پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در توصیف قرآن می فرماید: «قرآن سخنگويى است كه زبانش از حق گويى خسته نمى شود، و خانه اى است كه پايه هايش فرو نمى ريزد». اما در عبارتی دیگر می فرماید: «قرآن هرگز سخن نمى گويد اما من شما را آگاه مى سازم». در واقع می توان گفت: قرآن در برابر افراد سطحى نگر خاموش است و براى اهل تدبر آشکارا سخن مى گويد. از سویی حضرت، قرآن را خانه ای مستحكم دانسته که با ستون هاى استوار اهل خود را حفظ مى كند. هم چنین حضرت، قرآن را شکست ناپذیر می داند؛ زیرا قدرتش از قدرت الهی سرچشمه گرفته و خدا شكست ناپذير است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخش كوتاهی از كلامش در خطبه 133 نهج البلاغه، به اهميّت كلام الله، قرآن مجيد پرداخته و با سه جمله كوتاه و گويا، حق مطلب را ادا کرده و مى فرمايد: (كتاب خداوند در ميان شماست سخنگويى است كه هرگز زبانش از حق گويى خسته نمى شود، و خانه اى است كه پايه هايش هرگز فرو نمى ريزد، و قدرتى است كه هيچ گاه يارانش شكست نمى خورند)؛ «وَ كِتَابُ اللهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ(1)نَاطِقٌ لَا يَعْيَا(2)لِسَانُهُ، وَ بَيْتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْكَانُهُ، وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُهُ».
در جمله اوّل اشاره به هدايت قرآن در هر زمان و هر مكان و در هر شرايط و هر دوران مى نمايد، گرچه ظاهراً خاموش است ولى با صد زبان، پيوسته سخن مى گويد و هر كس در كنار آن بنشيند و گوش هوش به آن بسپارد آواز قرآن را مى شنود كه درس هاى زندگى سعادت بخش را پيوسته در گوش انسانها فرو مى خواند.
جمله «لَا يَعْيَا لِسَانُهُ»؛ زبانش خسته و ناتوان نمى شود ممكن است اشاره به اين باشد كه گذشت زمان هرگز حقايق قرآن را كهنه نمى كند، و چنانكه در روايات وارد شده، همواره تازه و شاداب است.(3)
ممكن است جمله اى كه امام(علیه السلام) در آن از قرآن به ناطقى خستگى ناپذير تعبير فرموده، اين سؤال را برانگيزد كه چگونه اين تعبير با بيان ديگرى كه از شخص امام(عليه السلام) در خطبه 158 نقل شده سازگار است، آن جا كه مى فرمايد: «ذلِكَ القُرآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لكِنْ اُخْبِرُكُمْ عَنْهُ»؛ (اين قرآن است او را به نطق درآوريد ولى او هرگز سخن نمى گويد اما من، شما را از آن با خبر مى سازم).
و با جمله ديگرى كه در خطبه 183 آمده است كه مى فرمايد: «فَالْقُرآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ»؛ (قرآن امر و نهى مى كند و خاموش و گوياست).
آيا اين تعبيرات با هم تضاد ندارد؟
پاسخ اين سؤال با كمى دقت روشن مى شود. يا به تعبير ديگر عبارات بالا يكديگر را تفسير مى كنند؛ زيرا هنگامى كه امام(عليه السلام) در يك عبارت از قرآن تعبير به صامت و ناطق مى كند، مفهومش اين است كه هر تعبيرى ناظر به چيزى است مثلاً مى توان گفت: قرآن از نظر ظاهر خاموش است ولى در واقع با صداى رسا سخن مى گويد، يا اين كه در برابر افراد سطحى نگر خاموش است ولى براى انديشمندان و متدبّران در قرآن به وضوح سخن مى گويد، و يا اين كه قرآن در ادامه راهكارهاى اصولى ناطق است؛ ولى براى تطبيق آن بر مصاديق و استنباط احكام جزئى مانند داستان تحكيم در جريان جنگ صفّين بايد مجتهدان آگاه از آن سخن بگويند.
اين احتمالات سه گانه منافاتى با هم ندارند و همه مى تواند در مفهوم جامع كلام امام(عليه السلام) جمع شوند.
امام(علیه السلام) در جمله دوّم اشاره به نكته ديگرى مى كند و آن مسأله حافظيّت قرآن است، همان گونه كه يك خانه مستحكم كه داراى ستون هاى استوار است اهل خود را از گزند حوادث، گرما، سرما، حيوانات درنده و دشمنان و سارقان حفظ مى كند، قرآن مجيد نيز پيروان خود را در چنبر تعليمات خود گرفته و از انحراف و گمراهى و وسوسه خناسان و دستبرد شياطين محفوظ مى دارد.
و در سوّمين جمله به اين حقيقت اشاره مى فرمايد كه هر كس در سايه قرآن قرار گيرد و به يارى قرآن برخيزد، قدرتى شكست ناپذير مى شود، چرا كه قدرت هدايت قرآن از قدرت خداوند سرچشمه گرفته و قدرت خداوند شكست ناپذير است، و به مصداق «إنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ»(4)؛ (اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما چيره نمى شود)، آنان كه مشمول يارى قرآن شوند از هيچ دشمنى شكست نمى خورند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.