پاسخ اجمالی:
از آیه 84 سوره توبه که از ایستادن بر قبور منافقین و طلب رحمت بر آنان نهى مى فرماید، استفاده مى شود که این عمل براى مؤمنین جایز بلکه سیره مسلمان ها و عمل رسول خدا بر آن بوده است. تفاسیری چون مجمع البیان و تفسیر ابن کثیر هم این فهم از آیه را تایید می کند.
پاسخ تفصیلی:
از آیه اى که از ایستادن بر قبور منافقین و درود و طلب رحمت بر آنان نهى مى فرماید استفاده مى شود که این عمل براى مؤمنین جایز بلکه سیره مسلمان ها و عمل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر آن بوده است، زیرا اگر در مورد مؤمنین هیچ سابقه ای نداشت و پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر سر قبور مؤمنین و مسلمان ها حضور پیدا نمى نمود. این نهى معنا و مفهوم درست و صحیحى پیدا نمى کرد.
آیه مزبور این است:
«و لا تُصَلِّ عَلى احَد مِنهُم ماتَ أبَداً و لا تَقُم على قَبْرهِ اِنَّهُم کَفَروا بالله و رَسُولِه و ما تُوا وَ هُم فاسِقُونَ» (1)؛ (براى هیچ یک از منافقین اگر بمیرد، هیچ گاه نماز نخوان و بر قبور آنان (براى طلب رحمت و مغفرت) نایست آنها به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) کفر ورزیدند و مردند در حالى که فاسق بودند).
از این که در مورد منافق مى فرماید: «بر قبر آنان نایست» استفاده مى شود که در مورد غیر منافق، این عمل شایسته مى باشد و واضح است که مقصود از ایستادن بر قبر، صرف ایستادن نیست که اگر کسى مثلاً بر قبر منافقی درنگ کند و بایستد براى نگاه کردن به سنگ، شکل هندسى آن، یا ایستاده و با رفیق خود سخن مى گوید، یا به اغراض دیگر، بلکه مقصود ایستادن به جهت احترام گزاردن و طلب رحمت و مغفرت براى صاحب قبر است و این خود دلیل بر آن است که در مورد غیر منافق، مانعى ندارد و بلکه طلب رحمت و مغفرت براى مؤمنین، مطلوب و شایسته است.
و مقصود از «لاتَقُم عَلى قبرِه» عدّه ى زیادى از مفسران اهل سنت آن را اعم دانسته و گفته اند: «لا تَقُم على قبره للدفن او للزیارة و الدعا»؛ (بر قبر منافق براى دفن یا زیارت و دعا درنگ و توفّف نکن) مانند تفسیر ابن کثیر که میگوید:
«این که نایستى بر قبر منافق براى استغفار و طلب مغفرت یا دعا براى او این حکمى است که عمومیت دارد و در مورد هر کسى که به نفاق شناخته شود»(2)
و همچنین در کتاب صفوة التفاسیر که از متأخرین تفاسیر اهل سنّت است نیز آمده است:
«بر قبر منافق برای دفن کردن او و یا براى زیارت و دعا نایست و توقف نکن»(3)
مهم تر از مفهومى که از کلمه منافق فهمیده مى شود تعلیلى است که در آیه مى فرماید:
«اِنَّهُم کَفَروا بالله و رَسولِه و ماتُوا وَ هُم فاسِقونَ»(4) زیرا آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حالى که فاسق بودند از دنیا رفتند.
علت منع توقف این است که اینها به خدا و رسول او کفر ورزیدند و فاسق مردند مقتضاى تعلیلى این است که مؤمنین و مسلمان ها مشمول این دو حکم و دستور نیستند. در مجمع البیان آمده است:
«در این آیه دلالتى است بر این که ایستادن و قیام بر قبر براى دعا عبادتى است مشروع، اگر این گونه نبود، خداوند سبحان نهى از آن را به کافر اختصاص نمى داد»(5)
در تفسیر ابن کثیر آمده است:
«پس از آن که خداوند نهى فرمود از نماز بر منافقین وایستادن بر قبور آنان براى استغفار وطلب مغفرت براى آنها این عمل از بزرگترین قربت ها (اعمال مستحب و نزدیک کننده به خداوند) است در حقّ مؤمنین، پس جایز و مشروع گردیده است این عمل نسبت به مؤمنین و در انجام دادن آن، پاداش، ثواب و اجر زیادى هست»(6)
لذا از این آیه به وضوح استفاده مى شود که زیارت قبور مؤمنین و طلب رحمت و مغفرت براى آنان استحباب دارد و بدان ترغیب شده است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.