پاسخ اجمالی:
از روايات بسيارى استفاده مى شود كه هنگامى كه انسان را در قبر گذاشتند دو فرشته به سراغ او مى آيند و از اصول و عقايد او، توحيد و نبوت و ولايت و حتى طبق بعضى از روايات از چگونگى مصرف كردن عمر در طرق مختلف و طريق كسب اموال و مصرف آنها، از او سؤال مى كنند. چنانچه از مؤمنان راستين باشد به خوبى از عهده جواب برمى آيد و مشمول رحمت و عنايات حق مى شود وگر نه در پاسخ اين سؤالات درمى ماند و مشمول عذاب دردناك برزخى مى شود.
پاسخ تفصیلی:
از روايات بسيارى استفاده مى شود كه هنگامى كه انسان را در قبر گذاشتند دو فرشته از فرشته هاى الهى به سراغ او مى آيند و از اصول و عقايد او، توحيد و نبوت و ولايت و حتى طبق بعضى از روايات از چگونگى مصرف كردن عمر در طرق مختلف و طريق كسب اموال و مصرف آنها، از او سؤال مى كنند، چنانچه از مؤمنان راستين باشد به خوبى از عهده جواب برمى آيد و مشمول رحمت و عنايات حق مى شود و اگر از مومنان راستين نباشد در پاسخ اين سؤالات درمى ماند و مشمول عذاب دردناك برزخى مى شود. از اين دو فرشته در بعضى از روايات به عنوان «ناكر» و «نكير» و در بعضى «منكر» و «نكير» ياد شده است.(1)
در حديثى از امام على بن الحسين(عليه السلام) مى خوانيم: «در هر جمعه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد مردم را با اين سخنان موعظه مى كرد و اندرز مى داد به گونه اى كه مردم محتواى آن را حفظ كردند و نوشتند. مى فرمود: «أَيُّها الناسُ اتَقُوا الله وَ اَعْلَمُوا اَنَكُمْ أَلَيهِ تُرجَعُونَ...»؛ (مردم! تقواى الهى را پيشه كنيد و بدانيد به سوى او باز مى گرديد...) سپس در بخش ديگرى از كلمات شريف و تكان دهنده اش به ورود دو فرشته منكر و نكير، براى سؤال قبر اشاره كرده، مى فرمودند: «اَلا وَ اِنَّ اَوَّلَ ما يَسْئَلانِكَ عَنْ رَبِّكَ الَّذى كُنْتَ تَعْبُدُهُ وَ عَنْ نَبِيِّكَ الَّذى اُرْسِلَ إلَيْكَ وَ عَنْ دِينِكَ الَّذِى كُنْتَ تُدِينُ بِهِ وَ عَنْ كِتابِكَ الَّذِى كُنْتَ تَتْلُوهُ وَ عَنْ إمامِكَ الّذى كُنْتَ تَتَوَلاّهُ، ثُمَّ عَنْ عُمْرِكَ فيما أَفْنَيَتَهُ وَ مالِكَ مِنْ أَيْنَ إكْتَسَبْتَهُ وَ فيما أَتَلَفْتَهُ فَخُذْ حِذْرَكَ وَ أَنْذِرْ لِنَفْسِكَ وَ اَعِدَّ لِلجَوابِ قَبْلَ الأمِتحانِ وَ الْمَسْألَةِ وَ ألاْختِبارَ، فَإنْ تَكُ مُؤْمِناً تَقِيّاً عارِفاً بِدِيْنِكَ مُتَّبِعاً لِلْصادِقينَ مُوْالِياً لأَوْلِياءِ اللهِ لَقاكَ اللهُ حُجَّتَكَ وَ أَنْطَقَ لِسانَكَ بِالصَّوابِ، فَأَحْسَنْتَ الجَوابَ فَبُشِّرْتَ بِالجنَّةِ وَ الرّضِوانِ مِنَ الله وَ الخَيْراتِ الحِسانِ وَ اسْتَقْبَلْتَكَ المَلائِكَةُ بِالرُّوحِ وَ الرَّيحانِ وَ إنْ لَمْ تَكُنْ كَذلِكَ تَلَجْلَجَ لِسانُكَ وَ دَحَضَتْ حُجَّتُكَ وَ عَمِيتَ عَنْ الْجَوابِ وَ بُشِّرْتَ بِالنارِ وَ اسْتَقَبَلَتْكَ مَلائِكَةُ العَذابِ!...»(2)؛ (بدان نخستين چيزى كه آن دو فرشته از تو سؤال مى كنند: پروردگارت را كه مى پرستيدى و از پيامبری كه به سوى تو فرستاده شده و از دينى كه به آن پايبند بودى و از كتابى كه آن را مى خواندى و از امامى كه ولايتش را پذيرفته بودى، سپس از عمرت سؤال مى كنند كه در كدام راه بر باد دادى و از اموالت كه از كجا آوردي و در كجا مصرف كردي؟ جانب احتياط را نگه دار و درباره خود بينديش! و قبل از آزمايش و سؤال و امتحان، پاسخ را آماده كن كه اگر با ايمان و متقى و آگاه به دين و پيرو صادقين و موالى اولياء الله باشى خداوند پاسخ لازم را به تو تلقين مى كند و زبانت را به حق مى گشايد و جواب خواهى داد و در اين هنگام از سوى خدا بشارت جنّت و رضوان و خيرات فراوان به تو داده مى شود و فرشتگان الهى با روح و ريحان از تو استقبال مى كنند و اگر چنين نباشد زبانت به لكنت مى افتد و دليلت باطل مى شود و از دادن پاسخ فرو مى مانى و نابينا مى شوى و بشارت به آتش داده مى شوى و فرشتگان عذاب به استقبال تو مى آيند!...).
در اينجا سؤالى مطرح است و آن اينكه آيا سؤال از روح در قالب مثالى و برزخى پرسیده مى شود يا از همين جسم مادى عنصرى؟ به اين ترتيب كه روح موقتا (البته نه به طور كامل بلكه به همين مقدار كه قادر به پاسخ سؤال باشد) به او باز مى گردد و مورد سؤال قرار مى گيرد، آنچه از بعضى از روايات استفاده مى شود اين است كه روح نوعى تعلق و ارتباط با همين جسم مادى عنصرى پيدا مى كند به مقدارى كه سؤالات را درك كند و بتواند آن را پاسخ گويد.(3) در حالى كه مرحوم علاّمه مجلسى در تحقيقى كه پيرامون احاديث اين باب دارد در يكى از عباراتش مى گويد: «فَالْمُرادُ بِالْقَبْرِ فى اَكْثَرِ الاَخْبارِ ما يَكُونُ الرُّوحُ فيه فى عالَم الْبَرزخِ»(4)؛ (مراد به قبر در اكثر اخبار، چيزى است كه روح در آن در عالم برزخ قرار دارد).
اين نكته نيز قابل ذكر است كه از قرائن موجود در روايات بر مى آيد كه سؤال و جواب قبر يك سؤال و جواب ساده معمولى نيست كه انسان هر چه مايل باشد در پاسخ آن بگويد، بلكه سؤالاتى است كه پاسخ آن از درون جان انسان، از باطن عقائد هركس مى جوشد و تلقين اموات كمكى به جوشش آن است نه اينكه بتواند مستقلا اثر بگذارد، گوئى جوابى است از عمق تكوين و حقيقت باطن.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.