پاسخ اجمالی:
محتواي آيه 67 سوره «مائده» بدون توجه به روايات شأن نزول، بيانگر ابلاغ خلافت و جانشيني پيامبر اكرم(ص) است: چراكه مسئله اى است با سه ويژگى مهم: 1. اگر ابلاغ نشود رسالت پروردگار ابلاغ نشده است. 2. فراتر از نماز و روزه و ... است. 3. برخي در مقابل آن موضع سختي گرفته اند، به طوري كه خدا حمايت خود را از پيامبرش اعلام مي دارد. لذا هر تفسير ديگرى جز آنچه مربوط به مسئله ولايت و خلافت باشد، با آن تناسبى ندارد و مفسرانى كه خواسته اند محتواى آيه را به سوى مسائل ديگر منحرف كنند از اثبات آن عاجز مانده اند.
پاسخ تفصیلی:
قرآن در سوره «مائده»، آيه 67 مي فرمايد: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنْزِل اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللّهَ لايَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»؛ (اى پيامبر! آنچه را از سوى پروردگارت نازل شده است به طور كامل [به مردم برسان] و اگر نكنى رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از [خطرهاى احتمالى] مردم نگاه مى دارد و خداوند جمعيتِ كافران لجوج را هدايت نمى كند).
ما اگر از تمام رواياتى كه درباره شأن نزول آيه فوق و همچنين رواياتى كه درباره داستان غدير آمده است صرف نظر كنيم و تنها به محتواى خود آيه و آيات بعد از آن، نظر دقيق بيفكنيم، مى توانيم از عمق اين آيات، وظيفه خود را در برابر مسئله خلافت و جانشينى پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) روشن سازيم.
توضيح اينكه: آيه فوق با تعبيرات مختلفى كه در آن وارد شده نشان مى دهد كه ناظر به مسئله اى است كه داراى سه ويژگى مهم بوده است:
1. مسئله اى كه از نظر اسلام فوق العاده اهميّت داشته است تا آنجا كه به پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) دستور داده مى شود آن را ابلاغ كند و اگر ابلاغ نكند رسالت پروردگار را ابلاغ نكرده است! و به تعبير ديگر چيزى بوده است همسنگ مسئله نبوّت، كه اگر انجام نشود، رسالت پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) ناتمام مى ماند! «وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ».
بديهى است منظور اين نيست كه اين يك دستور الهى معمولى بوده و هر دستور الهى ابلاغ نشود رسالت او ابلاغ نشده است؛ زيرا اين سخن از قبيل توضيح واضح است و نيازى به بيان ندارد، در حالى كه ظاهر آيه اين است كه مسئله مورد نظر داراى اهميّت ويژه اى است كه با كيان رسالت و نبوّت گره خورده است.
2. اين مسئله حتماً مربوط به نماز و روزه و حجّ و جهاد و زكات امثال آن از اركان تعليمات اسلام نبوده است؛ چرا كه آيه در سوره مائده است و مى دانيم سوره مائده آخرين سوره اى است كه بر پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) نازل شده (يا جزء آخرين سوره ها است) يعنى در اواخر عمر پربار پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) بوده كه تمام اركان مهم اسلام تبيين شده بود.(1)
3. تعبيرات آيه نشان مى دهد كه مسئله مورد نظر آيه، مسئله اى بوده است كه بعضى در برابر آن موضع گيرى سختى داشته اند تا آنجا كه ممكن بوده است، جان پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) به خاطر آن به خطر بيفتد و لذا خداوند، حمايت خاص خود را از پيامبرش در اين مورد به خصوص اعلام مى دارد و به او مى فرمايد: (خداوند تو را از مردم [و خطرات احتمالى آنها] محفوظ مى دارد)؛ «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ». سپس در پايان آيه تأكيد مى كند: (خداوند جمعيت كافران را هدايت نمى كند)؛ «اِنَّ اللّهَ لايَهْدِى الْقَومَ الْكافِرينَ» و اين تعبير، خود نشانه ديگرى بر موضع گيرى هاى منفى جمعى از مخالفان است.
مجموع اين جهات سه گانه كه به خوبى از آيه به دست مى آيد نشان مى دهد كه منظور از آن، چيزى جز ابلاغ خلافت و جانشينى پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) نبوده است. آرى تنها چنين چيزى مى تواند در اواخر عمر پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) مورد بحث و دقّت باشد، نه ساير اركان اسلام كه تا آن وقت تبيين شده بود و چنين چيزى است كه مى تواند همسنگ و همطراز رسالت باشد و چنين چيزى بوده كه اظهار آن ممكن بوده است مخالفت هايى را برانگيزد و بيم خطراتى در آن بوده است. هر تفسير ديگرى جز آنچه مربوط به مسئله ولايت و امامت و خلافت است براى آيه بالا گفته شود، با آن تناسبى ندارد. شما تمام كلمات مفسرانى را كه خواسته اند محتواى آيه را به سوى مسائل ديگر منحرف كنند مشاهده كنيد، هيچ يك نتوانسته اند مطلبى كه در خور تأكيدات آيه باشد ارائه دهند و در واقع از تفسير آن باز مانده اند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.