پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بخشی از خطبه 72 نهج البلاغه دعاى جامعى در حقّ پيامبر اسلام(ص) کرده و می فرماید: «پروردگارا! جايگاه وسيعى در سايه لطفت براى او بگشاى. خداوندا از فضل و كرمت، پاداش مضاعف به او مرحمت كن. كاخ پرشكوه او را از هر بنايى برتر ساز و مقام او را در پيشگاه خود گرامى دار. نور او را [در سراسر جهان] كامل گردان! و پاداش رسالتش را پذيرش شهادت [و شفاعت در حقّ امّت] و قبول گفتار او قرار ده [چراكه او] داراى منطق عادلانه و سخنان جدا كننده حقّ از باطل بود».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از خطبه 72 نهج البلاغه دعاى جامعى در حقّ پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى كند و در واقع طرز دعا كردن به آن بزرگوار را به ما مى آموزد و نيز دعاى جامعى براى خود، دوستان و پيروانش مى نمايد.
در قسمت اوّل، از پيشگاه خداوند بزرگ براى پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) شش چيز تقاضا مى كند. نخست اين كه عرض مى كند: (پروردگارا! جايگاه وسيعى در سايه لطفت براى او بگشاى!)؛ «اَللّهُمَّ افْسَحْ(1)لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ». «ظلّ» در اين جا ممكن است معناى كنايى داشته باشد و اشاره به سايه لطف، جُود و بخشش خداوند باشد و يا به معناى حقيقى و اشاره به سايه هاى بهشتى در قيامت باشد. چنانكه در حديث آمده است: «در بهشت درختى است كه شخصِ سوارِ بر مركب، مى تواند در سايه آن يكصد سال راه برود».(2)
دوم اين كه عرض مى كند: (خداوندا از فضل و كرمت، پاداش مضاعف به او مرحمت كن!)؛ «وَ اجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ». روشن است كه پاداش الهى هميشه به صورت مضاعف و چندين برابر مى باشد؛ چراكه از فضل و كَرمش سرچشمه مى گيرد و برابرى با اَعمال در آن شرط نيست؛ ولى در اينجا تفاضاى پاداش هاى بيشترى براى آن بزرگوار شده است.
در سومين و چهارمين تقاضا عرضه مى دارد: (خداوندا! كاخ پرشكوه او را از هر بنايى برتر ساز و مقام او را در پيشگاه خود گرامى دار!)؛ «اَللّهُمَّ وَ أعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ مَنْزِلَتَهُ». منظور از «بناء» در اينجا يا دين و آيين و مذهب اوست كه تفاضا شده بر تمام اديان جهان پيشى گيرد و يا مقام والاى آن حضرت است كه بر همه تقدّم جويد.
در پنجمين و ششمين تقاضا از خداوند، عرضه مى دارد: (خداوندا! نور او را [در سراسر جهان] كامل گردان! و پاداش رسالتش را پذيرش شهادت [و شفاعت در حقّ امّت] و قبول گفتار او قرار ده [چراكه او] داراى منطق عادلانه و سخنان جدا كننده حقّ از باطل بود)؛ «وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ وَ مَرْضِىَّ الْمَقَالَةِ، ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطْبَةٍ فَصْلٍ».
جالب اين كه جزاى رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اين عبارت شفاعت امّت شمرده شده، چيزى كه بركتش به ديگران باز مى گردد و اين، نهايت كرامت و لطف آن حضرت است و در ضمن به اين نكته نيز اشاره شده كه شفاعت و گواهى آن حضرت، بى حساب نيست، او همواره گفتارش عادلانه و سخنانش جدا كننده حق از باطل بود، اگر درباره شخص يا قومى شفاعت كند لياقت و شايستگى شفاعت را در آنها يافته است و اين، ناظر به همان چيزى است كه در مباحث شفاعت آمده كه شفاعت هم، بى حساب نيست؛ بلكه لياقتى لازم دارد و به تعبير ديگر: بايد رابطه معنوى ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده باشد و آنها كه تمام پيوندهاى خود را بريده اند، لايق شفاعت نيستند و اين همان مقام محمودى است كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده، مى فرمايد: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحْمُوداً»(3)؛ (پاسى از شب را از خواب برخيز و قرآن [و نماز] بخوان اين يك وظيفه اضافى براى توست تا پروردگارت تو را به مقام محمود برساند).
در آخرين بخش از خطبه، امام دعايى براى خود و دوستانش مى كند و در عبارت كوتاه، برترين نعمت هاى الهى را تقاضا مى نمايد، عرض مى كند: (خداوندا! ميان ما و آن پيامبر بزرگ(صلى الله عليه وآله) در جايى كه زندگانيش خوش و نعمتش جاويدان و آرزوهايش مطلوب و لذّاتش خواستنى است، در كمال آرامش و نهايت اطمينان و توأم با هداياى پر ارزش، جمع گردان!)؛ «اَللَّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ وَ أَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ(4)وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ وَ تُحَفِ الْكَرَامَةِ». اين اوصاف هفت گانه، اوصاف بهشت برين است كه داراى تمام اين صفات و بركات مى باشد؛ آرامش، آسايش، كرامت هاى الهى، لذّات شايسته و نعمت هاى معنوى و مادّى بى نظير، توأم با جاودانگى در آن جمع است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.