پاسخ اجمالی:
اولین تمدن و زندگی شهری و همچنین اختراع خط در مشرق بوده است. زادگاه تمدن در کنار رودهای دجله و فرات و نیل است و شروع علم و اختراعات در این مناطق [یعنی ایران، مصر، کلده، آشور و بابل] بوده و همزمان با این پیشرفت ها در هند و چین هم تمدن هایی شکل گرفته است. علت اینکه تمدن ابتدا در مشرق به وجود آمده حاصل خيزى اين نقاط و آمادگى زياد آنها براى زندگى كشاورزی و برترى ميزان نسبى هوش ساکنین آن بر سایر مناطق جهان بوده است.
پاسخ تفصیلی:
از نظر مورّخان جاى ترديد نيست كه نخستين شكوفه هاى تمدّن انسانى در شرق آشكار شده است و اين مردم مشرق زمين بودند كه براى اوّلين بار در پيشاپيش قافله انسانيّت قدم در عرصه «تاريخ» گذاردند.
توضيح اين كه: «تمدن» را اگر به معناى زندگى شهرى، و احداث واحدهاى بزرگ اجتماعى به نام «شهر» با پديده ها و آثار گوناگون آن بدانيم [همان طور كه از لفظ تمدّن و ماده اصلى آن يعنى مدينه بر مى آيد] طبق گواه مورّخان شرق و غرب نخستين آثار شهر در شرق پيدا شد و زمان پيدايش آن را شش تا هفت هزار سال پيش تخمين زده اند.
و اگر آغاز تمدّن را از زمانى بدانيم كه خط اختراع گرديد و انسان توانست شرح سرگذشت خود را براى آيندگان به يادگار بگذارد، آن نيز چنان كه خواهيم ديد نخستين بار در مشرق زمين به وجود آمد و اتفاقاً زمان پيدايش خط را هم مقارن پيدايش شهر يعنى ميان شش تا هفت هزار سال پيش مى دانند اكنون با در نظر گرفتن اين حقايق بايد ببينيم زادگاه اصلى تمدّن كدام يك از نقاط كشورهاى شرقى بوده است.
زادگاه اصلى تمدّن
درست به نقشه «آسيا» و «آفريقا» دقّت كنيد، مسير رودهاى «دجله» و «فرات» و «نيل» و قسمت شرقى سواحل مديترانه را كه در ميان اين دو قرار دارد در نظر بگيريد. درست صورت يك هلال را تشكيل مى دهد كه هميشه زير درختان سرسبز و انواع مختلف گياهان و زراعت ها پوشيده است و به همين دليل آن را هلال خصيب (حاصل خيز) مى نامند.
تحقيقات مورّخان نشان مى دهد كه اين هلال حاصل خيز كه بى شباهت به يك گاهواره بزرگ نيست زادگاه و پرورشگاه اصلى تمدّن هاى انسانى بوده است. در اطراف بستر اين رودخانه ها و سرزمين هاى مجاور آن تمدّن به معناى واقعى خود جوانه زد، و زندگى انسانى وارد مرحله نوينى گرديد.
بذر انواع علوم و دانش ها، صنايع مختلف، و آنچه به زندگى بشر قيافه تازه اى مى بخشد از صورت هاى ساده و كوچك شروع به رشد و نمو كرد و سرانجام به صورت تمدّن هاى «كلده» و «آشور» و «بابل» و «ايران» و «مصر» در آمد.
مى گويند مقارن همين جريان، آثار نخستين تمدّن در دره هاى رود «سند» در هندوستان و دره هاى «هوانگ هو» و «وى» در چين شكوفا گرديد.
در اين كه كدام عامل باعث بروز نخستين آثار تمدّن انسانى و فرهنگ شهرى از اين نقاط شده است در ميان مورّخان اتفاق نظر نيست.
بعضى علّت اصلى آن را حاصل خيزى اين نقاط و آمادگى زياد آنها براى زندگى كشاورزى انسان كه شكل واقعى زندگى آن روز بشر بود مى دانند و ظهور تمدّن را پاسخى به نداى دره هاى رودخانه ها تصوّر كرده اند.
ولى جاى اين سؤال باقى مى ماند كه بدون شك در آن روز دره هاى رودخانه هايى كه قابل كشت و ذرع بود منحصر به اينها نبود، و در نقاط مختلف غرب نيز چنين دره هاى حاصل خيزى يافت مى شد كه مردم آن همچنان در حال توحّش به سر مى بردند.
بنابراين بايد گفت: عامل ديگر پيدايش تمدّن همان برترى ميزان نسبى هوش و فكر مردمى كه در اين نقاط زندگى مى كردند، بر ساير مردم روى زمين بوده است و اين عامل را نبايد از نظر دور داشت.
مسلّماً در آن وقت مردم شرق و نژادهايى كه در اين دره هاى حاصل خيز و نقاط مجاور آن زندگى داشتند از نظر هوش برديگران برترى داشتند، و همين افكار پيشرفته آنها بود كه چنان تمدّنى را ابداع كرد.
آرى در آن روزها كه در شرق، در آغوش رودخانه هاى دجله و فرات و نيل و سند و هوانگ هو تمدّن هاى خيره كننده اى در حال تكوين بود از دره هاى رودخانه هاى «مى سى سى پى» در آمريكا و رودخانه «ولگا» و «دانوب» و «رن» در اروپا هرگز اين نداى تمدّن شنيده نشد و در اطراف آنها مردم همچنان در حال توحّش مى زيستند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.