پاسخ اجمالی:
حاکم حسکانى روایتی نقل می کند که در آن منظور از هادی قوم در آیه 7 سوره رعد حضرت علی دانسته شده است. این روایت مطابق رای اهل سنت معتبر است و روایت شناسان روایان آن را با واژه هایی چون ثقه، متقن، امین، حافظ و عارف و راستگو توصیف کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
حاکم حسکانى از جوهرى، از مرزبانى، از على بن محمّد حافظ، از حبرى از حسن بن حسین، از حِبّان بن کلبى، از ابى صالح، از ابن عباس در تفسیر آیه «وَلِکُلِّ قَوْم هاد»(1)؛ (و براى هر گروهى هدایت کننده اى است) نقل کرده که مقصود على(علیه السلام) است.(2)
این حدیث مطابق رأى اهل سنت معتبر است در اینجا به بررسى سند آن مى پردازیم:
حاکم حسکانى کسى است که نزد رجالیین اهل سنّت به عنوان «متقن و ثقه» معرفى شده است.(3)
ـ ابومحمّد جوهرى (متوفاى 454) کسى است که بنابر نقل خطیب بغدادى، «ثقه، امین و کثیر السماع» بوده است.(4)
ـ مرزبانى; خطیب بغدادى مى گوید: «نزد ما معروف به کذب نیست، و بیشترین عیبى که بر او گرفته شده به جهت مذهب او است.»(5) و عقیقى گفته که او معتزلى ثقه است.(6)
ـ ابوالحسن على بن محمّد (متوفاى 330) کسى است که خطیب بغدادى او را «ثقه، امین، حافظ و عارف» معرفى کرده است.(7)
ـ حبرى (متوفاى 286) کسى است که نزد حاکم و ذهبى «ثقه» بوده و هر دو به صحت حدیث او تصریح کرده اند.(8)
ـ حسن بن حسین، عرنى کوفى، از رجال مستدرک حاکم بوده که او و ذهبى تصریح به صحت حدیث او نموده اند.(9) گرچه برخى به جهت تشیّع، او را تضعیف نموده اند.
ـ حِبّان بن على کلبى; از رجال ابن ماجه بوده و یحیى بن معین او را توثیق نموده است. و نیز عجلى او را «صدوق» دانسته و ابن حبان او را در جمله ثقات آورده است.(10)
ـ ابو صالح؛ همان باذام مولى امّ هانى دختر ابى طالب(علیه السلام) است که از رجال چهار کتاب از صحاح ستّه به حساب مى آید و تعداد زیادى از علماى علم رجال او را توثیق کرده اند.(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.