پاسخ اجمالی:
ائمه(ع) در دعا كردن، خوي بزرگ منشي را به ما آموخته اند كه سعي كنيد اين چنين دعا كنيد. هرگز از خدا مال زياد نخواهيد؛ بلكه بخواهيد آبرويتان محفوظ باشد چون مال بيش از نياز، وبال است. انسان كريم، بزرگوار و بزرگ منش است و طبع و روانش، به طبيعت آلوده نيست و لذا هر كسي را كريم نمي گويند. خدا همتهاي بزرگ و فكرهاي بلند را دوست دارد. كارهاي پست و افكار حقير را دوست ندارد. آن همتهاي بلند را در خود احيا كنيد و معالي امور را از خداوند بخواهيد.
پاسخ تفصیلی:
دعاهاي علي بن ابي طالب(سلام الله عليه) نشانه روح بزرگ آن حضرت و براي آن است كه آن حضرت، خدا را به خوبي شناخته بود. از اين رو آثار و اوصاف خدايي و بينيازي را از خدا طلب مي كند. به خداي سبحان عرض مي كند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي وَ أَوَّلَ وَدِيعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِك»(1) خدايا همه نعمتهايي را كه دادي از ما مي گيري، ولي اولين نعمتي كه از من مي گيري جانم باشد. نه اينكه ابتدا، اعضا و جوارح ما را بگيري به طوري كه محتاج فرزندانمان باشيم، آنگاه جان ما را بگيري كه آن زندگي، حياتي ذليلانه است. مشابه اين روح بزرگ منشي در ديگر دعاهاي ائمه(عليهم السلام) به چشم مي خورد.
حضرت علي(عليه السلام) و نيز امام سجاد(عليه السلام) عرض مي كنند: «اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَار وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَار فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِي رِزْقِكَ وَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِكَ وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ كُلِّهِ وَلِيُّ الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْع»(2) يعني: خدايا تمام روزي ها از دست تو و به دست تو است. مرا بدون واسطه اين و آن، از روزي خود برخوردار كن. نه چنان كه روزي من به دست اين و آن باشد؛ كه از غير به من چيزي برسد و من ناچار شوم غير را مدح كنم؛ در حالي كه همه نعمتها از تو است و مسئول دادن و ندادن تويي.
ائمه(عليهم السلام) در دعا كردن، خوي بزرگ منشي را به ما آموخته اند كه سعي كنيد اين چنين دعا كنيد. هرگز از خدا مال زياد نخواهيد؛ بلكه بخواهيد آبرويتان محفوظ باشد چون مال بيش از نياز، وزر و وبال است. انسان كريم، انسان بزرگوار و بزرگ منشي است كه طبع و روانش، به طبيعت آلوده نيست و لذا هر كسي را كريم نمي گويند. در يكي از جبهه هاي جنگ، در اثر سيل يا حادثه ديگري كه اتفاق افتاد، بين رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) و ستاد نظامي حضرت فاصله شد. به طوري كه سربازان اسلام يك طرف و پيامبر طرف ديگر قرار گرفتند. حضرت هم در دامنه كوه مشغول استراحت شدند. در اين هنگام يكي از مشركان با استفاده از اين فرصت بالاي سر حضرت آمده شمشير كشيد و گفت: «من ينجيك الآن؟» شما كه در حال خوابيدن هستيد، سربازان هم كه از شما دورند، در اين حال چه كسي شما را نجات مي دهد؟ حضرت بيدرنگ فرمود: «رَبِّي وَ رَبُّك». بين سر من و لبه تيز شمشير قدرتي است كه تو نمي بيني، خداست كه مرا نجات مي دهد. آن مشرك كه به اين حرف معتقد نبود پوزخندي زد و همراه پوزخند شمشير را پايين آورد كه به حضرت آسيب برساند؛ ولي با هوشياري به موقع پيامبر، خودش يك طرف و شمشيرش به طرفي ديگر افتاد. حضرت برخاسته و شمشير را كشيده فرمودند: «مَنْ يُنْجِيكَ مِنِّي؟» تو را چه كسي از دست من نجات مي دهد؟ گفت: كرامت تو؛ زيرا تو انساني بزرگوار هستي. حضرت از كشتن او صرف نظر كرد.(3) اين روحيه كرم در بزرگان از بشر و انسانهاي كامل وجود دارد.
در مناجات شعبانيه سخن از خانه و لوازم زندگي و اين گونه امور مادّي نيست. اينها را به ديگران هم مي دهند. تمام كفار و منافقين را خداوند روزي مي دهد. اين همه درندگان را روزي مي دهد. كدام موجود زنده را بدون روزي گذاشت تا ما از خدا روزي ظاهري طلب كنيم؟ البته آن را هم بايد طلب كنيم. خود را در رسيدن به آن هم محتاج خدا مي دانيم و حرفي در آن نيست؛ ولي همت انسان در دعا بايد بالاتر از اين باشد.
وقتي امام سجاد(عليه السلام) به مكه مشرف شدند، به حضرت عرض كردند: مأموران هيئت حاكمه، باغ شما را در مدينه غصب كرده اند، حال كه عبدالملك خليفه از شام به مكّه آمده تظلم كنيد و از او كمك بخواهيد. حضرت فرمود: «وَيْحَكَ أَ فِي حَرَمِ اللَّهِ أَسْأَلُ غَيْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟»(4) من در كنار خانه خدا از خدا دنيا نمي خواهم چه رسد كه از عبدالملك بخواهم. بايد چنان عمل كنيم كه در بين نمازگزاران برجسته ترين آنان و در بين روزه داران برجسته ترين روزه دار و در بين جنگجويان برجسته ترين رزمنده ها باشيم. معارف ديني، اين همت بلند را به ما مي آموزد كه راه باز است و به مقام بلند رسيدن منحصر به افراد مخصوصي نيست.
در بعضي فقرات دعاي كميل از خداوند مسئلت مي كنيم، كه: خدايا مرا از برترين و بالاترين بندگانت قرار بده «وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَحْسَنِ عِبَادِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْك» همت ما اين نباشد كه نسوزيم؛ نسوختن كه هنر نيست. خداوند بسياري از افراد را در قيامت نمي سوزاند و به جهنم نمي برد. بچه ها و ديوانه ها را به جهنم نمي برد و نيز مستضعفين كه دسترسي به معارف و احكام الهي نداشته اند به آتش نخواهد برد. گفته اند: از خدا بخواهيد كه برجسته ترين و بهترين انسانهاي نمونه باشيد. از اين رو در شبهاي جمعه از خدا مسئلت مي كنيم كه خدايا مرا به جايي برسان كه كسي از من بالاتر نباشد. البته غير از انبياي الهي و معصومين(سلام الله عليهم أجمعين) كه حسابشان با خدا است.
حديث شريفي را جناب حسين بن علي(عليهما السلام) از رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل فرموده كه «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مَعَالِيَ الْأُمُورِ وَ يَكْرَهُ سَفْسَافَهَا»(5) خداوند همتهاي بزرگ و فكرهاي بلند را دوست دارد. كارهاي نازل و پست و افكار حقير را دوست ندارد. تلاش انسان اين نباشد كه در قيامت به جهنم نرود و براي نسوختن عبادت نكند؛ زيرا اين عبادت بندگان است. گفته اند آن همتهاي بلند را در خود احيا كنيد و معالي امور را از خداوند مسئلت داريد.
حسين بن علي(سلام الله عليه) كه آن حديث را از پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل كرد، خود نيز با سيره و روش عملي به ما آموخت كه چگونه انسان به مقام بلند نايل مي شود و چگونه امتي امّت عاليه و ملتي بلند همّت مي شوند. وقتي به حضرتش گفتند: يمن پر از آشوب است؛ حجاز و عراق آشوب زده است و بسياري از مناطق چنين وضعيتي دارند، فرمود: «لَوْ لَمْ يَكُنْ َّ فِي الدُّنْيَا مَلْجَأٌ وَ لَا مَأْوًى لَمَا بَايَعْتُ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَة»(6) شما كه مي گوييد سرزمينهاي خاورميانه در آشوب است، اگر همه دنيا ناامن باشد، من اهل تسليم و بيعت نيستم.
اين همت و فكر بلند را، حضرت از آن حديث آموخت. آن حديث بلند رسول الله(صلي الله عليه و آله و سلم) فرزندي اين چنين تربيت مي كند. منطق و انديشه امام(عليه السلام) اين است كه نه تنها حجاز و عراق و يمن ناامن است؛ كوفه و بصره آشوب است؛ اگر سراسر دنيا ناامن باشد و همه عليه من به مبارزه برخيزند، من دست از قيام بر نمي دارم؛ روح بلند اين است. آنگاه اگر كسي شاگرد اين مكتب شد ديگر نمي گويد: كه خليج ناامن است، تنگه هرمز ناامن است؛ بلكه سخن از آن است كه چگونه فداكاري كنيم؛ زيرا در مكتب امامت، ترس ترسانده شده است؛ يعني هرگز ترس، حق ندارد پيش اولياي الهي خودنمايي كند.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.