پاسخ اجمالی:
فقه شیعه در اصول و مدارک فقهی تفاوت هایی با سایر فِرَق اسلامی دارد: اول اينكه هرگز به «قياس» عمل نمى كند. دوم اينكه روايات پيامبر(ص) را از طريق صحيح كه به اهل بيت(ع) منتهى مى گردد دريافت مى دارد. سوم اينكه باب اجتهاد را هميشه مفتوح مى داند؛ در حالى كه ديگران اين باب را به روى علماى قوم مسدود كرده اند.
پاسخ تفصیلی:
مدارك فقهي «اماميه» با مدارك ديگر فِرَق اسلامى چند تفاوت مهم دارد:
1. «اماميه» هرگز به «قياس»(1) عمل نمى كند(2) و در روايات متواتر از ائمه اهل بيت(عليهم السلام) اين مضمون نقل شده: «إنَّ الشَّرِيعَةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ»(3)؛ (اگر در احكام دين قياس شود، اساس دين محو و نابود مى گردد). بحث درباره بطلان عمل به قياس نيازمند توضيحات بيشتر است كه از حوصله اين مقال بيرون مى باشد.(4)
2. «اماميه» معتقد است احاديث پيغمبر(صلى الله عليه و آله) را بايد از طريق روايات اهل بيت(عليهم السلام) دريافت كرد. مثلاً احاديثى را كه امام صادق(عليه السلام) نقل مى فرمايند از پدرش امام باقر(عليه السلام) و او از پدرش امام سجاد(عليه السلام) و او نيز از پدرش امام حسين(عليه السلام) و او از پدرش حضرت علي(عليه السلام) و او از پيغمبر(صلى الله عليه و آله) نقل مى فرمايد و به اين ترتيب شيعه روايات پيامبر(صلى الله عليه و آله) را از طريق صحيح كه به اهل بيت(عليهم السلام) منتهى مى گردد دريافت مى دارد نه از افرادى مانند: «ابو هريره» و «سمرة بن جندب» و «مروان بن حكم» و «عمران بن حطان خارجى» و «عمرو بن عاص» و امثال آنها، چه اينكه روايات اين گونه اشخاص نزد اماميه به اندازه پر پشه اى ارزش ندارد و وضع حال آنها روشن تر از آن است كه محتاج به توضيح باشد؛ بلكه مطلب به قدرى روشن است كه عدّه اى از دانشمندان اهل سنّت نيز نقاط ضعف مذهبى و اخلاقى آنها را در كتاب هاى خود فاش كرده اند.(5)
3. اماميه باب اجتهاد را هميشه مفتوح مى داند و منطق آنها در اين قسمت كاملاً روشن و گوياست، در حالى كه ديگران اين باب را به روى دانشمندان و علماى قوم مسدود كرده اند؛ ولى نمى دانم در كدام زمان؟(6) و به چه دليل؟ و به چه كيفيت اين در بسته شده است؟ متأسّفانه هيچ يك از دانشمندان اهل سنّت را نديده ايم كه پاسخ قانع كننده اى به اين پرسشها بدهند و حق مطلب را ادا كنند، در حالى كه آنها موظفند توضيح كافى در اين باره در اختيار ما بگذارند و بگويند چرا باب اجتهاد(7) به روى آنها بسته شده است؟!(8)
غير از اين سه موضوع، اختلافى ميان اماميه و ساير مسلمين در اصول بحث هاى فقهى وجود ندارد(9) و اگر اختلافى هست در «فروع فقهى» است. مثلاً ممكن است اماميه چيزى را واجب بداند و ديگران واجب ندانند و بالعكس، البتّه نظير اين اختلافات در ميان خود دانشمندان اهل سنّت يا در ميان دانشمندان شيعه نيز وجود دارد كه منشأ همه آنها يكى است و آن اختلاف در اجتهاد افراد با يكديگر مى باشد.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.