پاسخ اجمالی:
«ذكر» به معناي نامداري و صاحب نام شدن بدون ذكر حق ميسور نيست؛ زيرا چيزي كه از حق تهي است سهمي از بقا و دوام ندارد و كساني كه پيوندي با نام و ياد خدا نداشته اند، به بوته فراموشي سپرده شده اند. آری شخصي صاحب نام خواهد شد كه با ياد حق و نام خدا پيوند عميق برقرار كرده باشد؛ لذا درباره رسول اكرم(ص) كه نه تنها با ياد خدا پيوند ناگسستني داشته و دارد، بلكه مظهر نام حق و آيت كبراي ياد الهي بوده و هست چنين آمده: «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ»؛ (و آوازه تو را بلند ساختيم!).
پاسخ تفصیلی:
ذكر به معناي ناموري، نامداري و صاحب نام شدن بدون ذكر حق ميسور نيست؛ زيرا چيزي كه از حق تهي است سهمي از بقا و دوام ندارد: «ما عِنْدَکُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»(1)؛ (آنچه نزد شماست از ميان مى رود؛ و آنچه نزد خداست باقى مى ماند)، «کُلُّ شَيْءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ»(2)؛ (همه چيز جز ذات پاك او فانى مى شود). كساني كه پيوندي با نام و ياد خدا نداشته اند، به بوته فراموشي سپرده شده اند و جزء احدوثه تاريخ قرار گرفته اند؛ يعني درباره آنها چنين گفته مي شود: در گذشته، فلان سلطان، امير، فرمانروا و... بوده است؛ يعني فعلاً هيچ اثري از آنها نيست، فقط در لابلاي ذهن تاريخ و شيار اوراق آن دفن شده اند؛ خداي سبحان از چنين گروهي به احدوثة تاريخ نام مي برد «... فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحاديثَ»(3)؛ (ولى ما اين امّت هاى سركش را يكى پس از ديگرى هلاك نموديم و آنها را احاديثى قرار داديم [چنان محو شدند كه تنها نام و گفتگويى از آنان باقى ماند])، «فَجَعَلْناهُمْ أَحاديثَ وَ مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ»(4)؛ (و ما آنان را داستانهايى [براى عبرت ديگران] قرار داديم و جمعيّت شان را متلاشى ساختيم).
البته روشن است چيزي را كه خداوند تمزيق، تقطيع، تجزيه، تخريق و پاره پاره كرده باشد، هرگز به حال اوّل خود بر نمي گردد؛ بنابراين، چيزي يا شخصي صاحب نام خواهد شد كه با ياد حق و نام خدا پيوند عميق برقرار كرده باشد؛ لذا درباره رسالت رسول اكرم(صلی الله عليه و آله و سلم) كه نه تنها با ياد خدا پيوند ناگسستني داشته و دارد؛ بلكه مظهر نام حق و آيت كبراي ياد الهي بوده و هست چنين آمده: «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ»(5)؛ (و آوازه تو را بلند ساختيم!).
خداوند نه تنها رسول گرامي(صلي الله عليه و آله و سلم) را صاحب نام كرد؛ بلكه نام او را رفيع گردانيد، همان طور كه درجه مؤمن رفيع است و درجات مؤمن عالم نيز كه بيش از درجه مؤمن غير عالم است داراي رفعت خواهد بود، نامِ نامور جوامع انساني، نظير حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) رفيع شده است. قرآن كريم كه در اثر احتواي ياد خدا، صاحب نام است سبب نامور شدن پيروان راستين خود خواهد شد؛ لذا خداوند سبحان در اين باره چنين فرموده است: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْکُمْ کِتاباً فيهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»(6)؛ (ما بر شما كتابى نازل كرديم كه وسيله تذكّر [و بيدارى] شما در آن است! آيا نمى فهميد؟!). اين آيه در عين آنكه جامعه بشري را به ياد حق فرا مي خواند به آنان فيض ناموري و نعمت نامداري را نويد مي دهد، چنانكه اين معنا را مي توان از برخي آيات ديگر استنباط كرد. چون ناموريِ درست، نشانه پيوند با خدا و ارتباط با حق است.
لذا به عنوان خواسته اي مشروع كه برخاسته از آگاهي و بصيرت است در دعاي ابو حمزه ثمالي مطرح شده: «وَ أَعْلِ ذِكْرِي»؛ ([خدايا] نام مرا رفيع و بلند نما). همان طور كه نام پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) را عالي قرار دادي. منشأ چنين درخواستي آن است كه امّت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به او تأسّي مي كنند: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثيراً»(7)؛ (مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى كنند). لذا در سعادت هاي ديني و فيوضات الهي خود را بهره مند مي كند، گرچه فاصله اصل و فرع، امتياز رهبر و رهرو، تمايز معصوم و غير معصوم، تفاوت كامل و ناقص و مانند آن محفوظ است.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.