پاسخ اجمالی:
حدیث شریف ثقلین در بر دارنده نکات فراوانى است، از جمله: جامعیت کتاب و عترت، هدایت مطلق در کتاب و عترت، مصاحبت ابدى آن دو، لزوم تمسک به هر دو، بقاى عترت تا روز قیامت و أعلمیّت اهل بیت(ع).
پاسخ تفصیلی:
حدیث شریف ثقلین در بردارنده نکات فراوانى است که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1 ـ جامعیت کتاب و عترت
تعبیر به «ما إن تمسّکتم بهما» که به صورت مطلق آمده و به مورد خاصى تقیید نخورده، دلالت بر جامعیت و کمال على الاطلاق کتاب و عترت دارد.
2 ـ هدایت مطلق در کتاب و عترت
تعبیر به «لن تضلّوا أبداً» که اطلاق «لن تضلوا» با «ابداً» تأکید شده و دلالت بر نفى ضلالت به طور مطلق دارد؛ یعنى هیچ نوع ضلالت بر شما عارض نخواهد شد. و در مقابل ضلالت، هدایت است که با اقتدا به آن ها به انواع هدایت نایل خواهید شد؛ چه هدایت به نحو ارائه راه و چه هدایت به نحو رساندن به مقصد با دستگیرى.
3 ـ مصاحبت ابدى
تعبیر به «حتّى یردا علىّ الحوض» دلالت بر مصاحبت و معیّت ابدى بین قرآن و عترت دارد و این شامل تمام نشئه ها و عالم ها؛ اعمّ از عالم دنیا، برزخ و قیامت مى شود.
4 ـ لزوم تمسک به هر دو
تعبیر به «ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا أبداً» و جمله «فانظروا کیف تخلّفونى فیهما» که در برخى از روایات آمده، دلالت بر لزوم تمسک به کتاب و عترت هر دو دارد، نه این که یکى را تمسک کرده و دیگرى را رها سازیم. آنچه مانع از ضلالت است هر دو است نه یکى، قرآن به تنهایى هدایت گر نیست، احتیاج به مفسّر و مبیّن دارد که همان عترت است.
علامه مناوى مى گوید: «وفی هذا تلویح بل تصریح بأنّهما کتوأمین خلّفهما و وصّى امّته بحسن معاملتهما و ایثار حقّهما على أنفسهم و الإستمساک بهما فی الدین...»(1)؛ (در این حدیث ـ ثقلین ـ اشاره بلکه تصریح به این است که کتاب خدا و عترت همانند دوقلویى اند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به عنوان هدایتگران بعد از خود معرفى کرده است و امّت خود را وصیت نموده که با آن دو به خوبى معاشرت کنند، آنان را بر خود مقدم بدارند و در دین به آن دو تمسک کنند).
5 ـ بقاى عترت تا روز قیامت
تعبیر به «لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض» دلالت بر بقاى عترت طاهره تا روز قیامت دارد؛ زیرا در صورتى که زمان از عترت خالى باشد، لازم مى آید بین کتاب و عترت افتراق و جدایى حاصل شود و این معنا با صریح حدیث در عدم افتراق و جدایى بین آن دو منافات دارد.
ابن حجر مى گوید: «و فی احادیث الحث على التمسک بأهل البیت(علیهم السلام) اشارة إلى عدم انقطاع متأهل منهم للتمسک به إلى یوم القیمة، کما إنّ الکتاب العزیز کذلک؛ ولهذا کانوا اماناً لأهل الأرض...»(2)؛ (در این حدیث اشاره به جدا نشدن کسانى از اهل بیت(علیهم السلام) با قرآن است که اهلیّت براى تمسّک به او تا روز قیامت داشته باشند؛ همان گونه که کتاب عزیز این چنین است. در روایات آمده است که اهل بیت امان براى اهل زمینند...). همین معنا از سمهودى شافعى نیز رسیده است.(3)
6 ـ أعلمیّت اهل بیت(علیهم السلام)
در برخى از روایات جمله «لا تعلّموهم فإنّهم أعلم منکم» آمده است که دلالت بر اعلمیّت اهل بیت(علیهم السلام) بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دارد؛ خصوصاً این که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آنان را به کتاب خدا مقرون ساخته و در حقیقت آنان را عِدل کتاب خدا و مفسّر آن معرفى کرده است.
ابن حجر مى گوید: «کلّ منهما معدن العلوم اللدنیة والحکم العلیة والأحکام الشرعیة»(4)؛ (... هر کدام از کتاب و عترت معدن علوم لدنّى و حکمت هاى بزرگ و عالى و احکام شرعى اند).
تفتازانى بعد از نقل حدیث ثقلین مى گوید: «ألا ترى انّه(علیه السلام) قرنهم بکتاب الله تعالى فی کون التمسّک بهما منقذاً عن الضلالة، ولامعنى للتمسک بالکتاب الاّ الأخذ بما فیه من العلم والهدایة، فکذا فی العترة»(5)؛ (آیا نمى بینى که چگونه پیامبر(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را به کتاب خود مقرون ساخته است؟ این نیست مگر به جهت تمسک به کتاب و عترت که انسان را از ضلالت و گمراهى نجات خواهد داد. و معناى تمسک به کتاب و عترت آن است که به علم و هدایتى که نزد آن دو است اخذ کرده و عمل نماییم) .(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.