پاسخ اجمالی:
کلمات امام در موارد مختلف حاکى از آن است که او تا آخرین لحظات زندگى، خود را شایسته خلافت مى دانست. من جمله: 1- فرمود: از روزى که خدا جان پیامبر(ص) را گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است. 2- شخصى به من گفت: تو بر امر خلافت حریصى؛ من گفتم من حق خود را طلب کردم... قریش اتفاق کردند در مورد امرى که حق خاص من بود، بر ضد من قیام کنند.
پاسخ تفصیلی:
بله، کلمات امام در موارد مختلف حاکى از آن است که او تا آخرین لحظات زندگى، خود را شایسته خلافت مى دانست و این که خلافت حق مسلم او بود که از وى گرفته شد. در این مورد، علاوه بر خطبه «شقشقیه» که همه با او آشنا هستیم، سخنان دیگر او حاکى از غصب خلافت او است، که ما در این جا به برخى از سخنان او اشاره مى کنیم:
االف. «فَوَاللّه ما زلتُ مدفوعاً عن حقّى مُستأثراً علىَّ منذُ قبضَ اللّهُ نبیَّه(صلى الله علیه و آله) حتّى یَوم الناسِ هذا».(1)
«به خدا سوگند از روزى که خدا جان پیامبر خویش را تحویل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است».
ب: «شخصى در حضور جمعى به من گفت: پسر ابوطالب! تو بر امر خلافت حریصى؛ من گفتم:
«بَلْ أَنْتُمْ وَاللّهِ لأَحْرصُ وَ أَبْعَدُ وَ أَنَا أَخَصُّ وَ أَقْرَبُ، وَ إِنّما طَلَبْتُ حَقّاً لِى وَ أَنْتُمْ تَحُولُونَ بَیْنِى وَ بَیْنَهُ وَ تَضْرِبُونَ وَجْهى دُونَهُ، فَلَمّا قَرَعتُه بالحُجّةِ فِى الْمَلاءِ الحاضرینَ هَبَّ کَأَنَّهُ بُهِتَ لا یَدْرى ما یُجیبُنى بِهِ»(2)
(به خدا قسم شما حریص تر و از پیغمبر دورترید و من از نظر روحى و جسمى نزدیک ترم، من حق خود را طلب کردم و شما مى خواهید میان من و حق خاص من حائل و مانع شوید و مرا از آن منصرف سازید. آیا آن که حق خویش را مى خواهد حریص تر است یا آن که به حق دیگران چشم دوخته است؟ همین که او را در برابر حاضران با نیروى استدلال کوبیدم به خود آمد و نمى دانست در جواب من چه بگوید).
معلوم نیست اعتراض کننده چه کسى بوده و این اعتراض در چه وقت مطرح شده است. ابن ابى الحدید مى گوید: اعتراض کننده سعد وقاص بوده، آن هم در روز شورا. سپس مى گوید: ولى امامیه معتقدند که اعتراض کننده ابوعبیده جراح بوده و در روز سقیفه چنین اعتراض کرده است.
حضرت در ادامه مى فرماید: «اللّهُمَّ إِنّى أَسْتَعدیکَ عَلى قُرَیش و َمَنْ أَعانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَطَعُوا رَحِمى وَ صَغَّرُوا عَظیمَ مَنْزِلَتى وَ أَجْمعُوا عَلى مُنازَعتى أَمْراً هُوَ لِى».(3)
(خدایا از ظلم قریش، و همدستان آنها به تو شکایت مى کنم، اینها با من قطع رحم کردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقیر نمودند، اتفاق کردند که در مورد امرى که حق خاص من بود، بر ضد من قیام کنند).
ااینها نمونه ای از بیانات امام امیر المؤمنین علی(علیه السلام) است که در آنها به غصبی بودن خلافت خلفای قبلی اشاره کرده است و نشان می دهد که ایشان پیوسته از مظلومیت خود سخن مى گفت و نسل ها را از حقایق آگاه مى ساخت. (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.