پاسخ اجمالی:
عده کثیرى از مسلمانان که شیعیان آل محمّد(ص) هستند، از آنها روى نگردانده و روى نخواهند گردانید، نه در اصول و نه در فروع. این زمامداران و اولیاى امور امت بودند که از اهل بیت(ع) عدول کرده و از آنها روى گردانده اند. و این امر باعث روی گردانی عوام مسلمین شد. عدول از امامت اهل بیت(ع) در مذهب و مباحث مذهبى، فرع کنار گذاشتن آنها از امامت، ولایت و خلافت عمومى آنان، پس از پیامبر(ص) است.
پاسخ تفصیلی:
آنچه [برخی از ناصبی ها] به همه مسلمانان در عدول از اهل بیت(علیهم السلام) نسبت داده اند سخن صحیحى نیست؛ زیرا اولا: عده کثیرى از مسلمانان که شیعیان آل محمّد(صلى الله علیه وآله) هستند، از آنها روى نگردانده و روى نخواهند گردانید، نه در اصول و نه در فروع.
عقیده شیعیان این است که تعبد به مذهب شیعه، به حکم کتاب و سنت، واجب عینى و مضیّق است؛ بنابراین شیعیان در هر زمان و هر کجا بر این عقیده اند و باور دارند که در برابر فرمان خداوند عزوجل، باید تسلیم بود. گذشتگان و پیشینیان صالح شیعه بر همین عقیده بوده اند و بر همین اعتقاد جان سپرده اند؛ از زمان رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) تا امروز.
ثانیاً: باید گفت که این زمامداران و اولیاى امور امت بودند که از اهل بیت(علیهم السلام) عدول کرده و از آنها روى گردانده اند. این واقعه از همان روز که به خاطر خلافت، از آنها عدول کردند و آن را به انتخاب و اختیار خود گرفتند، سرچشمه گرفته و جریان یافته است. با این که بر خلافت امیرمؤمنان، على بن ابى طالب(علیه السلام)، نص صریح وجود داشت؛ چه این که دیدند عرب بر بودن خلافت در یک خاندان[بنی هاشم] صبر نخواهد کرد لذا نصوص آن را تأویل کردند و خلافت را به انتخاب گذاردند تا هر کدام از قبایل آنها در آرزوى رسیدن به آن باشد، اگر چه سال ها طول بکشد.
گاهى در اینجا باشد و گاهى در آنجا و بار دیگر در قبیله اى دورتر. آنها هرچه قدرت و قوت داشتند، براى تأیید آن به کار گرفتند و تمام مخالفان را در هم شکستند. این وضع، آنان را ناچار ساخت که از مذهب اهل بیت کناره گیرند، و آنچه را از کتاب و سنت که بر وجوب تعبد و تسلیم در برابر آنان دلالت داشت تأویل نمایند.
اگر آنها ظاهر دلایل را مى پذیرفتند، به سوى اهل بیت بازمى گشتند و خواص و عوام را در اصول و فروع، به آنان ارجاع مى دادند، آنگاه راه بازگشت را بر خود مى بستند و از بزرگ ترین مبلّغان و دعوت کنندگان به سوى اهل بیت مى گردیدند. اما این حقیقت با خواسته هاى آنان و آنچه را بر آن عزم داشتند سازگارى نداشت؛ و با حزم، دوراندیشى و قدرت سیاسى شان وفق نمى داد.
کسى که به دقت بنگرد و این شئون را با تیزبینى ببیند، خواهد دانست که عدول از امامت اهل بیت(علیهم السلام) در مذهب و مباحث مذهبى، فرع کنار گذاشتن آنها از امامت، ولایت و خلافت عمومى آنان، پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
و اما تأویل و توجیه ادله اى که بر امامت و پیشوایىِ خصوصى آنها، در مسائل مذهبى دلالت داشت، پس از توجیه و تأویل ادله اى بود که بر امامت عامه و حکومت و خلافت آنها پس از پیامبر دلالت مى کرد. و اگر غیر از این بود، کسى از آنان روى بر نمى تافت.(1)
ضمن اینکه بسیاری از علوم موجود نزد مسلمانان از علم سرشار اهل بیت(علیهم السلام) نشأت گرفته و همه مسلمانان به نحوی از آنها تبعیت می کنند و لو در ظاهر خود را تابع آنها ندانند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.