پاسخ اجمالی:
تاكنون تعريف روشن و جامعى از «جهانی شدن» ارائه نشده است و اين به خاطر آن است كه هنوز اين پديده به حد تكامل نهايى خود نرسيده و هر كسى در مقام تعريف، بُعدى از ابعاد آن را بازگو كرده است. در يك تعريف، جهاني شدن، فرايندى اجتماعى است كه در آن قيد و بندهاى جغرافيايى كه بر روابط اجتماعى و فرهنگى سايه افكنده از بين مى رود يا تشديد روابط اجتماعى در دنیا باعث مرتبط شدن مكان هاى دور از هم به يكديگر شده و اتفاقات هر محل، زاده حوادث نقاط دیگر مي شود.
پاسخ تفصیلی:
به نظر مى رسد با همه تعاريفى كه از جهانى شدن ارائه شده، تاكنون تعريف روشن و جامعى از آن ارائه نشده است؛ زيرا اولاً: اين پديده هنوز به حد تكامل نهايى خود نرسيده است. ثانياً: هر كسى در مقام تعريف، بُعدى از ابعاد آن را بازگو كرده است. در عين حال به برخى از این تعاريف اشاره مى كنيم:
1. برخى جهانى شدن را فرايندى اجتماعى مى دانند كه در آن قيد و بندهاى جغرافيايى كه بر روابط اجتماعى و فرهنگى سايه افكنده است از بين مى رود.(1)
2. برخى ديگر جهانى شدن را به معناى تشديد روابط اجتماعى در سرتاسر جهان مى دانند كه مكان هاى دور از هم را چنان به هم مرتبط مى سازد كه اتفاقات هر محل، می تواند زاده حوادثى باشد كه كيلومترها دورتر به وقوع مى پيوندد.(2)
3. هاروى، جهانى شدن را در بردارنده دو مفهوم فشردگى زمان و مكان و كاهش فاصله ها تلقى مى كند.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.