پاسخ اجمالی:
فعاليّت مرموز اقتصادى شركتهاى هرمي، شبيه بخت آزمايى است؛ همان چيزى كه در زمان طاغوت و قبل از انقلاب مرسوم بود و فقها آن را تحريم كردند و اكنون در لباسى نو و تحت عنوان شركتهاى خارجى و داخلى جلوه كرده است. البتّه بخت آزمايى كه در قرآن از آن به «أزلام» تعبير شده، همچون شراب و قمار، سابقهاى طولانى دارد و قبل از اسلام نيز مردم آلوده به آن بوده اند.
پاسخ تفصیلی:
بىشك فعاليّت مرموز اقتصادى شركتهاى مورد بحث، شبيه بخت آزمايى نيز مىباشد. همان چيزى كه در زمان طاغوت و قبل از انقلاب مرسوم بود و فقها آن را تحريم كردند و اكنون در لباسى نو و تحت عنوان شركتهاى خارجى و داخلى جلوه كرده است. البتّه بخت آزمايى كه در قرآن مجيد از آن تعبير به «أزلام» شده، همچون شراب و قمار، سابقهاى طولانى دارد و قبل از اسلام نيز مردم آلوده به آن بودهاند.
در آيه شريفه سوم سوره مائده، در مورد حرمت يازده چيز سخن به ميان آمده كه يك مورد آن گوشت هايى است كه در مسابقه بختآزمايى نصيب برندگان مىشد. توجّه شما عزيزان را به آنچه در تفسير اين قسمت از آيه، در تفسير نمونه، جلد 4، صفحه 260 آمده جلب مىكنم: «نوع ديگرى از حيوانات كه تحريم آن در آيه فوق آمده، حيواناتى است كه به صورت «بخت آزمايى» ذبح و تقسيم مىگرديده و روش كار به اين ترتيب بوده كه مثلا ده نفر با هم شرط بندى مىكردند و حيوانى را خريدارى و ذبح نموده، سپس ده چوبه تير كه روى هفت عدد از آنها عنوان «برنده» و سه عدد عنوان «بازنده» ثبت شده بود، در كيسه مخصوصى مىريختند و به صورت قرعه كشى آنها را به نام يك يك از آن ده نفر بيرون مىآوردند، هفت چوبه برنده به نام هر كس مىافتاد سهمى از گوشت بر مىداشت، (هر كدام یک هفتم) و پولى در برابر آن نمىپرداخت؛ ولى آن سه نفر كه تيرهاى بازنده را دريافت داشته بودند، بايد هر كدام یک سوم قيمت حيوان را بپردازند، بىآنكه سهمى از گوشت داشته باشند، اين چوبههاى تير را «ازلام» جمع «زلم» (بر وزن قلم) مى ناميدند. اسلام خوردن اين گوشتها را تحريم كرده (و آن را در رديف خوردن خون و خوك و مردار و مانند آن قرار داد). البتّه نه به خاطر اين كه اصل گوشت حرام بوده باشد؛ بلكه به خاطر اين كه جنبه قمار و بختآزمايى دارد. روشن است كه تحريم قمار و مانند آن اختصاص به گوشت حيوانات ندارد؛ بلكه در هر چيزى انجام گيرد ممنوع است و تمام زيانهاى فعاليّتهاى حساب نشده اجتماعى و برنامههاى خرافى در آن جمع مىباشد».
آيا آنچه در شركتهاى مورد بحث انجام مىشود تفاوتى با آنچه در بالا آمد دارد؟ نه تنها تفاوت ندارد؛ بلكه در بخت آزمايىهاى نو و جديد، قبح و زشتى كار بيشتر است؛ زيرا در مثالى كه در تفسير آيه شريفه مطرح شد، پول یک سوم شركت كنندگان نصيب دو سوم ديگر مىشود؛ در حالىكه در شركتهاى مورد بحث، پول نه دهم شركت كنندگان به جيب اين مؤسّسات كلاهبردار مىريزد و تنها یک دهم آن نصيب بعضى از شركت كنندگان ديگر مىشود!(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.