پاسخ اجمالی:
اگر خداوند مي فرمايد: عبادت كن تا به «يقين» برسي نه به اين معناست كه وقتي به يقين رسيدي عبادت را رها كن؛ اين مسئله مثل اين است كه به انسان بگويند اگر خواستي به سقف برسي كه پشت بام را ببيني، از نردبان استفاده كن. عارف اگر به مقام يقين رسيد به خاطر اين است كه به عبادت متكي شده است؛ لذا اگر عبادت را ترك كرد، ترك عبادت ملازم با سقوط است. پس ممكن نيست انسان در هيچ مرحله اي بي نياز از عبادت باشد.
پاسخ تفصیلی:
اگر خداوند مي فرمايد: عبادت كن تا به يقين برسي نه به اين معناست كه اگر به يقين رسيدي عبادت را رها كن. مثل اينكه به انسان مي گويند اگر خواستي به سقف برسي تا پشت بام را ببيني، از نردبان استفاده كن؛ پله هاي نردبان را طي كن تا پشت بام را ببيني. اين نه به آن معناست كه وقتي پشت بام را ديدي بگويي نردبان چيست؟ زيرا با تكيه به اين نردبان پشت بام را مي بيني. عارف اگر به مقام يقين ميرسد چون به عبادت متكي است و اگر به جايي رسيد كه يقين پيدا كرد و عبادت را ترك كرد، ترك عبادت ملازم با سقوط است. ممكن نيست انسان در [هيچ] مرحله اي بي نياز از عبادت باشد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.