پاسخ اجمالی:
در منابع اهل سنت مثل مسند احمد، صواعق، کنزالعمال، درالمنثور و... روایاتی در مورد روش زندگی حضرت زهرا(س) وارد شده است؛ مثلا اینکه حضرت النگو و گردنبند و گوشواره و پرده ای که بر در خانۀ اش نصب کرده بود را برای پیامبر(ص) فرستاد تا در راه خدا بکار بندد. کثرت آسیا کردن بر دست هایش نشانه گذارده بود و از بس با مشک آب حمل کرد، جاى آن بر بدنش ماند، لباسش بخاطر جاروب کردن خانه و روشن کردن اجاق غبارآلود و سیاه می شد و از کار کردن در خانه به او آسیب رسیده بود و ...
پاسخ تفصیلی:
ابن حجر، در الصواعق(1) چنین آورده است: احمد، و دیگران خبری نقل کرده اند که مضمون آن چنین است: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هنگام بازگشت از سفر سوی فاطمه می آمد و مدتی طولانی نزد او می ماند. در یکی از دیدارها فاطمه(علیها السلام) خود را با دو النگوی نقره ای و گردنبند و گوشواره آراسته بود و پرده ای بر در خانۀ خود نصب کرده بود. پس رسول خدا آمد و بر او وارد گشت و سپس در حالی که آثار غضب در چهره اش نمایان بود ، رفت و بر منبر نشست. فاطمه دانست که رفتار خاص رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فقط بخاطر چیزهایی است که او تهیه کرده است. لذا آنها را سوی او فرستاد تا در راه خدا بکار ببندد.
آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «همانی کرد که می خواستم. پدرش فدایش باد و سه بار تکرار نمود و ادامه داد _ دنیا از آن محمد و آل محمد نیست. اگر دنیا به مقدار بال مگسی نزد خداوند ارزش داشت ، هیچ کافری از آن بهره نمی برد و لو به مقدار یک جرعه آب». و به دنبال آن برخاستند و سوی فاطمه(علیها السلام) رفتند.
ابن حجر نوشته است که احمد بن حنبل می افزاید:
رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) به ثوبان فرمان داد که آنها را به بعضی از اصحاب بدهند و برای فاطمه گردنبندی از پارچۀ یمانی و دو النگو از عاج خریداری شود و فرمود: اینها اهل بیت من هستند و نمی پسندم که طیبات خود را در زندگی دنیا بخورند.
2- ابو نعیم،(2) به نقل از زهرى مى نویسد: فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آنقدر آسیا کرد که دستش تاول زد و ورم کرد و جاى دسته ى آسیا بر آن ماند.
3- احمد بن حنبل،(3) از انس بن مالک نقل مى کند: روزى بلال براى نماز صبح دیر آمد، رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) از علت تأخیر سؤال کرد. او گفت: از کنار خانه فاطمه گذشتم، دیدم در حال آسیا کردن است و فرزندش مى گرید، به او گفتم: اگر اجازه بدهید من آسیا کنم تا شما بچه را آرام کنید یا شما آسیا کنید و من بچه را آرام کنم. او گفت: من به فرزندم مهربان ترم. این بود علت تأخیرم.
فرمود: بر دخترم دلسوزى و احسان کردى، خدا تو را رحمت کند.
4- همچنین در کنزالعمال(4). به نقل از جابر آمده است:
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فاطمه را دید که عبائى از موى شتر در بر گرفته مشغول آسیا کردن است، پس گریست و فرمود: «اى فاطمه در برابر تلخى هاى دنیا صبور باش تا نعیم آخرت نصیب تو شود. و این آیه نازل شد: «و لسوف یعطیک ربک فترضى»؛ (پروردگارت بزودى به تو چندان عطا کند که تو راضى شوى)، صاحب کنزالعمال مى نویسد: ابن مردویه و ابن نجار و دیلمى این حدیث را نقل کرده اند.»
سیوطى نیز در الدرالمنثور در تفسیر سوره ضحى این حدیث را آورده و مى نویسد: عسکرى در مواعظ آن را نقل کرده است.
5- نیز ابو داود،(5) از ابى الورد بن ثمامة نقل مى کند که على(علیه السلام) به ابن اعبد فرمود: آیا برایت از خودم و فاطمه سخن نگویم؟ (پس فرمود:) فاطمه نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) محبوبترین فرد خانواده بود. او نزد من بود که کثرت آسیا کردن بر دست هایش نشانه گذارده بود و از بس با مشک آب حمل کرد، جاى آن بر بدنش ماند، آنقدر خانه را جاروب کرد که لباسش غبارآلود شده بود و آنقدر آتش اجاق را روشن کرد که لباسش سیاه گردید، و از کار کردن در خانه به او آسیب رسیده بود.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.