پاسخ اجمالی:
ساختمان هر یک از اعضای بدن انسان آن قدر پیچیده است که به تنهایی می تواند نشانه ای برای وجود خداوند و رد باور تصادفی پدید آمدن جهان باشد. برای مثال با بررسی چشم می بینیم که این عضو برخلاف دوربین های ساخته شده توسط بشر، با تنظیم خودکار، سرعت و قدرت مانورپذیری بالا قادر به ثبت صحنه های بسیار دور و بسیار نزدیک است. ظرافت دیگر چشم حساسیت آن در برابر نور است که انسان را قادر می سازد به صورت ناخوادآگاه اشیاء را در محیط های تاریک یا بسیار روشن ببیند. و بسیاری از موارد دیگر که در این مقال نمی گنجد.
پاسخ تفصیلی:
اگر در تمام جهان، موجودى جز يك انسان نباشد و در تمام وجود اين انسان چيزى جز يك چشم يا يك گوش نباشد همان براى شناخت ذات پاك خداوند و علم و قدرت او كافى است. چرا كه ساختمان اينها به قدرى ظريف و پيچيده و دقيق و حساب شده است كه هيچ عقلى باور نمى كند مصنوع تصادف يا طبيعت كور و كر باشد؛ بلكه در هر مرحله از مطالعه آن، به آيت جديد و نشانه تازه اى از علم و قدرت آن صانع حكيم برخورد مى كنيم. از ميان صدها ويژگى، و ريزه كارى عضو بينائى يعنى چشم، كافى است به چند موضوع زير توجّه كنيم تا بدانيم، چه غوغايى در آن برپا است:
1- عدسى متغيّر: معمولا چشم را به دوربين فيلم بردارى تشبيه مى كنند در حالى كه پيشرفته ترين دوربين هاى عكّاسى دنيا در مقابل چشم انسان بازيچه اى بيش نيست. چرا كه همه آنها داراى عدسى ثابتى هستند كه براى عكسبردارى از صحنه هاى مختلف، بايد به وسيله فيلم بردار دائما تنظيم و كنترل شوند ولى عدسى چشم كه درست پشت مردمك قرار گرفته دائما به طور خود كار تغيير شكل مى دهد. گاه قطر آن بسيار كم و گاه چندان زياد مى شود كه به 8 ميليمتر بالغ مى گردد و به آن اجازه مى دهد كه از صحنه هاى بسيار دور و بسيار نزديك عكسبردارى كند.
2- طبقات هفتگانه چشم: چشم عمدتا از هفت پرده يا هفت طبقه تشكيل شده است كه بنام «صلبيه» (سفيدى چشم)، «عِنَبيهَ»، «مَشِيْمِيَّه»، «جلْيدِيَه»، «زُلالِيَّه»، «زُجاجِيَّه» و «شَبَكِيَّه» ناميده مى شود كه هر كدام ساختمانى مخصوص به خود و وظيفه ويژه اى برعهده دارد كه شرح آن به درازا مى كشد. همين قدر كافى است بدانيم كه كمترين دگرگونى در آنها مايه اختلال بينائى مى گردد و البته در پشت شبكيه نيز اعصاب بينائى است كه از آنجا منظره هايى كه روى شبكيه افتاده به مغز مخابره مى شود.
3- حساسيت در برابر نور: تنظيم نور براى فيلمبردارى و عكاسى يكى از مشكل ترين كارها است. و بسيار مى شود كه گروهى از متخصّصان مأمور اين كار مى شوند در حالى كه چشم با تغيير دادن حساسيت خود در برابر نورهاى كم و زياد قادر است از صحنه هاى مختلف در نور بسيار قوى و نور بسيار ضعيف عكسبردارى دقيق و جالب كند.
4- تحرّك فوق العاده: فيلمبرداران دستگاه هاى خود را دائما به راست و چپ و بالا و پائين مى گردانند و از ابزارهای مختلف براى اين كار استفاده مى كنند. در حالى كه عضلاتى كه در اطراف كره چشم قرار گرفته با يك اراده اين دستگاه را به طور كامل در چهار جهت گردش مى دهد و قدرت مانور آن را براى فيلمبردارى از صحنه هاى اطراف فوق العاده زياد مى كند.
5- مصالح ساده و لطيف: براى تهيّه دستگاه هاى فيلمبردارى از محكم ترين شيشه ها و فلزات بهره مى گيرند، در حالى كه چشم از مصالح بسيار لطيفى ساخته شده، و در عين حال گاهى يكصد سال به طور مداوم كار مى كند. اين به خاطر آن است كه يك دستگاه زنده است و مى تواند دائمآ خود را بسازد و تجديد قوا كند در حالى که دستگاههاى مصنوع بشر دستگاههاى مرده اند!
6 - دستگاه هاى جنبى: براى اينكه چشم بتواند وظائف خود را به خوبى انجام دهد به وسائل زيادى مجهّز شده است كه آنها نيز هر كدام شگفت آور است. وجود چشمه هاى جوشان كه مايع مخصوص و شفّاف كننده را به طور مداوم در چشم مى ريزد و به پلك ها اجازه مى دهد بدون كمترين اصطکاکی روى كره چشم گردش كند و فاضلابى كه در پائين آن قرار گرفته كه اين مايع را دائما به بيرون هدايت كرده و به حفره هاى بينى سرازير مى كند و همچنين خود پلك ها و عكس العمل فوق العاده سريع آنها در برابر حوادث مختلف كه چشم را در برابر ضربه ها هجوم گرد و غبار يا نور شديد فورا مى پوشاند و همچنين ساختمان مژه ها كه همچون كركره هاى سايه روشن به چشم اجازه مى دهد كه در عين باز بودن، نور كمى را به خود راه دهد و از ورود گرد و خاك حفظ كند و نيز قرار گرفتن چشم در يك محفظه استخوانى بسيار قوى و محكم همچون يك دژ نيرومند و قرار گرفتن اين محفظه در نقطه مرتفع بدن كه به آن اجازه مى دهد اطراف و جوانب خود را همچون ديده بان ها كه در پست ديدبانى قرار دارند، ببيند و همچنين وجود ابروها كه سپر حفاظتى است، و امور فراوان ديگرى كه هر كدام داستانى جالب و شگفت انگيز و پر معنى دارند.
اگر مجموع اين جهات را كنار هم قرار دهيم و كمى پيرامون آن بينديشيم؛ قطعا اعتراف خواهيم كرد كه سازنده چشم از تمام قوانين مربوط به عدسى ها، و انعكاس نور و مسائل پيچيده ديگرى از اين قبيل آگاه بوده، و با علم و قدرت بى انتهاى خود چنين موجود عجيبى را آفريده است.
خلاصه هريك از اعضاى ظاهرى يا دستگاه هاى داخلى بدن همچون قلب و مغز و عروق و سلسله اعصاب خود داستان مفصّل و شگفت انگيزى دارند كه اگر بخواهيم به ذكر اسرار يك يك آنها بپردازيم هفتاد من كاغذ كه سهل است هزاران كتاب از اسرار آنها پر مى شود. چه بهتر كه به قصور خود در اين زمينه اعتراف كنيم و سر تعظيم بر آستان آفريدگار فرود آريم، و به گفته آن شاعر درباره آفرينش خود مترنّم شويم و بگوئيم اى انسان:
عجب تر از تو ندارد جهان تماشاگاه *** چرا به چشم تعجب به خود نظر نكنى!
يا بگوئيم:
عالم همه در تو است و ليكن از جهل *** پنداشته اى تو خويش را در عالم!(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.