پاسخ اجمالی:
آيات زيادى از قرآن خبر از وجود نظم و حساب در مجموعه جهان آفرينش مى دهد، و انسانها را به دقّت و انديشه در اين نظم و حساب دعوت مى كند؛ از سوى ديگر قرآن مجيد از حساب دقيق روز قيامت خبر داده است، و یکی از نام هاى روز قيامت، «يوم الحساب» است. با اين حال چگونه انسان مى تواند از حساب خويش در اين جهان غافل بماند؟!. او كه بايد فردا به حساب خود برسد چه بهتر كه در اين دنيا ناظر بر حساب خويش باشد؛ در روايات اسلامى، مسأله محاسبه نفس از اين هم گسترده تر و واضح تر مطرح شده است.
پاسخ تفصیلی:
منظور از محاسبه نفس اين است كه هر كس در پايان هر سال يا ماه و هفته و يا در پايان هر روز به محاسبه كارهاى خويشتن بپردازد، و عملكرد خود را در زمينه خوبيها و بديها، اطاعت و عصيان، خدا پرستى و هوا پرستى دقيقاً مورد محاسبه قرار دهد، و درست مانند تاجر موشكاف و دقيقى كه همه روز يا هر هفته و هر ماه و هر سال به حسابرسى تجارتخانه خود مى پردازد و سود و زيان خويش را از دفاتر تجارى بيرون مى كشد و ترازنامه و بيلان تنظيم مى كند، به يك محاسبه الهى و معنوى دست زند و همين كار را در مورد اعمال و اخلاق خويش انجام دهد.
روشن است محاسبه چه در امر دين باشد يا دنيا يكى از دو فايده مهم را دارد: اگر صورتحساب، سود كلانى را نشان دهد، دليل بر صحّت عمل و درستى راه و لزوم تعقيب آن است؛ و هر گاه زيان مهمّى را نشان دهد دليل بر وجود بحران و خطر و احتمالاً افراد مغرض و دزد و خائن و يا خطا كار و ناآگاه در تجارتخانه اوست كه بايد هر چه زودتر براى اصلاح آن وضع كوشيد.
در مورد محاسبه نفس در منابع اسلامى اعم از آيات و روايات اشارات پر معنايى ديده مى شود.
آيات زيادى از قرآن خبر از وجود نظم و حساب در مجموعه جهان آفرينش مى دهد، و انسانها را به دقّت و انديشه در اين نظم و حساب دعوت مى كند؛ از جمله، مى فرمايد:
«وَ اَلسَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْميزانَ ـ اَنْ لاتَطْغَوا فى الْميزانِ»؛ (آسمان را برافراشت و ميزان و قانون در آن گذاشت، تا در ميزان طغيان نكنيد و از مسير عدالت و حساب منحرف نشويد)! (سوره الرّحمن، آيات 7 و 8).
در جاى ديگر مى خوانيم: «وَ كُلُّ شَىْء عَنُدَهُ بِمِقْدار»؛ (و هر چيز نزد او [خدا] مقدار معينى [حساب روشنى] دارد).(1)
و نيز مى فرمايد: «وَ اِنْ مِنْ شَىْء اِلاّ عِنْدَنا خَزائـِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَر مَعْلُوْم»؛ (و خزائن همه چيز فقط نزد ما است و ما جز به اندازه معيّن آن را نازل نمى كنيم).(2)
از سوى ديگر قرآن مجيد در آيات متعدّدى از حساب دقيق روز قيامت خبر داده است؛ از جمله، از زبان لقمان حكيم خطاب به فرزندش چنين نقل مى كند: «يا بُنَىَّ اِنَّها اِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل فَتَكُنْ فى صَخْرَة اَو فِى السَّمواتِ اَو فِى الاَْرْضِ يَأتِ بِهَا اللّهُ اِنَّ اللّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ»؛ (پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى] از آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را [در قيامت براى حساب] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!).(3)
و نيز مى فـرمايد: «وَ اِنْ تُبْدُوا ما فى اَنْفُسِكُمْ اَو تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللّهُ»؛ (اگر آنچه را در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان نماييد، خداوند شما را بر طبق آن محاسبه مى كند).(4)
اين مسأله بقدرى مهم است كه يكى از نامهاى روز قيامت، «يوم الحساب» است: «اِنَّ الَّـذينَ يَضِلـُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ لَهُـمْ عَذابٌ شَديدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ»؛ (كسانـى كـه از راه خدا منحرف مى شوند، به خاطر فراموش كـردن روز حساب عـذاب شديدى دارنـد!).(5)
مسأله حساب در قيامت بقدرى روشن و آشكار است كه انسان را در آنجا حسابرس خودش مى سازند، و به او گفته مى شود: «اِقْرَءْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً»؛ ([در آن روز به انسان گفته مى شود:] نامه اعمالت را بخوان، كافى است كه امروز خود حسابگر خود باشى!).(6)
با اين حال و با توجّه به اين شرايط كه همه چيز در دنيا و آخرت داراى حساب است، چگونه انسان مى تواند از حساب خويش در اين جهان غافل بماند؛ او كه بايد فردا به حساب خود برسد چه بهتر كه در اين دنيا ناظر بر حساب خويش باشد؛ او كه مى داند همه چيز در اين جهان حساب و كتابى دارد چرا خود را از حساب و كتاب دور دارد؟!
بنابراين، مجموعه آيات فوق و مانند آن اين پيام مهم را براى همه انسانها دارد كه هرگز محاسبه را فراموش نكنيد، و اگر مى خواهيد بار شما فردا سبك باشد، در اين جهان به حساب خويش برسيد، پيش از آن كه در آن جهان به حساب شما برسند.
در روايات اسلامى، مسأله از اين هم گسترده تر است؛ از جمله:
1 ـ درحديث معروف رسول خدا(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهّزُوا لِلْعَرْضِ الاَْكْبَرِ»؛ (خويشتن را محاسبه كنيد پيش از آن كه به حساب شما برسند و خويش را وزن كنيد قبل از آن كه شما را وزن كنند! [و ارزش خود را تعيين كنيد پيش از آن كه ارزش شما را تعيين نمايند] و آماده شويد براى عرضه بزرگ روز قيامت)!(7)
2 ـ در حديث ديگر از همان حضرت خطاب به ابوذر مى خوانيم: «يا اَباذَرْ حاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ فاِنَّهُ اَهْوَنُ لِحِسابِكَ غَدَاً وَزِنْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُوزَنَ ...»؛ (اى ابوذر! به حساب خويش برس، پيش از آن كه به حساب تو برسند، چرا كه اين كار براى حساب فرداى قيامت تو آسانتر است، و خود را وزن كن پيش از آن كه تو را وزن كنند!).(8)
3 ـ در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «ما اَحَقَّ لِلاِْنسانِ اَنْ تَكُونَ لَهُ ساعَةٌ لايَشْغَلُهُ شاغِلٌ يُحاسِبُ فِيْها نَفْسَهُ، فَيَنْظُرَ فيمَا اكْتَسَبَ لَها وَ عَلَيْها فى لَيْلِها وَ نَهارِها»؛ (چقدر شايسته است كه انسان ساعتى براى خود داشته باشد، كه هيچ چيز او را به خود مشغول نسازد و در اين ساعت، محاسبه خويش كند و بنگرد چه كارى به سود خود انجام داده و چه كارى به زيان خود، در آن شب و در آن روز).(9)
در اين حديث بوضوح مسأله محاسبه در هر روز، آن هم در ساعتى كه فراغت بطور كامل حاصل باشد، آمده است؛ و اين امر از شايسته ترين امور براى انسان شمرده شده است.
4 ـ همين معنى درحديث امام صادق(عليه السلام) به شكل ديگرى آمده است، مى فرمايد:«حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا، اَنْ يُعْرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَوْم وَ لَيْلَة عَلى نَفْسِهِ، فَيَكوُنُ مُحاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِن رَأى حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنْها وَ اِنْ رأى سَيِّـئَةً اِستَغْـفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخْزى يَوْمَ الْقِيامَةِ»؛ (بر هر مسلمانى كه معرفت ما را دارد لازم است كه اعمال خود را در هر روز و شب، بر خويشتن عرضه بدارد، و حسابگر نفس خود باشد؛ اگر حسنه اى مشاهده كرد براى افزودن آن كوشش كند، و اگر سيّئه اى ملاحظه نمود از آن استغفار نمايد، مبادا روز قيامت رسوا گردد!).(10)
5 ـ همين معنى از امام كاظم(عليه السلام) به گونه ديگرى روايت شده است؛ فرمود: «ياهِشامُ لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسَبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يَومِ فَاِنْ عَمِلَ حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنْهُ وَ اِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْـفَرَ اللّهَ مِنْهُ وَ تابَ»؛ (كسى كه هر روز به حساب خويش نرسد از ما نيست، اگر كار خوبى انجام داده از خدا توفيق فزونى طلبد [و خدا را بر آن سپاس گويد] و اگر عمل بدى انجام داده استغفار كند و به سوى خدا برگردد و توبه كند!).(11)
روايات در اين زمينه فراوان است، علاقه مندان مى توانند براى توضيح بيشتر به مستدرك الوسائل، كتاب الجهاد، ابواب الجهاد النّفس، مراجعه نمايند.(12)
اين روايات بخوبى نشان مى دهد كه مسأله محاسبه نفس در اسلام از اهمّيّت والائى برخوردار است، و كسانى كه اهل محاسبه نفس نيستند، از پيروان راستين ائمّه اهل بيت(عليهم السلام) محسوب نمى شوند! در اين روايات به فلسفه و حكمت اين كار نيز بروشنى اشاره شده است كه اين كار مى تواند مايه فزونى حسنات، و جلوگيرى از سيّئات و جبران آنها گردد، و از سقوط انسان در گرداب هلاكت و غرق شدن در درياى غفلت و بى خبرى جلوگيرى كند.
راستى چرا ما با امور مادّى و معنوى حدّاقل يكسان برخورد نكنيم؟! امور مادّى ما حساب و كتاب و دفترروزنامه و دفتر انبار و دفتر كل و دفاتر ديگر دارد،ولى براى امور معنوى حتّى حاضر به يك حساب به اصطلاح سرانگشتى نيز نباشيم، در حالى كه امور معنوى به درجات بالاتر و والاتر است و اصولاً قابل مقايسه با امور مادى نيست! به همين دليل، در حديث پر معنايى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «لايَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبَ نَفْسَهُ اَشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريـكِ شَريْـكَهُ، وَ السَيِّدِ عَبْدَهُ»؛ (انسان هرگز اهل ايمان نخواهد شد مگر اين كه در حسابرسى خويش سختگير باشد؛ حتّى سختگيرتر از حساب شريك نسبت به شريكش و مولى نسبت به غلامش!).(13)
اين موضوع به اندازه اى مهم است كه حتّى جمعى از بزرگان كتابهائى در موضوع «محاسبة النّفس» نوشته اند، از جمله محاسبة النّفس مرحوم سيّد بن طاووس حلّى (متوفّاى سنه 664 هـ . ق) و محاسبه النّفس مرحوم كفعمى (از علماى قرن نهم هجرى) و محاسبة النّفس فى اصلاح عمل اليوم و الاعتذار من الامس مرحوم حاج ميرزا على حائـرى مرعشـى (متوفّاى 1344 هـ . ق ) و محاسبه النّفس سيد على مرعشى (متوفّاى 1080 هـ . ق) است.(14)، (15)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.