پاسخ اجمالی:
سرچشمه افتراها و تهمتهایی که به شیعه زده شده دو چیز است: اول اين كه ما در برابر سيل تبليغات دشمن احساس خطر نكرده ايم و از اوضاع و احوال بى خبريم و يا مى دانيم و نمى خواهيم قدمى برداريم. دوم اين كه اين بدبختى ناشي از همان خرافاتى است كه افراد نادان ساخته و پرداخته و اشاعه مى دهند و دشمن هم حدّاكثر بهره بردارى را از آن مى كند.
پاسخ تفصیلی:
در مورد تهمتها و افتراهایی که به مذهب شیعه وارد می کنند بايد انصاف داد، و نبايد همه گناه را به گردن ديگران انداخت و نقشه هاى استعمارى دشمنان اسلام را تنها عامل اين وضع نابسامان معرفى كرد؛ بلكه خود ما «شيعه ها» نيز سهمى در اين مسئله داريم كه از دو نقطه اساسى سرچشمه مى گيرد:
1. نقص دستگاه هاى تبليغى:
نبايد از ديگران انتظار داشته باشيم از نقاط دور و نزديك بيايند و با دلسوزى و حوصله تمام، ما را بشناسند، اين وظيفه ماست كه خودمان را به دنيا معرفى كنيم؛ هنگامى كه ما در انجام اين رسالت بزرگ كوتاهى نماييم انتظار دلسوزى و موشكافى از ديگران در شناسايى مذهب ما بى مورد است.
كدام سنگر تبليغاتى در خارج داريم؟ چه رساله جامعى به زبان هاى خارجى براى معرفى شيعه به دنيا نوشته ايم؟ تاكنون كدام مبلّغ توانا را به كشورهاى گوناگون فرستاده ايم؟ كدام مجله به زبان هاى گوناگون يا لااقل به زبان عربى در سراسر ممالك اسلامى انتشار داده ايم؟ و ... مسلّماً چند كتاب و رساله اى هم كه در اين زمينه نوشته شده است اگر چه بسيار خوب است؛ اما هرگز كافى نيست.
دنياى امروز دنيايى است كه هر سازمان كوچك سياسى، اقتصادى و تجارى تأسيس مى شود، يك سازمان تبليغاتى مجهزى هم در كنار آن تأسيس مى گردد تا در برابر طوفان هاى تبليغات مسموم دشمنان، بتوانند موجوديت خودشان را حفظ كنند؛ ولى ما مانند كرم ابريشم دور خود مى تنيم و در پايان كار، پيله ضخيمى از تارهاى اوهام درست كرده و خود را در داخل آن زندانى مى نماييم و رابطه خود را از جهان خارج به كلى قطع مى كنيم تا دشمن ما را غافلگير كرده و زندگى ما را براى هميشه خاتمه دهد.
دستگاه هاى تبليغاتى دشمنان راستى غوغا مى كنند؛ ولى ما در برابر سيل تبليغاتى دشمن احساس خطر نكرده ايم و از اوضاع و احوال بى خبريم و يا مى دانيم و نمى خواهيم قدمى برداريم، اين يك تقصير ما.
2. خرافات يا بزرگترين دستاويز دشمنان:
دومين عامل اين بدبختى همان خرافاتى است كه افراد نادان ساخته و پرداخته و اشاعه مى دهند و دشمن هم حدّاكثر بهره بردارى را از آن مى كند.
متوسل شدن به درخت هاى كهن و فرسوده، دخيل بستن به سقاخانه، شمع روشن كردن كنار اجاق و روضه خواندن پاى ديگ سمنو، پختن آش با آن تشريفات، آجيل مشكل گشا، شبيه خوانى با آن وضع ناگفتنى، آب و جارو در خانه براى تشريف فرمايى حضرت خضر(عليه السلام) و امثال اينهاست كه بهانه به دست دشمن مى دهد، گرچه اين گونه كارها منحصر به عوام ما نيست؛ ولى در مورد ما دشمن زياد از آن بهره بردارى كرده است. لبه تيز حملات دشمنان متوجه مطالب خرافى است كه در دست و پاى عوام مى باشد و هيچ گاه يك انتقاد منطقى و صحيح از يك عقيده مسلّم شيعه - كه در كتاب هاى دانشمندان اين مذهب وجود دارد - نشده است. در هر حال هنوز وقت باقى است، بايد كوشيد و اين دو نقيصه بزرگ را برطرف ساخت، بايد دستگاه تبليغاتى را مجهز نمود تا با خرافات مبارزه كرده و عقايد پاك شيعه را به جهانيان معرفى نمايد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.