پاسخ اجمالی:
دلیل آنها این است که قرآن کریم در آیه 18 سوره یوسف، علّت شرک بت پرستان را شفاعت طلبى از بت هایشان مى داند و بر این اساس، اعتقاد دارند: شفاعت طلبى از پیامبران یا اولیا نیز مثل شفاعت خواهى از بت ها شرک است. امّا این دلیل مردود است. زیرا مشرکان که از بت هایشان طلب شفاعت مى کردند، براساس این عقیده بود که بت ها را خدا مى دانستند، لذا در آغاز بت ها را مى پرستیدند، سپس از آنان شفاعت می طلبیدند.
پاسخ تفصیلی:
دلیل قائلان به حرمت شفاعت طلبى از شفیعان این است که قرآن کریم علّت شرک بت پرستان را شفاعت طلبى از بت هایشان مى داند و مى فرماید:
«وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَاللهِ»(1)؛ (جز خدا چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیان مى رساند و نه سود مى بخشد و مى گویند: اینها شفیعان ما نزد خداوندند.)
بر این اساس، شفاعت طلبى از پیامبران یا اولیا نیز مثل شفاعت خواهى از بت ها شرک است.(2)
امّا این دلیل مردود است زیرا:
1. میان شفاعت خواهى از بت ها و از اولیاى صالح خدا تفاوت اساسى وجود دارد. مشرکان که از بت هایشان طلب شفاعت مى کردند، براساس این عقیده بود که بت ها را خدا مى دانستند، یا مى پنداشتند کار خدا به آنان سپرده شده است، در حالى که موحّدان در این شفاعت خواهى معتقدند که شفیعان بندگان خالص خدایند و خداوند به خاطر پرستش خالصانه این منزلت و مقام را به آنان عطا کرده است. چگونه مى توان این دو درخواست را یکى دانست؟
2. مشرکان، طبق آیه اى که یاد شد، در آغاز بت ها را مى پرستیدند، سپس از آنان شفاعت طلبیدند، در حالى که موحّدان جز خداى یکتا و بى شریک را نمى پرستند. البته پس از آنکه در مقابل خداوند خضوع مى کنند و به او ایمان دارند، از اولیاى صالح الهى درخواست شفاعت مى کنند، به خاطر آنکه خداوند به آنان اذن شفاعت داده است.
پس نمى توان کار مؤمنان را مثل عمل مشرکان و از یک مقوله دانست و این نه اساس درستى دارد و نه بر دلیل برهانى و مستند علمى استوار است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.