خداوند بود؛ ولی خداوند هنوز او را به عنوان پیامبر نفرستاده بود. آيا نشنيده اى قول خدا را هنگامى كه فرمود: «من بنده خدايم، او كتاب [آسمانى] به من داده و مرا پيامبر قرار داده است و مرا [هر جا كه باشم] وجودى پر بركت قرار داده و تا زمانى كه زنده ام مرا به نماز و زكات توصيه كرده است». عرض كردم: پس در آن روز عيسى حجت خدا بر زكريا در آن حال بود در حالى كه در گهواره به سر مى برد؟ حضرت فرمود: عيسى در آن حال نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خدا براى مريم بود آن هنگامى كه سخن گفت و از او تعبير كرد. [و نيز] پيامبر و حجت بود بر هر كه كلام او را در آن حال شنيد. سپس عيسى ساكت شد و تا دو سال با كسى سخن نگفت و در اين مدت زكريا(عليه السلام) حجت بر مردم بود. پس از فوت او يحيى(عليه السلام) در سنين كودكى وارث كتاب و حكمت شد. آيا نشنيده اى قول خداوند عزوجل را كه فرمود: «اى يحيى! كتاب [خدا] را با قوت بگير! و ما فرمان نبوت [و عقل كافى] در كودكى به او داديم». عيسى وقتى به هفت سالگى رسيد با اولين وحى كه بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در اين هنگام او حجت بر يحيى و تمام مردم شد. اى ابا خالد از هنگام خلقت آدم، حتى يك روز نيز زمين خالى از حجت خدا بر مردم نبوده است ...).
كسى اشكال نكند كه در مورد حضرت عيسى(علیه اسلام) اگر چه قرآن لفظ ماضى را به كار برده؛ ولى در حقيقت به معناى مضارع و زمان آينده است زيرا در جواب مى گوييم:
اولاً: اين احتمال خلاف ظاهر لفظ ماضى است و این برداشت احتياج به دليل و قرينه دارد؛ در حالى كه قرينه اى در بين نيست.
ثانيا: فرق است بين نبى و رسول، در مورد قصه حضرت عيسى(علیه اسلام) تعبير نبى آمده نه رسول، و لذا ممكن است كه طفلى در سن كودكى به مقام نبوت رسيده باشد گر چه به جهت طفوليت هنوز به مقام رسالت نرسيده باشد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.