پاسخ اجمالی:
جنگ های «صلیبی» واقعیتی تاریخی است که در آن مسیحیان میلیون ها مسلمان بی گناه را کشتند. این جنگ ها به خاطر آن بود که گسترش اسلام در اروپا، سبب وحشت غرب گردید و لذا کلیسا برای جلوگیری از توسعه اسلام و گسترش مسیحیت، دست به این کشتار بزرگ زد. در این جنگ ها لشکریان مسیحی باعلامت صلیبی که بر گردن خود داشتند در امتداد ساحل دریای مرمره حرکت کرده و به قتل و غارت پرداختند. آنان در مسیر خود حتی به مسیحیان نیز رحم نمی کردند.
پاسخ تفصیلی:
کسانی که به جنگ های صدر اسلام اشکال کرده و خرده می گیرند بهتر است که نظری به جنگ های «صلیبی» افکنده و ببینند که چگونه مسیحیان به جهت گسترش مسیحیت خون میلیون ها مسلمان بی گناه را بر زمین ریختند. جنگ های «صلیبی» قبل از آن که رویارویی نظامی غرب مسیحی با شرق مسلمان تلقّی شود، رویارویی توحّش غربی با تمدن اسلامی بوده است، واقعیتی که بسیاری از محققان و تاریخ نگاران به آن اشاره یا تصریح کرده اند.
در زمان حکومت «عمر بن خطاب»، «بیت المقدّس» به تصرف مسلمانان درآمد. این شهر که مرکز مهمّ دیانت مسیحی و بنابر نظر مسیحیان مقتل «عیسی»(علیه السلام) است بدون هیچ گونه قتل و غارت به تسلیم در مقابل مسلمانان رضایت داد. در زمان حکومت امویان نیز مسیحیان از آرامش نسبی برخوردار بودند. آنان دلیلی برای تأسف خوردن بر پیروی اسلام نداشتند؛ چراکه روزگارشان به مراتب بهتر از دوران حکومت رومیان بود و احکام بهتر مراعات می گشت و تجارت با رونق، و مالیات به مراتب از گذشته کمتر بود.(1)
در زمان حکومت عباسیان، مسیحیان بسیاری از حکومت آنان راضی و خشنود بودند. در همان اوقات «پاتریارک قدس» در نامه ای به همتای خود در «قسطنطنیه» درباره اولیای امور مسلمانان می نویسد: «آن ها عادل هستند و خطا یا شدت عملی در حقّ ما روا نمی دارند». در اواسط قرن یازدهم، اکثریت سکنه مسیحی «فلسطین» روزگاری داشتند که به ندرت آن چنان خوش آیند بود. مقامات و حاکمان مسلمان در مورد آنان به ملایمت رفتار کرده و امپراطور مراقب منافع آنان بود ... مسیحیان بیت المقدّس هرگز پیش از این، از چنین فراوانی و وفور نعمت حاصل از ثروتی که زائران غربی به آنجا می آوردند، بهره مند نگشته بودند.(2) وسعت روز افزون متصرفات اسلامی در اروپا، بر وحشت غرب می افزود. از طرفی در جهان غرب، روحیه سلحشوری در حال رشد بود و اشعار حماسی عامیانه به قهرمانان نظامی هیبت و اعتبار می بخشید. کلیسا نیز سعی کرد تا این غریزه جنگ جویانه را به سمت و سویی کشاند که منافعش را جلب کند. بدین ترتیب برای جلوگیری از پیشرفت اسلام و گسترش مسیحیت و نجات مسیحیان جنگ را مجاز دانست.
جنگ های «صلیبی» از سال 1096 میلادی شروع شد و تا سال 1291 ادامه داشت. لشکریان مسیحی موظف بودند تا علامت «صلیب» را به عنوان نشانه ای از جان فشانی و فداکاری بر گردن خود داشته باشند و به همین جهت بود که این جنگ ها به جنگ «صلیبی» مشهور شد. در سال 1096 میلادی لشکریان «صلیبی» با سپاهی بسیار حرکت خود را شروع کردند و آنچه خانه در امتداد ساحل دریای «مرمره» قرار داشت تا شهر «نیکو مدیا» را غارت کردند. آنان حتی مسیحیانی را که در کشورهای اسلامی تحت حکومت و سلطه مسلمانان بودند نیز از دم شمشیر گذرانده و به قتل می رساندند. و معروف است که لشکریان، کودکان را به سیخ کرده و کباب می کردند. آنان بالاخره در جنگ با ترکان در نزدیکی نیقیه شکست سختی خورده و اکثراً کشته شدند.(3)
در سال 1097 میلادی به شهر «نیقیه» حمله کرده و در سال 1098 شهر «انطاکیه» و در سال 1099 شهر «معرّه» را به اشغال نظامی خود درآوردند. در «معرّه» سه روز تمام اهالی آنجا را از دم تیغ گذرانیده و عدّه زیادی را اسیر کردند. «رائول دوکان» تاریخ نویس و وقایع نگار غربی می گوید: «در معرّه جنگ جویان ما بزرگسالان کافر[مسلمان] را در دیگ جوشاندند و کودکان را به سیخ کشیدند و روی آتش کباب کردند و گوشتشان را خوردند».(4) و در سال 1099 میلادی (492 ه.ق) بیت المقدس به تصرف صلیبی ها در آمد. آنان یک هفته تمام به کشتار مسلمانان پرداختند و تنها در بیت المقدّس بیش از شصت هزار نفر را کشتند.
در سال 1109 «طرابلس» به تصرف صلیبی ها درآمد. یک صد هزار جلد کتاب های «دارالعلم» در این حادثه به غارت رفت و در آتش سوخت. این حملات پی درپی تا سال 1124 که بندر صور به اشغال صلیبی ها درآمد، ادامه داشت. تا آن که از سال 1144 میلادی (539 ه.ق) پیروزی قوای مسلمانان شروع می شود و اوج این پیروزی ها به توسط سپاهیان صلاح الدین ایوبی است. آنان هنگامی که وارد بیت المقدّس می شوند فرماندهان به سربازان خود دستور می دهند که هیچ فرد مسیحی [خواه غربی یا شرقی] نباید مورد آزار قرار گیرد، و لذا هیچ کشتار و غارتی صورت نمی گیرد. صلاح الدین اعلام می کند که غربی ها هرگاه بخواهند می توانند به زیارت اماکن مقدّس خود بیایند.
در سال 1204میلادی سپاهیان صلیبی، پایتخت روم شرقی[قسطنطنیه] را تصرف کرده، سه روز آنجا را مورد قتل و غارت قرار دادند. خوی وحشیانه آنان نه فقط در برابر مسلمانان ظاهر شده بود، بلکه در این شهر مسیحی نشین نیز شمایل و مجسمه ها و کتاب ها و تعداد بی شماری از اشیای هنری به یادگار مانده از تمدن یونان و بیزانس را به تاراج برده و هزاران نفر را نیز در شهر گردن زدند... .(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.