پاسخ اجمالی:
دانش انسان دو گونه است: اول تجربی که روشن ترین دانشها است؛ ولی در برخی موارد همراه با خطا می باشد که در برای رفع خطا نیاز به کمک خرد دارد. دوم علوم نظری که برای حل برخی از مجهولات به کمک علوم تجربي می آید. علومی مثل تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روان شناسى که علوم تجربی و آزمایشگاهی هستند با کمک خرد و علم نظری به نتیجه مي رسند.
پاسخ تفصیلی:
دانش هاى انسانى را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: «علوم تجربى» و «علوم نظرى». شكّى نيست كه علوم تجربى روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه حس مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم حسّ و تجربه به تنهايى و بدون دانش هاى نظرى مى تواند، چهره حقايق را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ چرا كه حس ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك واقعيّات نيست، به عنوان مثال با اين كه «حسّ بينايى» قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان «خطاهاى باصره» براى ما روشن است. پى بردن به خطاهاى حواس، مفهومش به كمك طلبيدن خرد در اين زمينه است.
بعلاوه فعّاليّت حواس، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت، مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك «خرد» حل كرد. در ميان علوم نظرى، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند؛ بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك «خرد» مى گذاريم. هم اكنون علوم زيادى داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روان شناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.