پاسخ اجمالی:
اگر انسان مثل اولياء خدا و معصومين(ع) به مضرات و عواقب گناهان و منهیات الهی باور و یقین داشته باشد مواظب زبان خود می باشد تا سرکشی نکند و آبروی مردم پایمال نشود. شراب خوار و معتاد هم اگر یقین به مضرات شراب و هروئین داشته باشند دست به این کار نمی زدند.
پاسخ تفصیلی:
«ایمان داشتن به عواقب گناه» نقش مهمی در درمان بیماری زبان دارد. مثلاً شرابخوار اگر بداند اين ماده سست كننده اى كه مى نوشد از فرق سر تا ناخن پا در او و حتى در نسل هاى بعدى او اثر سوء دارد، يا يك فرد معتاد اگر دقيق به عاقبت اعتياد به هروئين بنگرد و به آن ايمان داشته باشد كه چه زندگى نكتب بار و فلاكت بارى در انتظار او است، فقر، بيمارى، متلاشى شدن زندگى، محروميت و غيره، همين موجب برگشتن وى از اين راه كثيف و ظلمانى خواهد شد.
اگر گفته شود آنها اين مسئله را مى دانند، هم شرابخوار مضرات شراب را مى داند و هم معتاد خسارت هاى ناشى از اعتياد را؛ مى گوئيم آنها علم دارند ولى باور يعنى ايمان به اين مسئله ندارند، علم به مضرات غير از باور كردن آن است. شما مى دانيد و علم داريد كه مرده ذره اى تحرّك از خود ندارد و حتى اگر موقع زنده بودن از قدرت او مى ترسيديد، مى دانيد الان ديگر قدرت ندارد، ولى چرا يك شب نمى توانيد تا به صبح در كنار او در اتاقى بياراميد؟ زيرا هنوز باور نكرده ايد. اگر آن معتاد به مشروب و هروئين همچنان كه باور دارد كه تكه اى ذغال برافروخته قدرت سوزندگى دارد و لذا آن را در دهانش نمی گذارد؛ اگر باور كند اين مشروب و مواد مخدّر هم آتشى است كه خود به جان خود مى زند، هرگز نزديك دهانش نمى برد و اگر باور داشت كبريتى كه به مواد مخدر يا سيگار مى زند، در واقع به حيات خود مى زند و پس از چندى خاكسترى هم از او به جا نمى ماند، هرگز چنين نمى كرد و اگر باور داشت كه كبريت را زير پول اين مواد بزند، بهتر است تا زير خود مواد، هرگز دست به چنين عمل كثيفى نمى زد، زيرا در صورت اول فقط پول را از دست مى داد و در صورت دوم هم پول و هم زندگى و عمر كه سرمايه اصلى او است.
بايد مثل اولياء خدا و معصومين(عليهم السلام) بود كه اين باور را داشتند كه منهيّات الهى (چيزهايى كه مورد نهى الهى است) همچون آتش است، مثلاً براى آنها تصرّف به ناحق در مال يتيمان و خوردن آن همچون آتشى مى ماند كه انسان به درون شكم خود داخل كند. قرآن مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَمْوَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنَّمَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»(1)؛ (كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم مى خورند در واقع در شكم هاى خود آتش فرو مى برند و به زودى در آتش فروزان دوزخ قرار خواهند گرفت).
در بحث ما هم كسى كه زبانش سركشى مى كند و رام نمى شود، بايد به عاقبت و سرانجام رام نكردن زبانش بنگرد و متوجه مضرات دنيوى و عقاب هاى اخروى آن باشد و باور كند كه به اين مضرات و عقاب ها منتهى مى شود، اگر چنين شد محال است زبانش را كه همچون اسب وحشى و چموشى است در ميان آبروى انسان هاى آبرومند جامعه بدون لجام رها كند، تا عِرض و آبروى افراد را زير سُمّ هایش پايمال كند، همچنان كه محال است آتشى را بر زبان گذارد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.