پاسخ اجمالی:
ذهبى گفته: حسن موثق، حافظ و متقن است و يکى از بزرگان و سرشناسان بود. ابن سعد، ابن معین، نسایی و دیگران او را ثقه دانسته اند و مسلم و نويسندگان سنن به احاديث او استدلال کرده اند. ابوزرعه گفته: در حسن اتقان، فقه، عبادت و زهد جمع است. ابونعيم گفته: از هشتصد محدث، حديث نوشته و فرا گرفته ام اما با فضيلت تر از حسن بن صالح در ميان آنها نيافتم. وى سال 100 هـ.ق متولد، و سال 199 وفات يافت.
پاسخ تفصیلی:
نام حى، صالح بن صالح همدانى است. بنابراین حسن برادر على بن صالح است و هر دو از بزرگان و سرشناسان شیعه بوده اند. این دو(حسن و على) با هم متولد شده اند (دو قلو بوده اند) اما على کمى زودتر از حسن تولد یافته است. لذا کسى نشنیده است که حسن او را با نام صدا کند، بلکه، همیشه، او را با کنیه (که نشانه احترام است) صدا مى کرده و ابومحمّد مى خوانده است. این مطلب را ابن سعد، در شرح حال على، در جزء ششم کتاب طبقات خود، نقل کرده است.
ذهبى در کتاب خود میزان الاعتدال(1)، از هر دو سخن گفته و در شرح حال حسن گفته است: او یکى از بزرگان و سرشناسان بود، رفتار او رفتار شیعه بود.
او نماز جمعه را با امام جمعه هایى که از طرف حکومت تعیین مى شدند، نمى خواند و قیام بر ضد حکومت هاى ستمگر را لازم مى شمرد. و نیز یادآور شده است که او رحمت و مغفرت براى عثمان درخواست نمى کرد.
ابن سعد، در طبقات، جزء شش از او یاد کرده و گفته است: او در حدیث موثق و مورد اطمینان بوده است، احادیث فراوان نقل کرده و به مذهب تشیع اعتقاد داشته است.
ابن قتیبه، در کتاب معارف خود، وى را از اصحاب حدیث به شمار آورده و به شیعه بودن او تصریح نموده است.
وى هنگامى که در اواخر کتاب معارف، رجال شیعه را مى شمارد، حسن را در ردیف آنان به شمار مى آورد.
مسلم و نویسندگان سنن به احادیث او استدلال کرده اند. بنابر صحیح مسلم، حسن از سماک بن حرب، اسماعیل سُدّى، عاصم احول و هارون بن سعد حدیث نقل کرده است. و عبیداللّه بن موسى عبسى، یحیى بن آدم، حمید بن عبدالرحمن رواسبى، على بن جعد، احمد بن یونس و سایر بزرگان طبقه آنها، از او حدیث فرا گرفته اند.
ذهبى در کتاب میزان الاعتدال در شرح حال او، یادآور مى شود: ابن معین و دیگران او را توثیق کرده اند و عبداللّه بن احمد از پدرش نقل کرده است که حسن از «شریک» دقیق تر و متقن تر است.
ذهبى یادآور شده است که ابوحاتم گفته است: حسن موثق، حافظ و متقن است.
ابوزرعه اظهار داشته است: در حسن اتقان، فقه، عبادت و زهد جمع است.
نسایى او را توثیق کرده است.
و ابونعیم گفته است: از هشتصد محدث، حدیث نوشته و فرا گرفته ام اما با فضیلت تر از حسن بن صالح در میان آنها نیافتم. و نیز گفته است: هیچ کس را نیافته ام جز این که در مطلبى به غلط افتاده است، مگر حسن بن صالح.
عبیدة بن سلیمان گفته است: به نظر من، خداوند شرم دارد که حسن بن صالح [با این پاکى و صفایش] را کیفر دهد.
یحیى بن ابوبکر به حسن بن صالح گفت: چگونگى غسل میت را براى ما تشریح کن. حسن در اثر گریه بسیار، قدرت بر توضیح آن پیدا نکرد.
عبیداللّه بن موسى مى گوید: من براى على بن صالح قرآن مى خواندم، هنگامى که به این جمله، «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ...»؛ (در مورد کیفر کافران عجله مکن...).(2) رسیدم، ناگاه برادرش، حسن [از ترس کیفر قیامت] بر زمین سقوط کرد و همانند گاوى که بر زمین افتاده و خُرخُر مى کند، صدا مى کرد. برادرش، على، او را از زمین برگرفت، صورتش را پاک کرد، به او آب پاشید و او را تکیه داد [تا کم کم به حال طبیعى و عادى بازگشت].
وکیع گفته است: حسن و على پسران صالح هستند. این دو و مادرشان، سه نفرى، شب را به سه بخش تقسیم کرده بودند و هر کدام در یک سوم آن، به عبادت برمى خاستند. پس از آن که مادرشان به رحمت ایزدى پیوست، آنها شب را دو بخش کردند و آن گاه که على مُرد، حسن تمام شب را بیدار مى ماند و مشغول عبادت بود.
ابوسلیمان دارانى مى گوید: هیچ کس را ندیدم که خوف و ترس [از خدا و آخرت] در چهره اش، آشکارتر از حسن بن صالح باشد; او شبى به خواندن سوره «عَمَّ یَتَسائَلُونَ»،[که از وضع آخرت سخن مى گوید] شروع کرد، پس بیهوش افتاد و همچنان تا صبح نتوانست آن را به پایان برساند.
وى در سال 100 هـ .ق قدم به این جهان گذارده، و در سال 199 جهان فانى را وداع گفته است. خداى بر او رحمت فراوان فرستد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.