پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) بعد از ضربت خوردن به حسنين(ع) وصيت هايي كردند كه براي همه مسلمين درس آموز است. از جمله فرمودند: «چيزي را شريك خدا قرار ندهيد و كاري كه براي خدا است به غير او نسبت ندهيد كه شرك است. بعد از توحيد، رسالت پيامبر(ص) را حفظ كنيد و به وحي و نبوّت پيامبر احترام بگذاريد. اخلاق و آداب پيامبر را محترم بشماريد. آنچه از پيامبر نقل شده گرامي بداريد سنت و دين او را ضايع نكنيد. اين دو ستون [توحيد و نبوّت] را بپا داريد و هميشه روشن نگاه داريد. من ديروز مصاحب شما و در بين شما بودم و امّا امروز براي شما عبرت هستم».
پاسخ تفصیلی:
پس از آنكه به سر مبارك مولي الموحدين(عليه السلام) ضربت وارد شد، وصيتي فرمودند كه صرفاً براي امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) نبوده، بلکه متوجه همه مسلمين است. در بعضي از فرازهاي وصيت آمده است: «وَصِيَّتِي لَكُمْ أَنْ لَا تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَيْئا»(1)؛ (به شما [و به كساني كه كتاب من به آنها مي رسد] وصيت مي كنم چيزي را شريك خداوند قرار ندهيد [و كاري كه براي خداوند است به غير خدا نسبت ندهيد كه اين شرك است]).
مشركان كار خدا را به غير خدا نسبت مي دادند. نه اينكه بخشي را براي خدا و قسمتي را براي غير خدا انجام بدهند؛ زيرا اين رفتار، شرك معهود نيست؛ بلكه ريا است. معمولاً مشركان كاري كه بايد به خدا نسبت داد، به غير خدا نسبت مي دادند. به جاي اينكه خدا را عبادت كنند، بتها را عبادت مي كردند؛ مثلاً به عنوان شرك در پرستش معتقد بودند: يك مبدأ، جهان را آفريده كه او خداوند است و مبدأ ديگر جهان را اداره مي كند.
وصيّت توحيدي آن است كه كار را نه به خودت واگذار كن و نه به غير خودت. كار را تنها از آن خدا بدان و بدان كه تنها او عالم را تدبير مي كند. هيچ نعمتي بالاتر از نعمت توحيد نيست و هيچ گناهي هم بدتر از شرك نخواهد بود: «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ»(2). حال آيا رواست كه انسان در تمام حالات هستي در كنار سفره خداي واحد بنشيند و غير خدا را به عنوان ربّ، مبدأ اثر بداند؟ اين شرك، رسوايي را در جهان به دنبال خواهد داشت.
حضرت در ادامه وصيت مي فرمايد: «فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَه». بعد از توحيد، رسالت پيامبر را حفظ كنيد و به وحي و نبوّت پيامبر احترام بگذاريد. اخلاق و آداب پيامبر را محترم بشماريد. آنچه از پيامبر نقل شده گرامي بداريد سنت و دين او را ضايع نكنيد. بعد از آنكه راجع به اصل توحيد و نبوّت و دين خدا سفارش كرد، آنگاه تاكيد فرمود: «أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْن»؛ (اين دو ستون را بپا داريد: [يكي توحيد، ديگري نبوّت] اين دو چراغ را هميشه روشن نگاه داريد [و كاري نكنيد كه خاموش بشود]).
بعد فرمود: «أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُم»؛ (من ديروز مصاحب شما و در بين شما بودم و شما هم با من بوديد؛ امّا امروز براي شما عبرت هستم ...). مرا ببينيد تا بيابيد كه قدرت و سلامت و ثروت پايدار نيست و كسي در جهان براي ابد نمي ماند. مرگ چيزي است كه من سالها به انتظار او بودم: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه»(3)؛ (من به مرگ بيشتر از طفل شيرخوار به پستان مادرش علاقه مندم).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.