پاسخ اجمالی:
برخى معتقدند كه بشر با پيشرفت علمى و تكنولوژیک و تمدنى كه پيدا كرده دیگر احتياجی به «امدادهاى غيبى» ندارد؛ در حالی که منشاء انحرافات بشر تنها نادانى نيست؛ بلكه عوامل ديگرى مانند: غرايز و تمايلات مهار نشده، شهوت و غضب، افزون طلبى، جاه طلبى، لذت طلبى و بالاخره نفس پرستى است كه همه اينها در بشر امروز موجود است.
پاسخ تفصیلی:
برخى معتقدند بشر با پيشرفت علمى و تكنيك و تمدنى كه در ظاهر پيدا كرده احتياج به «امدادهاى غيبى» ندارد؛ ولى جواب اين است كه: منشاء انحرافات بشر تنها نادانى نيست تا با پيشرفت علم و تكنيك، انحرافات برطرف شود؛ بلكه عوامل ديگرى نيز منشاء انحرافات بشر است كه نه تنها در بشر امروزى باقى مانده؛ بلكه بيشتر نيز شده است. اين عوامل عبارتند از: غرايز و تمايلات مهار نشده، شهوت و غضب، افزون طلبى، جاه طلبى، لذت طلبى و بالاخره نَفْس پرستى و نفع پرستى كه همه اينها در بشر امروز موجود است.
«علم» امروزه به صورت بزرگترين دشمن بشر در آمده است. آری علم گر چه چراغ روشنايى است؛ ولى استفاده از آن بستگى به موارد استعمال آن دارد علم ابزارى براى هدف است نه تشخيص دهنده هدف.
ويل دورانت مى گويد: «ما از نظر ماشين توانگر شده ايم و از نظر مقاصد فقير».(1) انسان عصر علم با انسان ماقبل اين عصر در اينكه اسير و بنده خشم و شهوت خويش است هيچ فرقى نكرده است. علم نتوانسته است آزادى از هواى نفس را به او بدهد. علم نتوانسته است ماهيت هيتلرها را تغيير دهد؛ بلكه علم دست آنها را درازتر كرده و شمشير را تبديل به بمب اتم كرده است.
راسل مى گويد: «زمان حاضر زمانى است كه در آن حس حيرت توأم با ضعف و ناتوانى همه را فراگرفته است. مى بينيم به طرف جنگى پيش مى رويم كه تقريباً هيچ كس خواهان آن نيست. جنگى كه همه مى دانيم قسمت اعظم نوع بشر را به ديار نيستى خواهد فرستاد ...».(2)
اگر انسان بر اساس علل مادى و ظاهرى قضاوت كند پى مى برد كه اين بدبينى ها بجاست، فقط يك ايمان معنوى و ايمان به امدادهاى غيبى لازم است كه اين بدبينى ها را زايل و تبديل به خوش بينى كند و معتقد باشد كه سعادت بشريت، رفاه و كمال او، زندگى انسانى و مقرون به عدل و آزادى و امن و خوشى بشر در آينده است و انتظار بشر را مى كشد.
آرى شخص تربيت شده در مكتب الهى مى گويد: ممكن نيست كه جهان به دست چند نفر ديوانه ويران شود. او مى گويد: درست است كه جهان بر سر پيچ خطر قرار گرفته است؛ ولى خداوند همان طور كه در گذشته - البته در شعاع كمترى - اين معجزه را نشان داده و بر سر پيچ خطر، بشر را يارى كرده و از آستين غيب، مصلح و منجى رسانده است، در اين شرايط نيز چنان خواهد كرد كه عقل ها در حيرت فرو رود ... .
شهيد مطهرى(رحمة الله عليه) مى گوید: «... اين انديشه بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوش بينى نسبت به جريان كلى نظام طبيعت و سير تكاملى تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبينى نسبت به پايان كار بشريت است ...».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.