پاسخ اجمالی:
او در قصیده خود که 121 بیت دارد می گوید: «اگر خلافت را به دست کسى که به او وصیّت شده بود مى سپردند، امور منظّم مى شد و مردم از لغزش ها ایمن مى شدند... پس اگر فضایل او را انکار کنند، غدیر و بدر و کوه اُحد شاهد او هستند. و آیاتى از قرآن که درباره فضیلت او و ایثار او و قوت و غذایش آمده، شاهد او هستند».
پاسخ تفصیلی:
دعبل خزاعي همچون بسياري از شاعران از غدير در اشعار خود ياد كرده. او در اين باره اينطور سروده:
1 ـ وما سَهّلَتْ تلک المذاهبَ فیهمُ *** على الناس إلاّ بیعةُ الفلَتاتِ(1)
2 ـ وما قیل أصحاب السقیفة جهرةً *** بدعوى تُراث فی الضلال نتاتِ(2)
3 ـ ولو قلّدوا الموصى إلیه اُمورَها *** لَزمّتْ بمأمون عن العثراتِ
4 ـ أخی خاتَمِ الرُّسْلِ المصفّى من القذى *** ومُفْتَرِسِ الأبطالِ فی الغَمَراتِ
5 ـ فإن جحَدَوا کان الغدیرُ شهیدَهُ *** وبدرٌ واُحدٌ شامخُ الهضباتِ
6 ـ وآیٌ من القرآن تُتلى بفضلِهِ *** وإیثاره بالقوتِ فی اللّزباتِ(3)
7 ـ وغُرُّ(4) خِلال أدرکتْهُ بِسبقِها *** مناقبُ کانت فیهِ مؤتنفاتِ
(1 ـ بر مردم آسان نکرده که این مذهب ها در بین آنها باشد، مگر بیعتى که از روى عجله و بدون فکر و رویّه انجام شد.
2 ـ و (اگر این بیعت نبود) سخنى که یاران سقیفه با ادّعاى ارث، آشکارا گفتند، در گمراهى بالا نمى رفت(5). 3 ـ اگر اُمور مردم(خلافت) را به دست کسى که به او وصیّت شده بود(على(علیه السلام)) مى سپردند، امور منظّم مى شد و مردم از لغزش ها ایمن مى شدند.
4 ـ برادر خاتم پیامبران که از آلودگى پاک شده است، و در گرداب هاى جنگ، گردن پهلوانان را شکست. 5 ـ پس اگر انکار کنند، غدیر و بدر و کوه هاى بلند و گسترده اُحد شاهد او هستند. 6 ـ و آیاتى از قرآن که خوانده مى شود ـ درباره فضیلت او و ایثار او و قوت و غذایش در زمان سختى و شدّت ـ (شاهد او هستند). 7 ـ و صفات درخشانى که او بر آنها سبقت گرفت، فضایل و مناقبى هستند که او پیش از همه به آنها آراسته بود).
این قصیده 121 بیت دارد.(6)، (7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.