پاسخ اجمالی:
راه رسيدن به حكمت عبادت آن است كه عابد جز معبود چيزي را نبيند و چيزي جز حق را دوست نداشته باشد و تنها در اين صورت است كه نگرانی از چیزی ندارد؛ چون چيزي كه از دست رفتني باشد مورد علاقه او نيست و چيزي هم كه مورد علاقه او باشد از دست رفتني نيست. انسان گاهي از گذشته غمگين و از آينده هراسناك است؛ اگر كسي از گذشته و آينده نجات يافت، ديگر سخن از ماضي و مستقبل نيست، از زمان بالاتر آمده است، چيزي را قبلاً از دست نداده تا غمگين باشد و چيزي را بعداً از دست نميدهد تا الان بترسد. اين نشانه پي بردن به حكمت عبادات است.
پاسخ تفصیلی:
راه رسيدن به حكمت عبادت آن است كه عابد جز معبود چيزي را نبيند و ركن اساسي اين است كه انسان چيزي جز حق را دوست نداشته باشد، در اين صورت نگران نيست؛ چون چيزي كه از دست رفتني است مورد علاقه او نبوده و چيزي هم كه مورد علاقه اوست از دست رفتني نيست. از اين رو نه غمي به سراغ عارف مي آيد و نه اندوهي او را فرا مي گيرد. انسان گاهي از گذشته غمگين و از آينده هراسناك است. اگر كسي از گذشته و آينده نجات پيدا كرد، ديگر سخن از ماضي و مستقبل نيست؛ از زمان بالاتر آمده و روي گذشته و آينده پا گذاشته است. چيزي را قبلاً از دست نداده تا اندوهگين باشد و چيزي را بعداً از دست نمي دهد تا هم اكنون ترسناك باشد. به تعبير بوعلي سينا عارف، فرحان است: «العارف هشٌ بشٌ بسّامٌ يبجّل الصغير من تواضعه كما يبجّل الكبير و ينبسط من الخامل مثل ما ينبسط من النبيه و كيف لايهشّ و هو فرحان بالحق و بكلّ شىء فإنّه يري فيه الحق»(1)؛ (عارف، گشاده رو، بشّاش و متبسم است، كوچك و بزرگ از فروتني او بهره مند مي شوند؛ او هم از ديدار همگان شادمان است، چرا چنين نباشد كه او همه هستي را تجلّي حق مي بيند).
آری عاشق می گوید: «عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست» و اين نشانه پي بردن به حكمت عبادات است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.