پاسخ اجمالی:
معناي «تجلّي» در قرآن و روايات اين است كه خدا، حقيقتي را از جهان غيب تنزّل داده و پايين می آورد تا براي ما تبيين كند. معناي «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» و نيز معناي «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» چنين است كه قرآن در اين ماه تنزّل كرد نه نزول؛ يعني اين حقيقت كه نزد خدا بود و الآن هم هست و هميشه خواهد بود، رقيق شد، تنزل كرد و به صورت لفظ در آمد تا انسان بتواند آن را بگويد، بشنود، بنويسد و بخواند.
پاسخ تفصیلی:
اميرالمؤمنين(عليه السلام) می فرماید: «فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه»(1) يعني، خداي تعالي در اين كتاب براي بندگانش تجلي كرده و آنان كتاب خدا را مي نگرند و مي خوانند، امّا خدا را نمي بينند. يكي از بهترين و ظريفترين تعبيرات در فرهنگ اسلامي، همان تعبير ظريف تجلّي است. معناي تجلّي در قرآن و روايات چنين است كه خداي سبحان، حقيقتي را از جهان غيب تنزّل داده، پايين آورد تا براي ما تبيين كند. تجلّي غير از تجافي است. قرآن در ماه رمضان نازل شد؛ اما نه به گونه اي كه باران از بالا مي بارد؛ چون وقتي باران نازل مي شود، به صورت تجافي است؛ يعني چون بالا هست در پايين نيست و وقتي پايين آمد ديگر در بالا نيست. اما وقتي خداي سبحان مي فرمايد: «در ماه مبارك رمضان قرآن را نازل كرديم»، نزول قرآن مانند بارش باران نيست كه وقتي پيش خداست، ديگر در دست ما نباشد و وقتي به زمين آمد ديگر پيش خدا نباشد.
معناي «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ»(2) و نيز معناي «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»(3) چنين است كه قرآن در اين ماه تنزّل كرد نه نزول؛ يعني اين حقيقت كه نزد خدا بود و الآن هم هست و هميشه خواهد بود، رقيق شد؛ تنزل كرد؛ به صورت لفظ در آمد تا انسان بتواند آن را بگويد، بشنود، بنويسد و بخواند. مجتهد فقيه يا حكيم الهي نيز مطلبي منقول يا معقول را كه جزء معارف بلند اسلامي است در عاقله خود مي پروراند، آنگاه براي اينكه قابل استفاده ديگران هم باشد آن معناي بلند نقلي يا عقلي را تنزّل مي دهد و به صورت لفظ يا نقش كتاب در مي آورد كه با زبان بگويد يا به نوشتاري تبديل كند، اين بدان معنا نيست كه ديگر در عاقله و فكر او اثري نباشد. مطالب فقهي را به صورت مسئله ساده در مي آورد كه هر منطقي بخواند و بفهمد در حالي كه ملكه اجتهاد در جان و روح بلند او هست؛ زيرا آن ملكه اجتهاد را پايين نياورده؛ بلكه آن حقيقت را تنزل داده و بر اساس همان حقيقت، الفاظ و معاني و مفاهيمي را به ديگران القا كرده است.
صحيفه سجاديه امام سجاد(عليه السلام) از كتابهاي ارزشمند اماميه است و در كنار قرآن كريم و نهج البلاغه حضور دارد. حضرت سجاد(عليه السلام) در دعاي «ختم قرآن» كه پس از فراغت از تلاوت قرآن خوانده مي شود از عظمت قرآن و بركات آن براي قاري سخن گفته است تا آنجا كه به خداي سبحان عرض مي كند: «تَجَلَّى مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِهَا مِنْ حُجُبِ الْغُيُوبِ، وَ رَمَاهَا عَنْ قَوْسِ الْمَنَايَا بِأَسْهُمِ وَحْشَةِ الْفِرَاق»(4) روزي كه فرشته مرگ، عزرائيل(سلام الله عليه) از پشت پرده هاي غيب براي قبض ارواح متجلّي شود، در آن روز به ما رحم كن. در اينجا از نازل شدن عزرائيل(سلام الله عليه) به عنوان تجلي ياد شده است كه فرشته مرگ براي محتضر، تجلّي مي كند. چنانكه اصطلاح تجلي در قرآن، در ماجراي موساي كليم(عليه السلام) نيز آمده است: «فَلَمَّا تَجَلَّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسي صَعِقاً»(5)؛ (آنگاه كه نور تجلي خدا بر كوه تابش كرد، آن را متلاشي ساخت و موسي بي هوش افتاد ...).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.